سرويس رسانهي ايسنا روزهاي استادان علوم ارتباطات و پيشكسوتان روزنامهنگاري را همزمان با برگزاري هجدهمين نمايشگاه مطبوعات و خبرگزاريها، برگزار ميكند. در اين راستا، هر روز در سرويس رسانه و صفحه ويژه اين نمايشگاه در سايت خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، بهنام يك يا چند نفر از استادان يا پيشكسوتان روزنامهنگاري كشور نامگذاري شده، بزرگداشت مجازي آنها در قالب يك گزارش شامل زندگينامه، شرح فعاليتها و موفقيتها، گزيدهاي از ديدگاهها، گزيدهاي از توصيفهاي ديگر شخصيتها و نيز منتخبي از عكسهاي ايشان منتشر خواهد شد.
سرويس رسانهي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) كه همهساله برنامههاي ويژهاي را براي متخصصان علوم ارتباطات و روزنامهنگاري همزمان با برگزاري نمايشگاه بينالمللي مطبوعات و خبرگزاريها طراحي و اجرا كرده است، امسال نيز اميدوار است در اين حركت - بهعنوان يكي از برنامههاي اين گروه براي ايام برگزاري نمايشگاه هجدهم - نكوداشت حدود 20 نفر از اين استادان را ترتيب داده، در سالهاي آتي نيز اين حركت را از بعد كمي و كيفي، گسترش دهد.
***
چهارم آبان روز «فريدون صديقي»؛
به گزارش خبرنگار رسانه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، فريدون صديقي 7 آذرماه سال 1328 در سنندج به دنيا آمد؛ دي ماه 1351در حالي که به عنوان داستان نويس برگزيده مجله تماشا سروش امروز انتخاب شده بود، به تحريريه روزنامه کيهان پيوست.
او داستاننويس و شاعر بود اما پس از کار روزنامهنگاري يکسره اين دو حوزه را رها کرد.
مدت 26 سال در کيهان به عنوان خبرنگار، گزارشگر، دبير گروه، عضو شوراي سردبيري و عضو شوراي تيتر مشغول کار بود و پس از آن عضو شوراي سردبيري روزنامه انتخاب در بدو تولد و تا پايان کار روزنامه بود.
سپس در سمت سردبير به روزنامه هموطن سلام رفت و پس از تعطيلي اين روزنامه به روزنامه همشهري به عنوان معاون سردبير پيوست.
صديقي در اين 37 سال در شکلگيري و حيات دهها روزنامه و مجله سهم و نقش داشته است. قريب 20 سال است كه روزنامهنگاري تدريس مي کند، سالها نقد هنري و ادبي نوشته است و هنوز هم سينما و ادبيات را عميقا دنبال ميکند.
در سال 1356 به همراه سيدعلي صالحي شاعر و پرويز فنيزاده بازيگر تئاتر بهعنوان خوش آتيهترين روزنامه نگار تنديس گرفت و تنديس بهترين يادداشتنويس در سومين دوره جشنواره سراسري مطبوعات، در کنار تقديرهاي مختلفي که از او شده به همراه داوري در جشنوارههاي مختلف مطبوعات از جمله توفيق هاي او به شمار ميرود.
همت صديقي اما معطوف به انتقال تجارب و دانستههايش در حوزه روزنامهنگاري به جوانترهاست، همانگونه که جمعي از روزنامهنگاران سه دهه اخير از آموزههاي او بهره بردند.
از کارهاي مختلفي که صديقي در روزنامهنگاري انجام داده ميتوان به سردبيري هفته نامه «حوادث» در سال1370 اشاره کرد که به گفته كارشناسان اتقاق تازهاي در حوزه حادثهنويسي در مطبوعات به شمار ميرفت.
صديقي تجارب خود را در حوزه حوادثنويسي دنبال کرد، به طوري که تئوريهاي تازهاي را در کارکردهاي تيترنويسي در حوادث به دانش روزنامهنگاري ايران اضافه کرد.
او در يک مقاله بلند با عنوان «قطعاتي براي پازل تيترنويسي در مطبوعات ايران» تجارب خود در اين زمينه را مکتوب کرده است.
صديقي به خاطر علائق خود به سينما، در زمينه ارتباط سينما و نمايش با روزنامهنگاري هم چندين مقاله نوشت. ازجمله مقالات قابل اعتناي صديقي ميتوان به مقاله بلند «مصاحبه؛ صحنه نمايش» که در فصلنامه رسانه منتشر شده است، اشاره کرد.
گزارشها، يادداشتها و نوشتههاي فريدون صديقي که تعداد آنها از هزار هم تجاوز ميکند، اينجا و آنجا به عنوان کارهاي درسي در مراکز آموزشي تدريس ميشود و از تاثير گذاري تجارب وي در اين زمينهها حکايت دارد.
گفت وگوي او با «صفر؛ مرده شور بهشت زهرا» از جمله کارهاي ويژه است که همچنان مورد استناد دانشجويان قرار ميگيرد.
صديقي دو فرزند و سه نوه دارد كه يکي از فرزندانش راه پدر را دنبال ميکند.
او مخاطبشناسي را يكي از مولفههاي حرفهيي بودن رسانه ميداند و معتقد است: اين كه رسانه با چه مخاطبي صحبت ميكند و يا چه مخاطبي را هدف قرار داده از اهميت خاصي در افزايش تعداد مخاطب برخوردار است؛ رسانه بايد در تعاملات خود با مخاطب، حرفهيي برخورد كند.
به گفته وي برخورداري از سختافزارها و نرمافزارهايي كه در فضاي فعلي رسانهيي به تعامل حرفهيي با مخاطب كمك ميكند، از ديگر عوامل حرفهيي شدن مطبوعات است؛ براي رسيدن به اين مهم بايد از كادر مجرب در جمعآوري و انتشار مطالب بهره برد.
صديقي از فرصتها و فضاهايي كه يك رسانه براي گسترش دامنه مخاطبان خود ايجاد ميكند، بهعنوان مخاطبسازي ياد ميكند كه به اين منظور رسانه بايد نياز افرادي را كه اهل مطالعه نشريه، سايت و يا خبرگزاري نيستند را شناسايي كرده و پاسخ دهد.
وي در بيان مشكلات مطبوعات كشور به نبود امنيت شغلي در اين حرفه به عنوان مهمترين مشكل اشاره و تصريح كرد: هر چند روزنامهنگاران و خبرنگاران با تجربه با تعطيلي يك روزنامه يا نشريه با توجه به ارتباطاتي كه برقرار كردهاند، ميتوانند در جاي ديگر مشغول به كار شوند اما آنهايي كه تازه وارد اين عرصه شدهاند هر لحظه را با احتمال بيكار شدن به سر ميبرند.
انتهاي پيام