/ویترین های سنگی/

سپاهان و پرسپولیس بیشتر جیبم را پرمی‌کنند

همه می‌خواهند سرور باشند هیچ کس نمی‌خواهد تیمش شش تایی شود. از قبل بازی کری خوانی‌ها شروع می‌شود ازدل شهر تا ورزشگاه، شهر آورد که باشد یا یکی از تیم‌های مطرح بازی داشته باشند، بازار کری‌خوانی‌ها داغ‌تر می‌شود بالاخره کری خوانی هم ابزار خودش را می‌خواهد بوق، شیپور، پرچم. فریاد و حرص خوردن هم جز ذات این نود دقیقه است این نود دقیقه انرژی‌ها باید از یک جایی تأمین شود تخمه، چیپس، ساندویج ، و مردان جوان و مسنی که نیامده اند برای هر موقعیت گل یک متر به هوا بپرند آمده‌اند تا جیبشان را از این سکوها پر کنند.

  به گزارش ایسنا، در حاشیه ورزشگاه  فولادشهرصداهایی تا قبل از شروع بازی همه تلاش خود را برای درآمدزایی می‌کنند، آن‌ها بر خلاف کسانی که داخل ورزشگاه، درآمدشان منوط به برد یا باخت یک تیم است، خارج از ورزشگاه نانشان را به کل فوتبال گره زده‌اند بدون تلاش برای برد یا باخت تیمی.

"یک ساندویچ کالباس دو هزار تومان، با یک قوطی نوشابه 500 تومانی مطمئناً می‌تواند یک خبرنگار را تا پایان بازی جنجالی ذوب آهن و سپاهان سرپا نگه دارد." این را محمد مهدی 20 ساله با طعنه و خنده می‌گوید و ساندویچ را به من و همکارم حواله می‌دهد:

خبرنگار: طعنه می‌زنی؟! کار ما جزء شغل‌های سخت و زیان آور است؛ 90 دقیقه فوتبال می‌بینیم اما به اندازه 180 دقیقه باید کار تحویل دهیم.

محمد: چی خواندید؟ حتماً خبرنگاری!

خبرنگار: هنوز دانشجو هستم رشته روابط عمومی، البته کار هم می‌کنم. درسته سخته اما جدای از شوخی به این کار خیلی علاقه دارم به خصوص ورزشگاه و فوتبال رو دوست دارم.

محمد: من دانشجوی برق دانشگاه صنعتی هستم، بعد از قبولی دانشگاه با برادرم از خوزستان به اصفهان آمدیم برای بازی‌های فوتبال به اینجا می‌آییم و دست فروشی می‌کنیم تا امور دانشگاهمان را بگذرانیم.

خبرنگار: فقط ورزشگاه یا جای دیگه هم کار می‌کنید؟

محمد: فقط ورزشگاه؛ این‌ها را ننویسی و مشکلی برایمان به وجود بیاوری، فردا از اداره‌ای، جایی بساط ما را جمع نکنند؟

خبرنگار: نترس هیچکس بساطتان را تهدید نمی‌کند.

محمد: گفتم خودت کاسب نشی و این وسط ما را از کاسبی بیندازی (با خنده).

خبرنگار: خبرنگاری و کنجکاوی دیگه.

محمد: یک ساندویچ دیگه بخر تا سوالاتت بی جواب نماند (با خنده).

خبرنگار: طرفدار کدام تیمی؟

محمد: طرفدار دو آتیشه پرسپولیس هستم و رئال مادرید، اما از تیم‌های اصفهانی، سپاهان را دوست دارم، چون فروش بیشتری در بازی‌های این تیم دارم. بازی سپاهان و پرسپولیس رو خیلی دوست داشتم وقتی سپاهان تیم قرمز پایتخت را ٤ بر٢ شکست داد.

خبرنگار: آخر نفهمیدم طرفدار پرسپولیسی یا سپاهان؟

محمد: بابا پرسپولیسی هستم، اما در آن بازی بیشترین فروشم را داشتم و از این بابت که اجناسم را فروختم خوشحال بودم.

خبرنگار: بازی‌های ذوب‌آهن چی؟

محمد: بیشتر در بازی‌های سپاهان می‌فروشم، برای همین هم سپاهان را دوست دارم، در بازی‌های ذوب آهن کمتر فروش دارم، اما در کل در داربی اصفهان و بازی‌های سرخابی‌ها با تیم‌های اصفهانی فروش خوبی دارم. اگر تماشاگر زیاد به ورزشگاه بیاید حدود 100 تا 150 هزار تومان سود می‌کنم، اما روزی هم بوده که با برادرم به ورزشگاه آمده‌ایم و اطلاع نداشتیم که بازی بدون تماشاگر برگزار می‌شود و در آن روز نه تنها سود نکردیم، ضرر هم کردیم. 

خبرنگار: حتماً هم طرفدار سرسخت بازیکن‌های پرسپولیسی هستی؟

محمد: عاشق علی کریمی‌ام و آرزو دارم از نزدیک ببینمش.

مشتری: آب معدنی داری؟

محمد: دارم، اما اگر الان آب معدنی بخری، ماموران یگان ورزشگاه نمی‌گذارند داخل ببری.

خبرنگار: مامورها با بساطتتان کاری ندارند؟

محمد: نه تا حالا در این دو سال خدا رو شکر اتفاقی نیافتاده، دست فروش‌ها خیلی هوای هم رو داریم و همه ما از کنار فوتبال نان در می‌آوریم.

خبرنگار: بیا داخل بازی‌ها رو ببین درسته حریف، پرسپولیس نیست اما بازی کلی هیجان داره (با چشمک).

محمد: در این دوسال حدود 40 بازی برای دست فروشی با برادرم به ورزشگاه فولادشهر آمده‌ایم، اما بازی‌ها را از نزدیک ندیدیم، مجبورم که بفروشم تا پول خرج تحصیلم در بیاد، اما شب از 90 می‌بینیم.

خبرنگار: ایشالا بساطتت امروز هم پر رونق باشه.

محمد: آره اما بعید می‌دونم به پای بازی پرسپولیس و سپاهان برسه( با چشمک).

انتهای پیام

  • دوشنبه/ ۲۶ مهر ۱۳۹۵ / ۱۲:۰۷
  • دسته‌بندی: اصفهان
  • کد خبر: 95072615156
  • خبرنگار :