به گزارش ایسنا، بدون علوم پایه هر کار علمی اساسی، ناقص و ناتمام است. اگر علوم پایه نباشد، علوم دیگر هر کدام مسیر خاص خودشان را میروند و نمیتوان آنها را به صورت یک پیکره علمی جهانی در دنیا مطرح کرد.
در کشور ما با وجود تأکید ویژهای که در سالهای اخیر بر تولید علم و فناوری شده، شرایطی دست به دست هم داده که علوم پایه مغفول واقع شوند. این موضوع به پررنگترین شکل ممکن خود را در کاهش هرساله آمار داوطلبان ورود به رشته ریاضی و فیزیک نشان داده است؛ به طوری که آمار داوطلبان ورود به این رشته در کنکور سراسری سالهای 95 تا 97 بالغ بر 18 هزار نفر کاهش داشته و در سال 97 حدود 65 درصد متقاضیان ورود به دانشگاهها٬ داوطلب ورود به رشتههای تجربی بودند.
در حالی که آمار شرکتکنندگان کنکور سراسری امسال نیز حکایت از کم بودن متقاضیان گروه رشتههای ریاضی و فیزیک نسبت به سایر گروهها داشته است، متخصصان این موضوع را به نبود جایگاه شغلی مناسب برای دانشآموختگان رشتههای علوم پایه نسبت میدهند که باعث شده داوطلبان کنکور گرایش چندانی به تحصیل در رشتههای علوم پایه نداشته باشند و آمار دانشآموختگان رشتههای دانشگاهی نامتوازن شود.
صرف نظر از نامتوازن شدن رشتههای دانشگاهی، مغفول ماندن علوم پایه تبعات جدی برای بخش پژوهش در پی دارد چرا که تحقیقات بنیادی در علوم پایه هستند که جایگاه علمی کشور را تعیین میکنند و به عبارتی توسعه تحقیقات در علوم کاربردی، در گروی پیشرفت و توسعه تحقیقات علوم پایه است.
با توجه به ابعاد مختلف این موضوع و چالشهای انجام پژوهش در علوم پایه، در روزهای گذشته سراغ برخی محققان علوم پایه رفتیم تا مشکلات انجام پژوهش در این حوزه را از زبان آنها بشنویم.
ظرفیت بالای پذیرش در علوم پایه و ضعف امکانات و تجهیزات
یکی از مشکلاتی که در این حوزه عنوان شده، بالا بودن ظرفیت پذیرش دانشگاهها در رشتههای علوم پایه است.
علی کدخدایی ایلخچی، پژوهشگر جوان برجسته شاخه زمینشناسی سال 98 فرهنگستان علوم در همین زمینه به گفتوگو با ایسنا پرداخت و گفت: دانشگاهها در علوم پایه بسط پیدا کردهاند و به دانشگاههای ملی شاخ و برگ داده شده است. این در حالی است که با وجود 31 استان، بایستی 31 دانشگاه رشتههای علوم پایه را جذب کنند.
وی با اشاره به سابقه تحصیلی خود در دانشگاه Curtin استرالیا، اظهار کرد: در ایالت استرالیای غربی که وسعت آن حدوداً دو برابر ایران است، تنها یک دانشگاه علوم پایه وجود دارد. اگر با روند کنونی که موجب بیانگیزگی دانشجویان علوم پایه است پیش برویم، این موضوع تهدیدی جدی برای فن و تکنولوژی ما اعم از علوم فنی مهندسی، تحقیقات فضایی، علوم پزشکی و... به حساب میآید. بایستی ظرفیت پذیرش دانشگاهها در رشتههای علوم پایه به دانشگاههای درجه یک و سراسری محدود شود.
این استاد دانشگاه کافی نبودن حمایتهای مالی از تحقیقات و قدیمی شدن برخی تجهیزات آزمایشگاهی در علوم پایه را نیز از دیگر چالشهای این حوزه عنوان کرد و افزود: به دلیل وجود تحریمها و مشکلات ارزی، امکان تعویض برخی قطعات دستگاهها وجود نداشته و به طور کلی میتوان گفت در مقایسه با محققان خارجی، ما در ابزار و امکانات ضعف داریم در حالی که مغز متفکر ما و آنها یکی است.
ضرورت تصحیح مشوقها
مظلوم واقع شدن پژوهشگران ریاضی
مسأله دیگر که به اساتید علوم پایه و دانشجویان مقطع دکتری برمیگردد، برخی قوانین و آییننامهها از جمله آییننامه ارتقای اساتید یا آییننامههای تشویقی است.
