سلمان ابوالفتح بیگی دزفولی در گفتوگو با ایسنا، چالش اصلی پژوهش در حوزه علوم پایه، به ویژه رشته ریاضی را، به رسمیت شناخته نشدن تفاوتهای پژوهش در ریاضی و دیگر شاخههای علوم پایه یا شاخههایی همچون مهندسی و پزشکی و ... دانست و گفت: نتیجه این تفاوت قائل نشدن این است که افرادی که میخواهند در شاخه ریاضی کار با کیفیت انجام دهند، مورد ظلم قرار گرفته و عملاً افرادی که پژوهش بیکیفیت انجام میدهند مورد تشویق واقع میشوند.
وی تشریح کرد: معمولاً از یک دانشجو که کار پژوهشی خود را در دوره دکتری آغاز میکند انتظار میرود پژوهش خود را بعد از چهار سال به نتیجه برساند و یک مقاله چاپ کند. این در حالی است که معمولاً کسی که خارج از کشور (به طور خاص در آمریکا)، مدرک دکتری رشته ریاضی را دریافت میکند، مقاله پژوهشی ندارد بلکه دستاورد او بروندادها یا نتایج پژوهشی است که بعد از دوره دکتری در قالب مقاله منتشر میکند.
عضو هیئت علمی پژوهشکده ریاضی پژوهشگاه دانشهای بنیادی افزود: همچنین اگر دانشجویی در ایران مقالهاش را برای چاپ به یک مجله معتبر در رشته ریاضی بفرستد، داوری آن معمولاً یک سال یا بیشتر به طول میانجامد؛ با این حال عملاً انتظار از دانشجوی رشته ریاضی در کشور ما این است که ظرف دو و نیم تا سه سال یک مقاله را به نتیجه رسانده، ویرایش کرده و به چاپ برساند. در چنین شرایطی حق کسی که به دنبال انجام کار با کیفیت علمی است ضایع میشود.
ضرورت تفاوت بین آییننامه ارتقای اعضای هیئت علمی در رشتههای مختلف
بیگی سپس به یک چالش دیگر در همین زمینه اشاره کرد و توضیح داد: فردی در رشته ریاضی به عنوان عضو هیأت علمی در جایی مشغول به کار میشود؛ این فرد در صورت ارتقای شغلی ملزم به رعایت آییننامهای است که به عنوان مثال با رشته مهندسی مکانیک یا سایر رشتهها یکسان است و معضلاتی که در دوره دکتری وجود داشت، به دوره استادی هم تسری پیدا میکند.
وی با بیان اینکه اساتید خوب ریاضی در دانشگاههای درجه یک دنیا معمولاً یک یا دو مقاله در طول سال ارائه میدهند، اظهار کرد: این در حالی است که در ایران بر طبق آییننامه ارتقای اساتید واحدی که برای همه رشتهها وجود دارد، از استاد انتظار میرود تعداد زیادی مقاله ارائه دهد که عملاً امکانپذیر نیست و استاد مجبور است برای ارتقای خود و رعایت کمیت کار، کیفیت علمی مقالات خود را پایین بیاورد.
پژوهشگر جوان برجسته شاخه ریاضی فرهنگستان علوم در سال 98 سپس به ارائه یک مثال پرداخت و تشریح کرد: رشته فیزیک از رشتههای نزدیک به ریاضی است که جزو علوم پایه هم محسوب میشود. یکی از معتبرترین مجلات رشته فیزیک Physical Review Letters نام دارد و چنانچه از اسم آن برمیآید طول مقالات آن کوتاه و در حد ۴ صفحه است. این در حالی است که مقاله ۴ صفحهای در ریاضی تقریبا معنی ندارد و در رشته ریاضی طول مقالات با کیفیت معمولا بیشتر از ۳۰ صفحه است.
بیگی سپس به مجله معتبر ریاضی، Annals of Mathematics، اشاره و اظهار کرد: این مجله در سال حدود ۵۰ مقاله یا کمتر منتشر میکند که این موضوع تفاوتها و مقتضیات هر رشته را نشان میدهد که متأسفانه در کشور ما به رسمیت شناخته نمیشود. در واقع ۱۰۰ مجله اول رشته ریاضی شاید به اندازه چهار یا پنج ژورنال فیزیک مقاله چاپ کنند.
وی با اشاره به اینکه این موضوع را میتوان در اختلاف تعداد مقالات برندگان نوبل فیزیک و برندگان معادل نوبل ریاضی (جایزه فیلدز) هم دید، گفت: اتفاقی که خود به خود در سطح کلان میافتد این است که معمولاً افرادی به راحتی از تز دکتری خود دفاع میکنند و به عنوان استاد وارد دانشگاهها میشوند که کیفیت کاری آنها پایین است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه دانشهای بنیادی در پایان این بخش از صحبتهای خود تأکید کرد: بنابراین با توجه به اینکه هر رشته مقتضیات خود را دارد، باید تفاوتهای بین رشتهها به رسمیت شناخته شده و این موضوع در آییننامههای پذیرش دانشجوی دکتری یا ارتقای اعضای هیئت علمی دیده شود.
کاهش گرایش به علوم پایه خطر نیست
بیگی در پاسخ به این سؤال که کاهش گرایش به رشتههای علوم پایه چه تأثیری بر پژوهش در این حوزه میگذارد، گفت: گرایش کمتر به رشتههای علوم پایه موضوعی است که در تمام دنیا کم و بیش وجود دارد و من به شخصه این موضوع را خطر تلقی نمیکنم. خطر واقعی اینجاست که تعداد اندکی از افراد که به رشتههای علوم پایه واقعاً علاقه دارند، انگیزه خودشان را از دست بدهند و قربانی قوانین شوند.
وی سپس به حمایتهای موجود در کشور از پژوهشهای علوم پایه پرداخت و گفت: حول و حوش یک دهه اخیر که معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری شکل گرفته حمایتهایی از پژوهش در کشور وجود دارد و من هم در مقاطعی از این حمایتها برخوردار بودهام. در عین حال که انتقاداتی به نحوه اولویتبندی برای دریافت حمایتها وارد است، اما میتوان آنها را به فال نیک گرفت و امید داشت که مشوقها تصحیح شوند.
انتهای پیام
نظرات