این نویسنده در گفتوگو با ایسنا درباره استقبال مخاطبان ایرانی از آثار ترجمه، اظهار کرد: یکی از عمدهترین دلایل، این است که قانون کپیرایت در کشور ما تا کنون اجرایی نشده و کسی به دنبال این موضوع نیست؛ به همین دلیل آثار خارجی به سهولت ترجمه میشوند. ناشران به خاطر این که پولی بابت کتاب پرداخت نمیکنند و حق ترجمه کمتر از تألیف است، به سمت ترجمه میروند و ترجمهها به وفور در دسترس مخاطبان قرار میگیرند.
او افزود: تا زمانی که ناشران به نویسندگان ایرانی توجه نکنند و به سمت منتشر کردن کارهای تالیفی نروند، کارهای تألیف ضعیف خواهند شد و رویکرد مردم بیشتر به سمت ترجمه خواهد بود. دلیل این موضوع نیز رعایت نکردن کپیرایت است. به نظرم رعایت کپیرایت در کشورمان هم به نفع نویسندگان است و هم ناشران، اما ناشران سود سهلالوصول را در نظر میگیرند و به سمت ترجمه میروند.
والایی با بیان اینکه مخاطب ایرانی به خواندن آثار ترجمه عادت کرده گفت: مخاطب ایرانی از خواندن آثار تألیفی دور مانده است. بازهم میگویم چنانچه حق تألیف رعایت شود، مشکلات بعدی نشر حل خواهد شد. سوای این موضوع زمانی که مخاطبانِ ما با کار تألیف آشنایی ندارند، ذائقهشان برای خواندن آثار ترجمه تربیت میشود و فکر میکنند یک اثر ادبی، فقط ترجمه است، در صورتی که اینطور نیست.
او اضافه کرد: زمانی که مخاطبان آثار تألیفی را بخوانند، مطمئنا ذائقهشان اصلاح میشود و رویکردشان به سمت مطالعه آثار تألیفی ایرانی تغییر پیدا میکند؛ بخاطر این که با خواندن این آثار از نثر، زبان و لحن لذت بیشتری میبرند. لذت خواندن یک اثر ادبی بیشتر به خاطر زبان و نثر است که این موضوع در آثار ترجمه وجود ندارد. هیچگاه یک مخاطب جدی ادبیات نمیتواند از زبان و لحن ترجمه لذت ببرد، زیرا اینها بیشتر در آثار تألیف مورد انتظار است. ذائقه مخاطبان ما باید اصلاح شود که این موضوع میتواند از طریق حمایت از تولیدات داخلی و رعایت حق تالیف صورت بگیرید.
این نویسنده در پاسخ به اینکه آیا نویسندگان ایرانی در استقبال از آثار ترجمه تاثیرگذار هستند یا خیر گفت: فکر نمیکنم نویسندههای ما در این موضوع نقشی داشته باشند. اگر آثار ترجمه با اعمال قانون کپیرایت محدود شود، مطمئنا توجه مخاطبان به آثار تالیفی بیشتر جلب میشود. نویسندگان هم تلاش میکنند تا آثار کیفیتری را تولید کنند. باید مخاطبان را با آثار تولیدی آشتی دهیم، البته اگر متولیان در سیاستگذاریهای خود در حوزه نشر اصلاحاتی انجام دهند، این اتفاق خواهد افتاد.
او با بیان اینکه نویسندگان در تولید آثار فاخر کم نگذاشتهاند، اظهار کرد: چنانچه از نویسندگان حمایت شود، مخاطبان نگرش خود را نسبت به آثار تالیفی اصلاح میکنند و تألیف را به ترجمه ترجیح میدهند، زیرا از فرهنگ، ملیت، زبان و جنس خود مردم هستند و نویسنده در آنها از مشکلات و درد خودِ مردم صحبت کرده است. مخاطب هیچگاه آثار تألیفی را رها نمیکند تا سراغ موضوعاتی برود که فرع هستند و قرابتی با مشکلات و فرهنگ مردم ندارد.
والایی تأکید کرد: زمانی ذائقه مردم و الویتشان نسبت به خواندن آثار ترجمه تغییر میکند که اصلاحاتی در سیاستگذاری فرهنگی و نشر کشور اتفاق بیفتد.
او در پاسخ به این که قهر مردم از کتابهای تالیفی از چه چیزی ناشی میشود، گفت: نمیتوان گفت که مردم از کتابهای تالیفی قهر کردهاند، بیشتر سستی و کم کاری در شناساندن تالیف ایرانی بوده است. اگر قهری هم باشد، بیشتر به موضوع کتابخوانی برمیگردد. موضوع این است که مردمِ ما از کتابخواندن فاصله گرفتهاند و با کتابخوانی غریبه شدهاند.
این نویسنده درباره تاثیر رسانهها بر استقبال مخاطب ایرانی از آثار ترجمه، گفت: رسانهها نقش کلیدی و مهم در جهت شناساندن آثار تالیفی دارند. باید تعقیب و رصد کردن کتابها جزء ارکان اصلی رسانهها باشد، حتی موضوعاتی مانند نقد و رونمایی را دنبال کنند. اهمیت این موضوع در رسانهها این است که میتوانند ذهن مخاطبان را به سمت آثار تألیفی معطوف کنند و در نتیجه بر انتخاب کتابهای مخاطبان تأثیر داشته باشند و ذهنشان را درگیر تولیدات داخلی کنند تا آثار ترجمه.
او با تأکید بر نقش مهم و کلیدی رسانهها اظهار کرد: متاسفانه در رسانهها کمکاری صورت گرفته و بیشتر رسانهِ آثار ترجمه شدهاند تا آثار تالیفی و باید این موضوع اصلاح شود.
والایی در پایان گفت: ما درباره مشکلات نشر و مشکلات کتاب بسیار حرف میزنیم، این همه از درد میگویم اما درمانی نیست. فکر میکنم باید مسئله کتاب برای همه مردم به یک دغدغهتبدیل شود. ما اگر بخواهیم فرهنگ مکتوبمان زنده بماند و به حیات خود ادامه دهد و رشد کند باید به سمت کتابخوانی برویم و به اصل خود برگردیم که آن مطالعه سنتی و اصیل است نه مطالعه رسانهای، در این صورت میتوانیم نجات پیدا کنیم و به آینده ادبی و فرهنگی کشورمان امیدوار شویم.
انتهای پیام