این شاعر و استاد دانشگاه در گفتوگو با ایسنا، درباره کیفیت شعر معاصر در موضوع سیره حضرت علی (ع) و شهادت ایشان اظهار کرد: در بررسی شعر باید به این توجه کنیم که تعدادی شاعر خوب و جدی داریم و تعداد زیادی شعرهای متوسط، معمولی و حتی بد که اینها خیلی زیادتر هستند و حتی ممکن است در رسانهها و فضای مجازی هم بیشتر منتشر شوند، اما در ارزیابی شعر باید توجه کنیم که این شعرها را جزء کارنامه شعری حساب نکنیم؛ گرچه مقدار این شعرها به لحاظ کمی زیاد است، اما نمیتوانیم آنها را جز معدل شعری حساب کنیم.
او افزود: در میان شعرهای خوب شاعران برجسته - این برجستگی لزوما مربوط به سن و سال یا سواد نیست، شاعرانی هستند که جوانند اما شعرهای خوبی دارند و شعر میآفرینند نه اینکه کار تقلیدی یا تکراری کنند - نسبت به گذشته تحول نگاه و خصوصا تحول زبانی و بلاغی ایجاد شده و به جرات میتوان گفت که کارهای بسیار درخشانی در این دو، سه دهه اخیر درباره و در مدح علی (ع)، شیوه زندگی ایشان و ماجرای شهادتشان هم به لحاظ نوع نگاه و اندیشه و هم به لحاظ زبان و هم به ویژه به لحاظ فنون بلاغی خلق شده است.
امینی با اشاره به جایگاه مضامین دینی در شعر نو گفت: وقتی شیوههای جدید شعری همانند شعر نیمایی و خصوصا شعر سپید و آزاد به وجود آمد، تصور این بود که این شیوههای جدید شعری دیگر شاید خیلی به کار بیان مضامین دینی یا مضمامین اساطیری نیاید، ولی شاعران خلاق نشان دادند که میتوان از این قابلیتها در شیوههای جدید شعری استفاده کرد و با موضوع اندیشه دینی یا مثلا تاریخ زندگی ائمه (ع) و نگاه به رخدادهای مربوط به وقایع دینی کارهای برجسته آفرید که کارهای خیلی خوبی هم خلق شده است.
او سپس با بیان اینکه شعر تقلیدی، سطحی و رسانهای بسیار داریم در پاسخ به سوالی درباره وجود نگاه و موضوعات تکراری در بخشی از شعرهای دینی گفت: زمانی مجموعهای از شعرها با «علی یعنی» ساخته میشد. این حرفهای سطحی، رسانهای و سیاستزده و هیجانی مثل تیتر روزنامهها است و یکی، دو روز تازگی دارد و بعد از بین میرود و شعر محسوب نمیشود، البته ممکن است به درد تریبونهای تبلیغاتی و بازیهای نمایشی بخورد، ولی جزء کارنامه شعری حساب نمیشود.
نویسنده کتاب «جلسه شعر» در ادامه این شعر را خواند: «ای ازلی مرد برای ابد/ بی تو زمین سرد برای ابد/ نام قدیمت ز لب حادثه/ نعره برآورد برای ابد/ پلک تو شد باز به روی دلم/ پنجره گسترد برای ابد»، و بیان کرد: کارهای اینچنینی هم چه از بزرگانمان و چه از شاعران جوان پرشمار داریم، نه مثل شعرهای رسانهای که بگوییم خیلی زیاد است، ولی به نسبت کارنامه یک دوره پرشمار است.
این شاعر با بیان اینکه در گذشته در آغاز کتابها رایج بود که شاعران درباره اصول دین مینوشتند و به مدح رسول الله (ص) میپرداختند گفت: اما الان چنین تکلیفی برداشته شده ولی شاعران موضوعات جدیدی در سیره حضرت علی (ع) میبینند و کشف میکنند که گاهی هم نسبتهای جدیدی با زندگی امروز ما پیدا میکند و چیزهایی میآفرینند که واقعا دلنشین است.
