مجتبی منشیزاده معتقد است، فرهنگستان زبان و ادب فارسی اصولی را که خودش برای واژهسازی مطرح کرده است، نقض میکند.
عضو گروه زبانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی در گفتوگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره دلایل برخورد همراه با مقاومت مردم با واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: برای ساخت واژه یکسری قواعد هست که باید رعایت شود، که طبعا رعایت میشود. یکسری اصول بیرونی هم مطرح است؛ مثل اینکه واژه به لحاظ آوایی باید گوشنواز باشد، شفافیت معنایی داشته باشد و از اجزای آن بتوان به معنایش رسید. صورت واژه هرچه کوتاهتر باشد، معنای آن رساتر است. با اینکه مجبور نیستیم برای همه صورتهای زبانی یا مفاهیم معادل بگذاریم، اما گاه همین قانونها از سوی فرهنگستان رعایت نمیشود.
او در ادامه عنوان کرد: آنها برای واژه «زونکن»، «پرونجا» را قرار دادهاند؛ این در حالی است که ما «پوشه» را داریم که از بن مضارع «پوش» و «ه» ساخته شده است و از صورت، معنایش قابل درک است؛ آنکه دربر میگیرد. اگر ما «پوشه» را در معنای عام به کار بگیریم، نیازی نیست که دیگر از «پرونجا»، که هم طولانیتر است و هم از صورتش نمیتوان به معنا رسید، استفاده کنیم.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: این موضوع نشان میدهد گروه واژهگزینی اصولی را که خودش میگوید، رعایت نمیکند. صورتها باید به شم زبانی مردم نزدیک و واژهای روزآمد باشند. اگر به جای واژه «اولتیماتوم»، «اتمام حجت» را که فرهنگستان قرار داده است، استفاده کنیم، استفاده از این واژه تنها در این شکل ممکن است و نمیتوان آن را در شکلهای دیگر استفاده کرد. نمیتوان از «اتمام حجت» قید یا صفت ساخت؛ در حالیکه برای واژهسازی تنها گذاشتن یک اسم قشنگ کافی نیست، بلکه واژه باید امکان اشتقاق داشته باشد. این موارد نشان میدهد فرهنگستان چیزهایی را که خودش میگوید، نقض میکند و اصول اولیهای را که خودشان برای واژهگزینی مطرح میکنند، رعایت نمیکنند.
منشیزاده در ادامه عنوان کرد: ما واژه «راهآهن» را به جای «Rail way» گذاشتیم، اما این واژه خوشساخت نیست. ما نمیتوانیم شکل «راهآهنها» را استفاده کنیم؛ بنابراین میگوییم «خطوط راهآهن». صفت «راهآهنی» هم خوشساخت نیست. اینها نشان میدهد که باید معیارها را جدی بگیریم.
او همچنین تأکید کرد: من معتقدم کسانی که در فرهنگستان هستند، باسوادند، اما واژهگزینی علاوه بر علم نیازمند ذوق هم هست. واژههایی که مردم میسازند، خوشساختاند، چون آنها را با قریحه خود میسازند. واژهسازی به علم، هنر، تجربه و خواندن ادبیات گذشته و مدرن نیاز دارد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: ذوق از کجا میآید؛ از مطالعه زیاد ادب فارسی و فرهنگ عامیانه. صادق هدایت اتل متلها را جمع میکرد و یا احمد شاملو به فرهنگ مردم تسلط کامل داشت. در فرهنگستان اول هم کسانی کار میکردند که زبانشناسی خوانده بودند، اما ادبیات فارسی را هم میدانستند. ما هرچه تخصصیتر شدهایم، اشراف کلیمان را بر زبان و فرهنگ و ذوق از دست دادهایم. در فرهنگستان هم باید گروه زبان و ادبیات حضور داشته باشد.
او در پایان با تشبیه ورود واژگان بیگانه به بارش تگرگ، گفت: مشکل ما این است که یکسو دارد کشف و پژوهش و پیشرفت میکند و ما نشستهایم. اگر بخواهیم کامپیوتر بخریم، آنقدر با واژههای تخصصی مواجه میشویم که هیچکدامشان برایمان آشنا نیست. دلیل این موضوع این است که ما مصرفکننده هستیم و در این زمینه چیزی برای عرضه نداریم؛ در نتیجه هرچقدر هم تلاش کنیم، به واژهسازی نمیرسیم. مگر چقدر میتوان واژه ساخت؟ در حوزه نظریههای جامعهشناسی، علوم سیاسی و علوم فنی و مهندسی چقدر توانستهایم واژه بسازیم؟ ما نشستهایم؛ آنها دارند کار میکنند. این کمکاری حوزه علم به خود من یعنی کسانی که در دانشگاهها کار میکنند، برمیگردد.
انتهای پیام