هشت شعر كوتاه از شهاب مقربين

شهاب مقربين از شاعراني است كه در اين سال‌ها شعر كوتاه مي‌نويسد. اين شاعر از ميان شعر‌هاي كوتاهش، هشت شعر را براي انتشار در اختيار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، قرار داده است كه در پي مي‌آيد. 1. هفت سر دارد هر يک بازيچه‌ي دستي بر باد مي‌رود تنها با يکي فرياد مي‌کشد پيرمرد بادکنک‌فروش 2. در سکوت ميان جامه‌هاي سياه و گل‌هاي سفيد دارند زنگ ناقوس را مي‌نوازند اما من همچنان يک‌بند صداي زنگ دبستانم را مي‌شنوم 3. آشنايي ما قديمي‌ست سال‌ها ما غروب ماه را تماشا کرده‌ايم و قرن‌ها ماه غروب ما را 4. بادکنکي که دل کودکي‌ام هوايش کرده بود امروز ترکيد 5. چتر من و آغوش تو باز بسته چه باراني! 6. ما دو شاخه‌ي يک درختيم کاش باد از دو سو مي‌وزيد 7. سال‌ها بود در را مي‌كوفتم سرانجام باز شد به خياباني ديگر 8. به بن‌بست رسيدم به آغوش تو باز انتهاي پيام
  • سه‌شنبه/ ۱۵ شهریور ۱۳۹۰ / ۱۱:۲۵
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 9006-09103
  • خبرنگار :