اسماعیل امینی همچنین به خواندن رباعی «اینجا دست عقیل هم میسوزد/ ابراهیم خلیل هم میسوزد/ میگفت دگر نمیتوانم آمد/ یعنی پر جبرئیل هم میسوزد» از بیژن ارژن پرداخت و گفت: نگاه بیژن ارژن در این رباعی خیلی با شعرهایی که با دو، سه نماد خیلی ساده مثل نخلستان، چاه و کوفه سروده شده، فرق میکند. کسی که خوب مطالعه کرده باشد و «نهجالبلاغه» و تاریخ صدر اسلام را خوب خوانده باشد، خیلی چیزها برای بیان و کشف پیدا میکند. و دیگر به اینکه ببیند چه چیز سر زبانها است که همانها را تکرار کند، نگاه نمیکند.
او درباره توجه شاعران به «نهجالبلاغه» در شعرهایشان اظهار کرد: بخشهایی از «نهجالبلاغه» که در مورد معارف مثل بیان توحید و بیان معاد است شاید خیلی کمتر به شعر روزگار ما راه پیدا کرده باشد، گرچه در شعر بزرگترهایمان مثل استاد موسویگرمارودی، استاد معلم و استاد اوستا هست، اما در کار جوانترها کمتر دیده میشود؛ ولی بخشهای دیگر مثلا نامههای اجتماعی، عهدنامه مالک اشتر و وصیت حضرت علی (ع) خطاب به فرزندانشان یا برخی خطابهای ایشان که قبل جنگها ایراد کردهاند، نگاه اجتماعیتری دارد و در شعر امروز ما بازتاب داشته است.
امینی ادامه داد: شعر خصوصا شعر مذهبی، سالیانی است به ویژه بعد از ۱۵ خردادماه ۴۲ اجتماعیتر شده، این در حالی است که در گذشته بیشتر معارفی و کمتر اجتماعی بود و فکر میکنم علت این بازتاب هم این است. شعرهای خوبی هم هستند که ممکن است خیلی شناختهشده نباشند یا به درد نمایشهای رسانهای نخورند، ولی با کمی جستوجو میتوان آنها را پیدا کرد. معمولا اهل رسانه فکر میکنند آدمهای معمولی از شعرهای خوب سر درنمیآورند و استقبال نمیکنند، در حالی که من برای آدمهای معمولی و دانشآموزان اینها را خواندهام و از این که چنین اشعاری داریم اما در دسترس قرار نمیگیرند، حیرت کردهاند. نمونهای از این نوع شعرها، شعر استاد کیومرث عباسی قصری است: «همه تشنه کرم توایم، به خدا قسم، علی ای علی/ چو کبوتری که شود مقیم، به درِ حرم، علی ای علی» است.
این استاد دانشگاه در پایان گفت: متاسفانه تلویزیون ما که رسانه مهمی است، بخش عمدهای از وقتش را در اختیار کسانی قرار میدهد که خلاقیتی ندارند و بیشتر اهل نمایش، تظاهر، شلوغکاری و ... هستند. در همین ایام ماه رمضان هم به شاعرانی که شاید پنج سال هم سابقه شعری تریبون اختصاصی ندارند، دادهاند. هر شب یکی، دو ساعت میآیند و شعر میخوانند و درباره شعر اظهارنظر میکنند؛ برخی از آنها میآیند تا حافظه خود را به رخ بکشند که چقدر شعر حفظ هستند. شعر در رسانه ملی برای کارهای نمایشی، کارناوالی، مشاعره و نشان دادن حافظه شاعر نیست. اگر در یک برنامه مثل «عصر جدید» کسی شیرینکاری میکند، آن برنامه اقتضایش همان است اما شعر اصلا برای سرگرمی، نمایش و نشان دادن حافظه و متعجب کردن مخاطبان نیست، شعر خیلی جدیتر و هنر ملی ما است. کاری که صداوسیما دارد با شعر میکند واقعا جفا است.
انتهای پیام
نظرات