یادگاری‌های «معین‌البکا» گم شده‌اند؟!

۱۲ سال از درگذشت تعزیه‌خوانی که 75 سال حافظه‌ی تاریخی تعزیه را با خود داشت می‌گذرد، اما هنوز هیچ اتفاقی برای ثبت و نگهداری وسایل و نسخه‌های قدیمی این هنرمند نیفتاده است.

هاشم فیاض، آخرین بازمانده از نسل تعزیه‌خوانان تکیه دولت بود که سال 1383 در سن 87 سالگی درگذشت.  فعالیت‌هایی که فیاض در زمان حیات خود انجام می‌داد، او را به نوعی جزو نادرترین تعزیه‌خوانان و تعزیه‌دان‌هایی کرده بود که می‌شد لقب "معین‌البکایی" را به او نسبت داد، چرا که وی از معدود افراد و شاید هم بتوان گفت، تنها کسی بود که نسبت به مجالس تعزیه‌خوانی، گوشه‌های آوازی و وسایل تعزیه، شناخت کامل داشت و در کنار این‌ها مجموعه‌ی قابل توجهی از نسخ تعزیه را هم که به گفته‌ی کارشناسان این حوزه معتبر بودند دراختیار داشت.

زمانی که این تعزیه‌خوان درگذشت، قرار بود مجموعه‌ی غنی و گسترده‌ای از وسایل و نسخ تعزیه که توسط وی در خانه‌اش گردآوری شده بود به ثبت و نگهداری برسد و حتی فرهنگستان هنر وعده داد تا با راه‌اندازی موزه‌ی تئاتر، مجموعه‌ وسایل تعزیه‌ی «هاشم فیاض» را خریداری کند، اما بعد از گذشت 12 سال هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده و مشخص نیست این مجموعه وسایل و نسخ در کجا نگهداری می‌شوند و آیا اصلا چیزی از آن‌ها باقی مانده است یا خیر.

لاله تقیان، پژوهشگر تئاتر و تعزیه که سه سال پس از درگذشت هاشم فیاض در گفت‌وگویی با ایسنا از خاک خوردن این وسایل در زیرزمین منزل فیاض خبر داد، در گفت‌وگویی تازه با ایسنا بیان کرد: هیچ کدام از کارهایی که باید انجام می‌شد و حداقل ۱۰ سال قبل بر آن تأکید شد، انجام نشده است، چون فرزندان آن مرحوم وسایلش را به کسی ندادند و حتی شنیده شده که آن‌ها را فروخته‌اند.

او گفت:‌ دست‌اندرکارانی که برای ثبت جهانی تعزیه در یونسکو اقدام می‌کردند، تأکیدی بر اینکه این گونه آثار به چه نحوی باید نگهداری شود نداشتند و در واقع عده‌ای فقط تعزیه را ثبت کردند آن هم بدون اینکه کار ویژه‌ای برایش انجام داده باشند.

تقیان افزود: هاشم فیاض یک وصیت‌نامه نوشته و در آن تأکید کرده بود که تمام نسخه‌های تعزیه‌اش را من و آقای فتحعلی‌بیگی منتشر کنیم. من حتی یک کپی از وصیت‌نامه ایشان را دارم، اما فرزندان آقای فیاض نسخه‌ها را به ما ندادند و فکر می‌کنم احتمالا آن‌ها هم به فروش رفته است.

وی با اشاره به اینکه پسران مرحوم هاشم فیاض زمانی در اجرای تعزیه فعالیت داشتند و در دسته موسیقی می‌نواختند، درباره وسایلی که به نظر می‌رسد فروخته شده یا از بین رفته‌اند، گفت: هاشم فیاض اثری مثل مجسمه‌ به عنوان نمادی از سر امام حسین (ع) ساخته بود که در تعزیه هم استفاده می‌شد، من مدت زیادی پرس‌وجو کردم تا این مجسمه‌ را از فرزندانش بخرم اما تلاشم به نتیجه نرسید و نشانی از آن‌ها پیدا نکردم.

