در ماههای نخست پس از انقلاب اسلامی ایران، آثار و قطعات ماندگاری در حوزه موسیقی با شور و حال آن روزها به همت هنرمندان کشورمان ساخته و منتشر شد؛ آثاری که همنوا با مردم، از فجر و طلوعی نو سخن میگفتند و همواره خود را بر جریده تاریخ این مرز و بوم ثبت خواهند دید.
بخش موسیقی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در طول دهه فجر، ۱۰ قطعه ماندگار از موسیقی معاصر ایران را همراه با شرح کوتاهی بر آنها منتشر خواهد کرد.
از ماندگارترین قطعات موسیقی مذکور میتوان به «از خون جوانان وطن» است، اشاره کرد.
این قطعه از جمله قطعات و تصنیفهای جاودانه در تاریخ موسیقی ایران به شمار میرود که بسیاری از خوانندگان تا کنون آنرا بازخوانی کردهاند.
مضمون این تصنیف درباره افسانهای است که از قطرههای خون سیاوش(از قهرمانان شاهنامه)، گلهای لاله روئیده است.
این سرود با حدود گذشت یک قرن همچنان در حافظه تاریخی چندین نسل از مردم این سرزمین ماندگار شده است.
«از خون جوانان وطن لاله دمیده» هفتمین و مشهورترین تصنیف از مجموعه سرودههای عارف قزوینی است که با نامهای «راز دل» و «هنگام می» نیز شناخته میشود.
عارف قزوینی در دیوان خود و در مقدمهای بر این تصنیف، آورده است.
"این تصنیف در دوره دوم مجلس شورای ایران در تهران ساخته شدهاست. بواسطه عشقی که«حیدرخان عمواوغلی»به آن داشت، میل دارم این تضنیف به یادگار آن مرحوم طبع گردد. این تصنیف در آغاز انقلاب مشروطه ایران بیاد اولین قربانیان آزادی سروده شده است"
نخستین اجرای این تصنیف، با صدای خود عارف بود و آنرا تنها با یک سه تار اجرا میکرده است ولی متاسفانه از اجراهای عارف هیچ نسخه صوتی وجود ندارد.
این تصنیف بعدها، بارها توسط خوانندگان مختلف همچون افتخار زری امجد(۱۲۹۱)، عبدالله دوامی (۱۲۹۳) و عسگر عبدالله یف (در تفلیس و در همان سالها)، اجرا شد.
مشهورترین اجرای این اثر، مربوط به سال ۱۳۵۱ و با صدای محمدرضا شجریان و همکاری گروه شیدا ست. در سال ۱۳۵۸ این اثر با تنظیم متفاوتی از فرامرز پایور و صدای محمدرضا شجریان بازخوانی شد.
از دیگر اجراهای مشهور این اثر میتوان به اجرای سالار عقیلی، علیرضا قربانی و حتی پرویز پرستویی اشاره کرد.
در ادامه میتوانید شعر کامل این قطعه را مشاهده نمایید:
هنگام می و فصل گل و گشت و چمن شد / در بار بهاری تهی از زاغ و زغن شد
از ابر کرم خطهٔ ری رشک ختن شد / دلتنگ چو من مرغ قفس بهر وطن شد
چه کج رفتاری ای چرخ / چه بدکرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ / نه دین داری، نه آیین داری ای چرخ
***
از خون جوانان وطن لاله دمیده / از ماتم سرو قدشان سرو خمیده
در سایه گل بلبل از این غصه خزیده / گل نیز چو من در غمشان جامه دریده
چه کج رفتاری ای چرخ / چه بدکرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ / نه دین داری، نه آیین داری ای چرخ
***
خوابند وکیلان و خرابند وزیران / بردند به سرقت همه سیم و زر ایران
ما را نگذارند به یک خانهٔ ویران / یارب بستان داد فقیران ز امیران
چه کج رفتاری ای چرخ / چه بدکرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ / نه دین داری، نه آیین داری ای چرخ
***
از اشک همه روی زمین زیر و زبر کن / مشتی گرت از خاک وطن هست به سر کن
غیرت کن و اندیشه ایام بتر کن / اندر جلو تیر عدو، سینه سپر کن
چه کج رفتاری ای چرخ / چه بدکرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ / نه دین داری، نه آیین داری ای چرخ
***
از دست عدو نالهٔ من از سر درد است / اندیشه هر آنکس کند از مرگ، نه مرد است
جان بازی عشاق، نه چون بازی نرد است / مردی اگرت هست، کنون وقت نبرد است
چه کجرفتاری ای چرخ / چه بدکرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ / نه دین داری، نه آیین داری ای چرخ
***
عارف ز ازل تکیه بر ایام نداده است / جز جام، به کسدست، چو خیام نداده است
دل جز به سر زلف دلارام نداده است / صد زندگی ننگ به یک نام نداده است
چه کج رفتاری ای چرخ / چه بدکرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ / نه دین داری، نه آیین داری ای چرخ
انتهای پیام