محدود شدن مشوقهای مالی برای نوشتن مقاله ممکن است به دلیل مضیقه مالی دانشگاهها تا اندازهای قابل توجیه باشد، اما اینکه اعمال این محدودیت بر اساس یک آییننامه غیرقابل تغییر باشد چندان قابل توجیه نیست. به عبارتی بیانگیزه شدن محققان به دلیل دغدغه مالی میتواند به اندازه کافی نگرانکننده باشد و باید در اسرع وقت برطرف شود؛ تا رشد علمی کشور بتواند با شتاب بیشتری ادامه پیدا کند.
در همین زمینه سلمان ابوالفتح بیگی دزفولی، پژوهشگر جوان برجسته شاخه ریاضی فرهنگستان علوم در گفتوگو با ایسنا از یکسان بودن آییننامه ارتقای اساتید رشته ریاضی با سایر رشتهها انتقاد کرد و توضیح داد: اساتید خوب ریاضی در دانشگاههای درجه یک دنیا معمولاً یک یا دو مقاله در طول سال ارائه میدهند، در حالی که در ایران بر طبق آییننامه ارتقای اساتید واحدی که برای همه رشتهها وجود دارد، از استاد انتظار میرود تعداد زیادی مقاله ارائه دهد که عملاً امکانپذیر نیست و استاد مجبور است برای ارتقای خود و رعایت کمیت کار، کیفیت علمی مقالات خود را پایین بیاورد.
وی بعد دیگری از این مشکل را "به رسمیت شناخته نشدن تفاوتهای پژوهش در ریاضی با دیگر شاخههای علوم پایه" عنوان و تشریح کرد: اگر دانشجویی در ایران مقالهاش را برای چاپ به یک مجله معتبر در رشته ریاضی بفرستد، داوری آن معمولاً یک سال یا بیشتر به طول میانجامد؛ با این حال عملاً انتظار از دانشجوی رشته ریاضی در کشور ما این است که ظرف دو و نیم تا سه سال یک مقاله را به نتیجه رسانده، ویرایش کرده و به چاپ برساند. در چنین شرایطی حق کسی که به دنبال انجام کار با کیفیت علمی است ضایع میشود.
از علوم پایه نباید انتظار تولید فناوری داشت
نگاه شغلمحور حذف شود
چنان چه پیشتر عنوان شد، کاهش گرایش دانشآموزان به تحصیل در رشتههای علوم پایه به نبود شغل برای این رشتهها برمیگردد.
در همین زمینه مهدی کارگریان، پژوهشگر برجسته شاخه فیزیک فرهنگستان علوم در گفتوگو با ایسنا ضرورت قائل شدن تفاوت بین تولید علم و تولید فناوری را متذکر شد و توضیح داد: به سختی میتوان تصور کرد که نتایج تحقیقات در رشتههای علوم پایه در کوتاهمدت به فناوری بیانجامد؛ اما تحقیقات در این حوزه در درازمدت زیربنای تولید فناوری خواهد بود.
کارگریان تصریح کرد: کسانی که مدیریت کلان را بر عهده دارند با توجه به واضح نبودن چشمانداز انجام پژوهش در علوم پایه و بازدهی بلندمدت آن، در تخصیص بودجه و اعتبارات به پژوهشهای این حوزه کمتر توجه دارند. این چالشی است که سالها با آن دست و پنجه نرم کردهایم، هنوز وجود دارد و در حال مشکلساز شدن است.
این عضو هیئت علمی دانشکده فیزیک دانشگاه صنعتی شریف همچنین پیشنهاد کرد از سوی دانشگاه، حداقل حقوقی معادل حقوق وزارت کار به دانشجویان دکتری پرداخت شود تا این دانشجویان انگیزه و تمرکز کافی برای انجام پژوهش پیدا کنند.
دید مثبت محققان نسبت به آینده پژوهش
سؤال مهمی که در مصاحبههای ایسنا با محققان علوم پایه مطرح شد این بود که، کاهش گرایش دانشآموزان به تحصیل در این رشتهها چه تأثیری بر آینده پژوهش خواهد گذاشت.
در همین زمینه سلمان ابوالفتح بیگی دزفولی، پژوهشگر جوان برجسته شاخه ریاضی و عضو هیئت علمی پژوهشکده ریاضی پژوهشگاه دانشهای بنیادی در گفتوگو با ایسنا این موضوع را منحصر به ایران ندانسته و با اشاره به اینکه این کاهش گرایش در تمام دنیا کم و بیش وجود دارد، خاطرنشان کرد: من به شخصه این موضوع را خطر تلقی نمیکنم. خطر واقعی اینجاست که تعداد اندکی از افراد که به رشتههای علوم پایه واقعاً علاقه دارند، انگیزه خودشان را از دست بدهند و قربانی قوانین شوند.
