هوشنگ صدفی، منتقد تلویزیون نظرش را دربارهی سریال «راستش را بگو» که به تازگی پخشش در شبکه یک به پایان رسیده است، اینگونه بیان کرد: در این مجموعه فقط به فضای بسته مثل مترو خودشان را مقید کرده بودند؛ در حالی که تنوع لوکیشنی میتوانست بیشتر به این اثر کمک کند تا اینکه به یک جای اصطلاحا کپسولی بسنده کنند.
این منتقد در گفتوگویی که با خبرنگار سرویس تلویزیون خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) داشت، اظهار کرد: این نکته برای من سوال است که چرا در «راستش را بگو» مدام از فضای مترو استفاده شده است؛ البته گذشته از اینکه اسپانسر آنها مترو و شهرداری باشد اما در کل فضای مترو به دلیل اینکه تنوع تصویری ندارد برای بیننده خسته کننده است، در حالی که داستان میتوانست در فضاهایی مثل پارک، اتوبوس و سطح شهر اتفاق بیفتد نه اینکه همه فضاها در مترو که کاملا بسته است گرفته شود و فکر میکنم به این اثر از لحاظ تنوع تصویری لطمه خورده است.
وی با بیان اینکه تاکنون همهی قسمتهای مجموعه «راستش را بگو» را دنبال نکرده است، ادامه داد: از آنجایی که در جریان داستان این سریال قرار گرفتم به نظر میرسد که از لحاظ ساختار قصهگویی نسبت به سایر قالبهای تلویزیونی کمی متفاوتتر و نوتر عمل کرده است؛ چرا که این مجموعه به شکل فلشبک گرفته شده و اصل غافلگیری را برای بیننده ایجاد میکند. به نظر من خیلی خوب است که در این سریال روش فیلم «روزی روزگاری آمریکا» که در آن بیشتر از فلش بک استفاده شده بود به کار گرفته شده است، در این اثر قطع تقطیع فلشبکها زمانی اتفاق میافتد که عملا در زمان گذشته و حال یک حرکت بازیگر مشابه بوده و کات در آن سریع اتفاق نمیافتد و کاملا نرم برخور میکند و از فضای گذشته به حال برمیگردد، در «راستش را بگو» هم تمام این نکات رعایت شده و جالب اینجاست که گاهی این مساله قویتر میشود.
صدفی در ادامه یکی دیگر از ویژگیهای خوب سریال «راستش را بگو» را استفاده از روایتگویی و توضیحات مکان و زمان تصاویر برشمرد و افزود: در داستانهای غربی یکسری روایت گوییهایی وجود دارد که در آن مکان و زمان را قبل از تصاویر توضیح میدهد، یکی از ویژگیهای خوب این سریال استفاده از همین روایتگوییهاست؛ به عنوان مثال قبل از تصاویر مینویسند «خانه خورشید» که به نظرم این حرکت مخاطب را سردرگم و گیج نمیکند.
این منتقد دربارهی بازی بازیگران «راستش را بگو» اینگونه گفت: در این مجموعه بازیگران جوانتر تقریبا در ایفای نقششان خوب عمل کردند اما در کل تلویزیون ما در فیلم و سریالها به سمتی میرود که از افراد کلیشهیی استفاده میکند؛ به عنوان مثال نقش آقای آتیلا پسیانی به رغم اینکه خودش را یک پلیس آگاه و آزادیخواه نشان میدهد خیلی خوب جا نیفتاده است اما در مقابل حسن پورشیرازی به عنوان یک کاراکتر متفاوت، نقش خوبی را عهدهدار شده است، لعیا زنگنه هم از عهده نقشش به خوبی توانسته برآید، همچنین ثریا قاسمی هم در این سریال به عنوان یک مادربزرگ مهربان و خوشخو ایفای نقشش خوب است.
همچنین او دربارهی سوژه سریال «راستش را بگو» توضیح داد: این سریال از لحاظ داستانی به موضوعی میپردازد که واقعا همه ما در جامعه دچارش هستیم و در واقع میخواهد راستگویی را در جامعه روال دهد؛ به همین خاطر سعی میکند با افراد ارتباط برقرار کرده و آنها را از فردگرایی خارج و به جمع بپیوندد که فکر میکنم این تنها حرکت موفقی بوده که تلویزیون طی این سالها شاید میتوانسته داشته باشد.
وی معتقد است: «راستش را بگو» سوژهی جالب توجهی دارد؛ هر چند که برخی از افراد فکر میکنند سوژهاش در جامعه دست مالی شده است اما حقیقت این است که این مجموعه توانسته راستگویی را به عنوان یک پدیدهی عرفی، اخلاقی و شرعی به شکل ایدهای خوب ارائه دهد.
صدفی ساعت پخش «راستش را بگو» را عالیترین زمان دانست و افزود: به نظرم عالیترین ساعت پخش به این مجموعه اختصاص داده شد، چرا که در این تایم بیشتر مخاطبان پای تلویزیون هستند.
انتهای پیام