مسعود خیام میگوید: زبان فارسی باارزشترین میراث فرهنگی بشر است اما با جفا آن را از بین میبرند به صورتی که همه ما بهزودی انگلیسی صحبت میکنیم!
این نویسنده و پژوهشگر در گفتوگو با خبرنگار ادبیات ایسنا اظهار کرد: هر نوع جنبشی برای بهبود زبان باید توسط فرهنگستان زبان، آموزش و پرورش و سردبیران روزنامهها شروع شود. هر رسانه باید ویراستار حرفهای داشته باشد. ما باید در پاسداری از زبان، فرانسه، انگلیس و آلمان را سرلوحه خود قرار دهیم و ببینیم که چطور با علاقه و تعصب از زبان خود نگهداری میکنند و لحظهای از آن غافل نیستند. ما زبان فارسی را که همچون فرش فاخر ابریشمی است، کف خیابان رها کردهایم و مدام از روی آن رد میشویم.
او با بیان اینکه اشتباههای زبانی یک یا دو بخش نیست، گفت: در هزاران بخش از زبان اشتباه وجود دارد؛ بخشی از آن به زبان و بخش دیگر به خط بازمیگردد. اگر بخواهم ساده بگویم، متولیان زبان امامزاده زبان فارسی را رها کردهاند و زبان اصلاً برایشان مهم نیست.
خیام اشتباههای رسانهها را بسیار زیاد دانست و اظهار کرد: زمانی که میبینم در گویش تلویزیون و رادیو و نوشتار رسانههای مکتوب روزانه چقدر غلط وجود دارد، مات میمانم. روزگاری معلمانی مانند شاملو بودند که بارها این اشتباهها را گوشزد کردند و خود من چندینبار نامه نوشتم، اما گوش شنوایی نیست. تلویزیون و رادیو نه تنها متولی زبان نمیشوند بلکه غلطهای جدیدی ایجاد میکنند.
او با بیان مثالی ادامه داد: مثلاً کلمه «برای» ادات مالکیت نبود، «برای» در پاسخ به چرایی و برای بیان علت به کار میرفت. مثلاً زمانی که میگفتیم چرا این کار را نکردی؟ فرد مقابل در پاسخ میگفت برای اینکه زمان نداشتم. اما الان به جای کلمه «مال» از «برای» استفاده میکنند. شروع این اشتباه از تلویزیون بود. با این کار ادات مالکیت (مال) از جملهبندیهای ما بیرون رفت. در زبان فارسی مانند این اشتباهها بسیار اتفاق افتاده و قطعاً ادامه این اشتباهها از عظمت زبان میکاهد و آن را الکن میکند.
مسعود خیام با بیان اینکه در قرن هجدهم فارسی زبانی بینالمللی بود، بیان کرد: زمانی که با پروفسور جان گری مستشرق و استاد تاریخ دانشگاه آکسفورد دیدار داشتم، مدارکی به من داد که نشان میداد در قرن هجدهم افرادی که از غرب و کمپانی هند شرقی برای تجارت به سمت شرق میآمدند، زبان تجاریشان زبان فارسی بوده است. زبان فارسی بیشترین کارایی را در شرق داشت که متأسفانه توسط ما شهید و مظلوم واقع شده است.
این نویسنده درباره مشکلات خط فارسی گفت: زبان فارسی خوب است اما خط فارسی کارایی فنی و علمی ندارد، البته برای نامههای عاشقانه و شعرها و غزلها کافی است، ولی به ریاضی، شطرنج و کامپیوتر که میرسد کارایی خودش را از دست میدهد. در ضمن خط در حال حاضر به دست جوانان افتاده و به چیز عجیبی تبدیل شده است. زبان فارسی از زمانی که در پیامکها به «فارگلیسی» تبدیل شده و آداب مدونشدهای برای آن وجود نداشته، لطمه زیادی دیده است.
او درباره ارزش زبان فارسی بیان کرد: خود من شخصاً بارها با فرهنگستان در اینباره صحبت کردم اما انگار نه انگار؛ کسی توجه نکرد. زبان فارسی مانند هر چیزی که به راحتی به دست بیاید، ما قدرش را نمیدانیم و زمانی اهمیتش را متوجه میشویم که آن را از دست بدهیم. زبان فارسی یکی از باارزشترین میراث فرهنگی بشر است که به دست ما رسیده است.
این نویسنده افزود: 60 هزار زبان وجود داشته اما در حال حاضر حدود سههزار زبان فعال داریم. اگر بخواهیم تنها 10 زبان را از میان اینها بیرون بکشیم، قطعاً یکی از آنها زبان فارسی است زیرا همه نوع کارایی داشته است، اما کملطفیها و توسریهای ما این زبان را بیش از پیش از بین میبرد.
او با بیان اینکه تعجبآور است که رسانهها غلطهای املایی و گرامری بسیاری دارند، اظهار کرد: زمانی که این غلطها را میخوانم یاد عبارت «وای به روزی که بگندد نمک» میافتم. در حال حاضر شاعران و نویسندگان مشهور هم بسیار غلط مینویسند. یک شاعر چند وقت پیش یک شعر برای من فرستاد که غلطهای املایی بسیاری داشت. به عنوان مثال «بیمحابا» را با «ه» نوشته بود. زمانی که به او اطلاع دادم تنها پاسخش این بود که "ای بابا مگر چه میشود؟!" در واقع بیاعتنایی به زبان امری ملی شده است. به زودی زمانی میرسد که همگی مجبور میشویم به زبان انگلیسی صحبت کنیم!
خیام در پایان گفت: بیتوجهی متولیان فرهنگستان، مطبوعات، نویسندهها، تلویزیون و رادیو و خبرگزاریها باعث نابودی بیشتر زبان میشود. بارها این نکات را به این مراکز گوشزد کردهام. یکی دیگر از اشتباههایی که صداوسیما آن را رواج میدهد استفاده از «اینک» است. «اکنون» برای زمان و «اینک» برای مکان استفاده میشود اما صداوسیما «اینک» را به عنوان جایگزین «اکنون» استفاده میکند. البته امکان دارد «اینک» جایگزین اکنون شود اما نه همه جا؛ تنها جاهای مشخصی این امکان وجود دارد. اگر نمیدانستند، بحث دیگری بود. اما من بارها از طریق تلفن این نکتهها را به آنها گوشزد کردهام، اما معنی این لجبازی را نمیفهمم.
انتهای پیام