شعر‌هاي كوتاهي از پرويز بيگي حبيب‌آبادي

پرويز بيگي حبيب‌آبادي از شاعراني است كه در سال‌هاي اخير به سرايش شعر‌هاي كوتاه روي آورده است. به گزارش بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، چند شعر كوتاه اين شاعر در پي مي‌آيد. (1) موريانه‌ها به جانت افتاده‌اند زمين نزديك‌تر مي‌شود (2) شمع‌ها كشته‌ي آبروي خويش (3) قطار مي‌گذرد مي‌خواهم همه‌ي مسافران را بشمارم آيا همه‌ي مسافران تويي (4) اما امروز تخته‌ها سفيد شده‌اند گچ‌ها سياه (5) صدف‌ها صداهاي تو در تو سوگ آواز مردان بي‌بازگشت (6) هوا طعم کبوتر داشت که تو را آوردند (7) مترس اين مترسک لباس ندارد (8) کرکس‌هاي کرمان در آرزوي چشم‌هاي آغا محمد خان (9) سگان ولگرد اين گربه‌ي صبور از پلنگ‌سانان است (10) اين همان صندلي ست که هزار بار روي آن نشستي و يک بار زير پايت را خالي کرد (11) هم موج‌ها الکنند هم صخره‌ها ناشنوا (12) گور خر زنداني طبيعت (13) قهوه‌ي چشم‌هات بي‌اعتباري فال‌ها (14) به دنبال تيله‌ها مي دويدند من اما با چشم‌هايت انتهاي پيام
  • یکشنبه/ ۱۳ شهریور ۱۳۹۰ / ۱۰:۲۹
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 9006-07169
  • خبرنگار :