لاله تقیان در ادامه درباره‌ی تکلیف موزه‌ای که در همان سال‌ها از آن صحبت شده بود نیز اظهار کرد:  ساخت موزه‌ی تعزیه به این آسانی‌ها نیست، چون میراث فرهنگی باید برای آن تصمیم‌گیری کند، اما کارشناسان این حوزه پیگیری لازم را انجام ندادند. با این حال بنا به درخواستی که پیش از این مطرح شد طرحی را به شهرداری دادیم تا در مجتمعی که قصد داشتند برای هنرهای نمایشی سنتی بسازند، بخشی را به موزی تعزیه اختصاص دهند، اما هنوز اتفاقی نیفتاده است در حالی که سال گذشته باید عملیات اجرایی آن انجام می‌شد.

او با اشاره به اینکه پیشنهاد تبدیل شدن یکی از مکان‌های تاریخی مثل خانه اتحادیه را به موزه تعزیه به مسئولان مربوط ارائه شده بود گفت: به نظر می‌رسد طرح‌هایی که ما با زحمت زیاد آماده می‌کنیم در آخر سرتاقچه‌ی اداره‌ها می‌مانند.

اهمیت وسایل و نسخه‌هایی که هاشم فیاض در اختیار داشت تا بدانجا است که ناصر تقوایی که به واسطه‌ی ساخت مستند «تعزیه حر» برای ثبت این هنر در یونسکو با او آشنا شده بود، پس از درگذشت وی در گفت‌وگویی با ایسنا با تاکید براینکه «این مرد یکی از بهترین معین‌البکاهای نسل خودش بود و نمی‌دانم که آیا بعداز او واقعا کسی می‌تواند جایش را پرکند یا نه؟» اظهار کرده بود:  فیاض علاوه بر تخصص خاصی که درهنر تعزیه‌خوانی داشت،‌ مجموعه‌ی گرانبهایی از وسایل تعزیه را هم جمع‌آوری کرده بود که خیلی ارزشمند بود و من هم خیلی دوست داشتم از این مجموعه در فیلم خود استفاده کنم، هر چند که واقعا حیفم می‌آمد که این مجموعه باارزش به مرور از بین برود؛ به همین دلیل هم به پیشنهاد خودش به میراث فرهنگی مراجعه کردم تا این وسایل را از فیاض خریداری کنند، ولی درنهایت به دلیل علاقه و عشقی که این پیرمرد به مجموعه وسایلش داشت از این کار چشم پوشی کردیم، چون واقعا دلم نمی‌خواست که در این سن وسال او را از علایقش و وسایلی که طی سالیان سال با آن‌ها مانوس شده است دور کنم.»

به گزارش ایسنا، مرحوم هاشم فیاض به عنوان یکی از بزرگ‌ترین اسباب‌داران و جامه‌داران تعزیه به شمار می‌آمد و با گردآوری 250 عنوان نسخه تعزیه و ملزومات و تکنیک‌های اجرایی آن‌ها،‌  با روش‌های اجرا و موسیقی تعزیه آشنایی داشت. وی از ابتدای تأسیس کانون نمایش‌های سنتی و آیینی، این کانون را در زمینه‌ تعزیه یاری داد.  این هنرمند در محضر استاد آقاسید کاظم از پیشکسوتان تعزیه در زمان‌های قدیم که به "میرغم" معروف بود، کسب فیض کرد و سپس به مدت 12 سال زیر نظر استاد مشهدی رضا، تعزیه‌خوانی را به صورت حرفه‌ای ادامه داد. مرحوم فیاض از سن 19 سالگی شروع به جمع‌آوری نسخه‌های تعزیه میرعزا کرد و در زمان حیات خود حدود یکصد نسخه از آن را جمع‌آوری کرده بود.

