این شاعر و ترانهسرا در گفتوگو با ایسنا، درباره کیفیت شعر معاصر در موضوع سیره حضرت علی (ع) اظهار کرد: شعر گفتن در خصوص موضوعات آیینی مستلزم اطلاعات و آگاهی است و زمانهای را میخواهد که در آن حرفهای نو یا حرفهای درست و درمانی از سوی اندیشمندان و حکما و اهل علم گفته شود و مباحثات آزاد در جریان باشد. من فکر میکنم در زمانه ما بیشتر به احساسات دامن زده میشود تا افکار. آنچه در رسانهها عرضه میشود و شب و روز از تلویزیون میبینیم، دامن زدن به احساسات است و چیزی به نام تحلیل سیاست امام علی(ع)، تحلیل شخصیت امام علی(ع) و توجه به نثر و بلاغت امام علی(ع) به آن شکلی که به فرض مثال در دهه ۵۰، از قِبَل گسترش اندیشههای انقلابی و اندیشههای مرحوم دکتر علی شریعی در جامعه فکری مطرح و بر اساس آن شعری تولید میشد، وجود ندارد.
او با اشاره به اینکه شعر بالذات در روزگار ما آگاهیبخش نیست، گفت: هرگاه جامعه تحرک فکری و حکمی داشته باشد، طبیعتا ادبیات هم شروع به درخشش میکند. اما در روزگار ما شعر بیشتر مفاهیم را از حکمت و اندیشه بزرگان میگیرد. میشود گفت غالبا شاعران ما در روزگار جدید مفاهیم را میگیرند و با ذوق، قرایح و احساساتشان توام و بعد بیان میکنند. پیداست در روزگاری که ما در آن هستیم هنوز حرف درخشانی از شعر علوی بیرون نمیآید، همان روایتهایی که گفته و جعلیاتی را که سر هم میشود برمیدارند و به عنوان مداحی روی منابر میخوانند. تلویزیون و رادیو هم همینها را عرضه میکنند. فکر میکنم که داد و ستد این بازار فعلا بیان احساسات و حرفهای تکراری گذشته است.
کاکایی ادامه داد: بعید میدانم در روزگار ما اتفاقی برای شعر درباره امام علی(ع) که توجه کسی را جلب کند، افتاده باشد، چون شاهد وضعیت آثار جوانان هستیم. اگر در شعرهای چند تن از شاعران آیینی که آثارشان شب و روز در صدا و سیما پخش میشود دقت کنیم، میبینیم که فعلا فقط به زیادهگویی و مبالغه دامن زده میشود. انگار برای شخصی که شنونده این شعر است، یک قهرمان هالیوودی را توصیف میکنند، در واقع فقط به قدرت فیزیکی بازو و دست و اینکه آسمانها و زمین را در هم میریزد، اشاره میشود و حکمت و اندیشه امام علی(ع) در شعر علوی وجود ندارد و متاسفانه مبالغههای آنچنانی بیشتر حرف میزند.
این منتقد ادبی که معتقد است خیلی شاهد شعر عمیق دینی در روزگار حاضر نیستیم، درباره بهرهگیری شاعران از نهجالبلاغه بیان کرد: شاعر باید نهجالبلاغه را بخواند، نه اینکه آن را به نظم دربیاورد. اما باز هم شاهد این هستیم که گاهی نهجالبلاغه را میخوانند و به نظم درمیآورند. اما شاعران باید نهجالبلاغه را بخوانند و بعد مفاهیم آن را درونی کنند؛ یعنی اعتقاد به اصولی که در نهجالبلاغه بیان شده و حرفهایی که در خصوص عدالت جامعه گفته شده به خصوص مفاهیم معرفتیای را که در نهجالبلاغه زیاد است بگیرند و بعد در شعرشان جلوه بدهند.
او سپس درباره پرداختن شعر به ماه رمضان، با بیان اینکه شعر جزء رسانههای اصلی جامعه ایرانی است، گفت: شعر هنوز هم رسانه مهمی در انتقال میراث فرهنگی ما است و اگر شاعران بتوانند مفاهیم مربوط به ماه رمضان یعنی اخلاقیات ماه رمضان - چون ماه رمضان ماه گسترش مفاهیم اخلاقی است - را در آثارشان برجسته کنند، قطعا تاثیرات مهمی در زمینه فرهنگ کشور ما خواهد گذاشت. اما من فکر میکنم از ماه رمضان تنها مناسبتهایی را که در آن قرار میگیریم مدنظر قرار میدهند. من کمتر دیدهام شعری با موضوع روزهداری و محاسن آن و تاثیرش بر اخلاق جامعه سروده شود.
عبدالجبار کاکایی افزود: وقتی ماه مبارک رمضان میآید چند شعر درباره شهادت حضرت علی(ع) گفته میشود و بعد هم اگر شاعری قدری دانش و اطلاعات داشته باشد، راجعبه شب قدر شعری میگوید که آن هم به ندرت اتفاق میافتد در تحلیل شب قدر شعری گفته شود. اگر هم به این موضوع بپردازند صرفا با احساسات است یعنی همان حرفهایی که در منابر به طور عموم گفته میشود که «این شب، شب خوبی است و مهم است و به آن بپردازید». در شعر مفاهیم عمیقتر از این پیدا نمیکنیم. البته من قصدم این نیست که بگویم شعر تنها باید حاوی موضوعات پیچیده فلسفی و عرفان نظری باشد، شعر ابزاری است که میتواند بیان کند، حداقل کسانی که صاحب ذوق هستند و آنها که ادعای این کار را دارند و نام شاعر آیینی را هم روی خودشان گذاشتهاند، میتوانند مفاهیم پیچیده دینی را در قالب شعر بیان کنند والا شعر کار خودش را در جامعه میکند و کارکرد خودش را دارد که آن خلق زیبایی است. البته در کنار زیباییها پیامهای نیکوی اخلاقی هم اگر باشد خیلی بهتر است.
انتهای پیام