محمدرضا گودرزی مطرح کرد:

حسادت در نقد ادبی

محمدرضا گودرزی معتقد است نقد در کشور ما جدی گرفته نمی‌شود و آن را طفیلی اثر ادبی می‌دانند.

محمدرضا گودرزی معتقد است نقد در کشور ما جدی گرفته نمی‌شود و آن را طفیلی اثر ادبی می‌دانند.

او همچنین می‌گوید این نوعی حسادت است که نمی‌توانیم کسی را به عنوان منتقد ادبی نام ببریم.

این نویسنده و منتقد ادبی در گفت‌وگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره وضعیت نقد ادبی در مطبوعات و رسانه‌های کشور گفت: در این زمینه دو سه مسأله وجود دارد. نقد ادبی را نظریه تعریف می‌کند و نظریه باید مبنایی برای نقد باشد. اما دوستانی که این روزها نقد می‌نویسند، نظریه نمی‌دانند و با بنیانی مشخص به سراغ متن نمی‌روند. در غرب هر منتقدی را به یک نظریه می‌شناسند، یکی فرمالیست است، یکی بر اساس روایت‌شناسی کار می‌کند و یکی ساختارگراست. اما در کشور ما این موضوع مشخص نیست و نقدها بیش‌تر سلیقه‌یی نوشته می‌شود. دلیل این موضوع هم فقر مطالعات در این زمینه است.

او همچنین درباره‌ نقدهایی که در مطبوعات نوشته می‌شود، گفت: در مطبوعات و روزنامه‌ها چون صفحه‌ ادبی صفحه‌ مهمی نیست، کسی که آشنا دارد شروع می‌کند به نقد نوشتن در روزنامه و از آن‌جا که صاحبان روزنامه‌ها هم نمی‌خواهند هزینه‌ای برای نقدها بپردازند، سراغ‌ جوان‌ترها می‌روند و این‌گونه می‌شود که نقد جدی در مطبوعات ما پیدا نمی‌شود. من حدود 200 نقد در مطبوعات نوشته‌ام. اما الآن دیگر نمی‌خواهم نقدی بنویسم، چون قبلا کسانی در مطبوعات بودند که می‌شد با آن‌ها قرارداد بست و روزانه برای آن‌ها نقدی نوشت. اما الآن دیگر کسی نمی‌خواهد ستون نقدی داشته باشد.

گودرزی در ادامه درباره این‌که بسیاری می‌گویند ما منتقد ادبی نداریم، گفت: این نشان از ضعف فرهنگ ایرانی است که سبب می‌شود هیچ‌کس‌، هیچ‌کس را قبول نداشته باشد. در حوزه داستان هم کسی دیگری را قبول ندارد. البته همه کنار هم خوب هستند، اما پشت سر چیز دیگری است. من جلسات نقد بسیاری را برگزار کرده‌ام. وقتی کسانی کنار من می‌نشینند، می‌گویند تو بهترین منتقد هستی، اما وقتی قرار است از منتقدی نام ببرند می‌گویند هیچ منتقدی وجود ندارد. این نوعی حسادت است که نمی‌توانیم کسی را نام ببریم. سال‌ها پیش یک ادیب مصری به ایران آمده بود، می‌گفت شرایط اردن از شما بهتر است. آن‌جا همه نویسنده‌ها و اهل هنر با هم در ارتباط هستند و صنف دارند، اما شما دو نفرتان همدیگر را قبول ندارند.

این نویسنده همچنین درباره تأثیری که نقد می‌تواند در ادبیات ما داشته باشد گفت: ما هنوز پیوند نقد و داستان را جدی نگرفته‌ایم و عملا در کشور ما پیوندی وجود ندارد. نقد را طفیلی داستان می‌دانند. فکر می‌کنند نقد به داستان و رمان وابسته است، در حالی‌که رمان را فرازبان می‌دانند و آن را مستقل از اثر می‌خوانند. اما در ایران ارزش چندانی برای نقد در نظر نمی‌گیرند و همین می‌شود که نقدها تفننی است. شاید سالی یک بار نقد خوبی در مطبوعات نوشته شود، اما با این روند نمی‌شود گفت وضعیت نقد خوب است.

انتهای پیام

  • شنبه/ ۲۱ دی ۱۳۹۲ / ۰۹:۲۵
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 92102111383
  • خبرنگار :