هاشم فیاض در سال 1381 در گفت‌وگویی با خبرنگاران ایسنا، با اشاره به تولدش در سال 1295 گفت: ما نذرمان تعزیه بود، ‌چون قبل از من خدا یک دختر به پدر و مادرم داده بود و ما 9 سال با هم فرق داشتیم. همین باعث شد تا با تولد من، پدرم که آن موقع سرهنگ و اولین پلیس شهربانی بود، نذر کند و مرا در ماه‌های محرم به تعزیه بیاورد. خانه‌ی ما در ”جلیل‌آباد” که آن زمان، یکی از قسمت‌های مهم تهران بود، قرار داشت. من هم در تکیه ”قرخونه” در همان محله سنگلج به دنیا آمدم. ماه محرم که می‌شد با بچه‌ها لباس می‌پوشیدیم و به تکیه دولت می رفتیم. کم کم بزرگ هم که شدیم عشق امام حسین (ع) ما را ول نکرد و تا امروز 81 سال است که برای امام حسین (ع) تعزیه‌خوانی می‌کنم.

وی با اشاره به تعزیه خوانی در آن زمان و علاقه مردم به این هنر،  بیان کرده بود: آن زمان رادیو و تلویزیون نبود و مردم به همین تعزیه و روحوضی و خیمه شب‌بازی دلخوش بودند. آن زمان تعزیه قرب و منزلت داشت و با خون مردم آغشته بود، چون همه آن را می‌خواستند. در آن زمان در تهران یک میلیون جمعیت و صدها تکیه وجود داشت و هر محلی هم تکیه مخصوص خودش را داشت، اما امروز یک تکیه هم برای تعزیه نداریم. آن موقع برای تعزیه‌خوانی نذر می‌کردند و گاو گوسفند می‌کشتند؛ اما امروز حرف از ”آپرتوآر” و ”تاآرت” (تئاتر) می‌زنند، در حالی که تعزیه کجا و تاآرت (تئاتر) کجا؟ همه چیز تعزیه باارزش بود، سپرهای قدیمی همگی زرکوب بودند و لباس‌ها تمام دست دوز که هر کدام امروز چند میلیون ارزش دارند. ولی حالا تعزیه‌خوان‌ها یک تکه کرباس می‌پوشند و تعزیه اجرا می‌کنند.

فیاض همچنین در بخشی دیگر از آن گفت‌وگو اظهار کرده بود: اگر موسیقی تعزیه نبود، شاید موسیقی ایرانی کاملا از بین رفته بود، چون موسیقی دست تعزیه‌خوان‌ها است. آن زمان ”بنان” با من طفلان مسلم می‌خواند و ”قمرالملوک وزیری” علاقه خاصی به موسیقی تعزیه داشت. اما الان تعزیه خوان‌ها هیچ کدام موسیقی ندارند و اصلا معلوم نیست چه می‌خوانند؟ آن زمان مردم می‌دانستند که ”علی اکبر” باید چهارگاه و ”حر” باید نوا بخواند، یعنی تمام‌ آن آوازها روی ذهن آن‌ها ضبط شده بود، اما حالا هر کسی هر چی بلد است می‌خواند، در حالی که آن زمان هر کسی نسخه‌ی مربوط به خودش را می‌خواند و اجرا می‌کرد، مثلا یک نفر بود که ما به او ” ابرام سیا” می‌گفتیم و در تعزیه‌های ما همیشه ”غلام ترک” بود. کل محرم و صفر همین نسخه را اجرا می‌کرد. یا مثلا ”حاجی باریک‌الله” همیشه ”حر” می‌خواند. اما امروز یک نفر همه چیز می‌خواند. 

انتهای پیام

  • جمعه/ ۲۳ مهر ۱۳۹۵ / ۰۳:۲۵
  • دسته‌بندی: سینما و تئاتر
  • کد خبر: 95072012337
  • خبرنگار : 71219

برچسب‌ها