نسخه مسعود خیام برای حل مشکلات خط فارسی، استفاده از خط کنونی برای نامههای اداری و متنهای ادبی و تدبیر خط دیگری برای کارهای علمی و کامپیوتری است.
این نویسنده و پژوهشگر در گفتوگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در توصیف مشکلات خط فارسی، گفت: خط فارسی کنونی مشکلات و گرفتاریهای زیادی دارد که من تا به حال برای شکافتن آنها، دهها کتاب و مقاله نوشتهام. اما بهطور خلاصه میتوان مشکلات اولیه این خط را زیر سه سرفصل خلاصه کرد.
او سپس تشریح کرد: اولین مشکل خط فارسی این است که حرکات و حروف صدادار خط فارسی در زنجیره این خط نیست. در خطهای دنیا صداها جزو حروف در زنجیره خط میآیند، اما در خط ما این حرکات در زنجیره خط شرکت نمیکنند.
خیام افزود: مشکل دیگر این است که در خط فارسی، حروف به هم میچسبند. وقتی حروف ما به هم میچسبند، مشکلات دیگری هم پیدا میکنیم. چسبیدهنویسی باعث میشود برای یک حرف، اَشکال مختلفی داشته باشیم؛ مثلا به شکلهای مختلف نگارش حرف «غ» در واژههایی مثل غول، دروغ، جیغ و مغول دقت کنید. این خیلی بدجور است.
این پژوهشگر ادامه داد: بعضی از کلمات فارسی چسبیدهنویس نیستند؛ مثل «ورزش»، «آرد»، «دود» یا «داد». اینها کلمات خوبی هستند. اما در بیشتر کلمات فارسی حروف به دنبال هم میچسبند و این اتصال، مشکلات مختلفی ایجاد میکند.
او اضافه کرد: مشکل دیگر خط فارسی، راستنویس بودن آن است؛ به این معنا که همجهت با ریاضیات نیست. این موضوع در جاهایی مشکلات کوچکی ایجاد میکند؛ مثل وقتی که شما میخواهید متن فیزیک یا شیمی بنویسید. در جاهایی هم کار را غیرممکن میکند؛ مثل وقتی که میخواهید منطق ریاضی یا موسیقی بنویسید. در موسیقی، نت از چپ نوشته میشود و برای نوشتن آواز با خط فارسی، باید واژگان را از راست بنویسید که با این کار، بلبشو درست میشود.
خیام در ادامه دربارهی راه حل مشکلات خط فارسی گفت: حال تکلیف ما این است که بگذاریم خط کنونی سر جایش باشد و از آن برای نامههای اداری، شعر و شاعری، متنهای ادبی و مانند اینها استفاده کنیم، اما خط دیگری را به صورت علمی تدبیر کنیم که کارهای علمی و کامپیوتری را برای ما انجام دهد، هرچند این خط عملا به دست بچهها و جوانترها تدبیر شده است. در پیامک، خطی که به آن فارگلیسی یا فینگلیش میگویند، به دست بچهها درست شده است که در عمل مقدار زیادی ناپختگی در آن دیده میشود.
او ادامه داد: من بر روی این خط، مقدار زیادی کار کردهام و مطلبی درباره اینکه چگونه میتوان این خط را بهتر کرد، نوشتهام. این کار باید به دست نهادی مثل فرهنگستان زبان و ادب فارسی تدبیر شود. فرهنگستان میگوید خط کنونی فارسی را که راستنویس است و ما از آن در روزنامهنگاری استفاده میکنیم، میتوان کمی بهتر کرد. این کار را بکنند. میتوان پیشنهادهایی هم در اینباره مطرح کرد، اما بیایند درباره همان خط چپنویس یا فینگلیش هم نظرات کسانی مثل من و محمدرضا باطنی را بگیرند و این خط لاتین فارسی یا فینگلیش را سامان دهند.