مهدی حسنیان مهر، محقق جوان برگزیده کشوری در جشنواره رازی و استادیار دانشگاه علوم پزشکی مشهد در همین رابطه و در گفتوگو با ایسنا، آینده پژوهش را روشن دانست و تأکید کرد: سال ۲۰۱۲ در آمریکا به خاطر دارم که مشکلات اقتصادی ایجاد شد و به دنبال آن گرنتهای اساتید به شدت کاهش پیدا کرد. اما در سال ۲۰۱۵ دوباره گرنتها به شکل عادی برگشت و ما هم امیدواریم مشکلات اقتصادی که بر همه اقشار جامعه از جمله دانشگاه تأثیر گذاشته، بهبود پیدا کرده و شرایط تحقیق بیش از پیش ارتقا پیدا کند.
ضرورت استفاده از ظرفیتهای موجود
فرشاد درویشی هرزویلی، پژوهشگر جوان برگزیده شاخه زیستشناسی در گفتوگو با ایسنا ذیل یکی از بخشهای علوم پایه در شاخه زیستشناسی، به فناوری زیستی اشاره کرد و توضیح داد: فناوری زیستی جزو الویتهای (الف) علم و فناوری کشور در سند نقشه جامع علمی کشور است، در حالی که نقشه راه اجرایی کردن سند وجود ندارد و این موضوع پیشبینی آینده پژوهش در این بخش را دشوار میکند.
وی ادامه داد: یکی از اولویتها و موضوعات روز دنیا در این حوزه تولید محصولات گرانقیمت با فناوریزیستی از منابع ارزان قیمت و تجدیدپذیر با استفاده از میکروارگانیسمها است و در این راستا از تحقیقات پیشرفته مهندسی متابولیک و زیستشناسی مصنوعی استفاده میشود.
این استاد دانشگاه مراغه بومیسازی فناوری زیستی را مستلزم اعتماد مسئولان و ایجاد شرایط مناسب برای فعالان این عرصه دانست و تصریح کرد: متأسفانه چون این شرایط در کشور فراهم نیست دانش و ایدههای ما در قالب مقالات در اختیار کشورهای دیگر قرار میگیرد و آنها با فراهم کردن شرایط از این دانش برای تولید محصولات و فناوریها استفاده کرده و در نهایت آنها را با قیمتهای گزاف به کشور ما صادر میکنند.
درویشی با تأکید بر ضرورت استفاده از ظرفیتهای موجود برای تولید محصولات دارای ارزش افزوده بالا با فناوری زیستی، گفت: خوشبختانه مجهز به فناوریهای روز دنیا در زمینه مهندسی متابولیک و زیستشناسی مصنوعی میکروارگانیسمها برای تولید محصولات میکروبی با ارزش اقتصادی هستیم و باید ساز وکارهای مناسبی در کشور فراهم شود تا از ظرفیتی که با تلاش فراوان به دست آمده، استفاده شود.
در مجموع میتوان گفت با مروری بر وضعیت کنونی پژوهش در رشتههای علوم پایه، این نتیجه به دست میآید که کشور در حال حاضر با کمبود نیروی انسانی مواجه نیست؛ اما کاهش گرایش دانشآموزان به این رشتهها زنگ خطری برای مسئولان و رسانههای گروهی به حساب میآید تا در راستای فرهنگسازی برای رشتههای علوم پایه، به ویژه در دبیرستانها گام بردارند.
همچنین در مواردی لازم است که نگاه مسئولان به علوم پایه عوض شود و این علوم نه به عنوان علوم کاربردی و زودبازده، بلکه به عنوان زیربنای تولید فناوری و بالابرنده جایگاه علمی کشور در نظر گرفته شوند که البته بایستی بودجههای کلان به آنها اختصاص داده شود.
در عین حال امید است که پس از برطرف شدن تحریمها، مشکلات ارزی و سایر تنگناهای اقتصادی کنونی، مشوقهای مالی اساتید و دانشجویان دکتری تقویت شوند و ارتباطات بینالمللی محققان با پژوهشگران خارجی از سر گرفته شود؛ تا کیفیت کارهای علمی افزایش پیدا کرده و جایگاه علمی کشور نیز در دنیا شناخته و تثبیت شود.
انتهای پیام