این پژوهشگر در ادامه تأکید کرد: خط اول را عوض نکنیم؛ این خط سر جایش باشد، اما با خط دوم پیامک زده شود، در کامپیوتر بیاید و در تابلوهای مکانهای مختلف مثل چلوکبابیهایی که میخواهند اسمشان را زیر خط فارسی فعلی، به خطی بنویسند که خارجیها هم بتوانند آن را بخوانند، به کار رود؛ مثلا همین واژه چلوکبابی را چگونه میتوان نوشت که هم درست و راحت باشد و هم یک فرد خارجی بتواند آن را بخواند؟ بنابراین جامعه ما به دو خط نیاز دارد.
او همچنین اظهار کرد: در کشور ما پیش از این هرگاه نیاز بود، باسوادهای جامعه خطی را تدوین میکردند. یکی از درخشانترین دورههای تاریخی ما، دوره ساسانیان بوده است. در این دوره برای نوشتن دین، خط «دیندبیره» را درست کردند و با آن اوستا را نوشتند؛ برای حساب و کتاب و برای دیوان و نوشتن کارهای اداری، خط درست شد. ما در زمان ساسانیان هفت خط داشتیم. در ژاپن خط سنتیشان که از بالا به پایین و از راست به چپ نوشته میشود، هنوز هست، اما آنها سه خط دیگر هم دارند و الآن در ژاپن چهار خط وجود دارد.
خیام سپس گفت: به نظر من، ما به داشتن دو خط نیاز داریم. هرچند در واقع همین حالا هم دو خط داریم. دیگر دیر شد. قبل از اینکه خط فینگلیش درست شود، آدمهایی مثل من گفتیم که بیایید این خط را ما بنویسیم و درست کنیم، تا بچهها خرابکاری نکنند، اما فرهنگستان گوشش بدهکار نبود، در نتیجه حالا میبینیم که بچههای 16 ساله دارند پیامک و همه چیز را با این خط مینویسند.
او ادامه داد: حالا ما باید این خط را خیلی زیبا و درست و درمان کنیم. نهادی مثل فرهنگستان باید جلو بیفتد و از کسانی مثل باطنی و دیگر صاحبنظران نظرخواهی کند. لازم نیست که نامه «فدایت شوم» برای ما بفرستد. بگوید هرکس نظری دارد، مقالهاش را بفرستد، بعد با جمع نظرات، این خط دوم که میشود آن را «خط لاتین فارسی» نامید و من اسم آن را «خط فنی» گذاشتهام، برای اینکه علم و فن را اداره کند، درست شود و استانداردی بشود که بر مبنای آن صفحه کلید، ماشین تحریر و همه چیز ساخته شود. آن موقع مشکلات عظیمی که ما در این موارد داریم، برطرف میشود. در آن صورت میتوانیم متنهای ریاضی و شیمی، شطرنج و نتهای موسیقی را با آن خط و ادبیات، روزنامه و نامههای اداری خود را با خط فارسی کنونی بنویسیم.
این پژوهشگر همچنین گفت: همین حالا این اتفاق افتاده و این خط شکل گرفته است، اما ما خیلی دهاتی داریم مینویسیم. اول این که ما یونیفرم نیستیم؛ به عنوان نمونه روی نحوه نوشتن حرف «چ» یا کسره اضافه اتفاق نظر نداریم، مثلا نظر باطنی این است که به جای کسره اضافه، از یک علامت خط تیره یا «ی» کوچک استفاده کنیم. حالا این اتفاق افتاده است، اما چون به دست بچهها بوده، بلبشوست و باید این بلبشو را جمع و درست و پاکیزه کرد.
او سپس درباره نحوه عمل فرهنگستان در این زمینه، گفت: بارها به فرهنگستان گفته شد، اما فرهنگستان اعتنا نکرد؛ در نتیجه خط دوم اختراع شد. حالا فرهنگستان چه زیر بار برود و چه نه، این خط دوم هست و همه دارند با آن کار میکنند. اگر فرهنگستان چشمهایش را ببندد، اوضاع بدتر هم میشود، وگرنه یک نفر را به عنوان مسؤول کار بگذارند تا مشکلات این خط را رفع و رجوع کند و یک رسمالخط فارسی لاتین یا خط فنی فارسی بیرون بدهد. این کار را درست میکند. درباره خط راستنویس کنونی هم عیب و ایراد زیاد است. یک مقداری از آن را میتوان درست کرد، اما زیاد نمیتوان برایش کاری کرد.
انتهای پیام