/بررسي شعر كوتاه/ علي باباچاهي: مجال اندك انسان معاصر دليل استقبال از شعر كوتاه نيست

علي باباچاهي با بيان اين‌كه مجال اندك انسان معاصر را در استقبال از شعر كوتاه، تأثيرگذار نمي‌داند، به نقش تلفن همراه در گسترش اين گونه‌ي شعري اشاره كرد. اين شاعر در گفت‌وگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با اشاره به سابقه‌ي شعر كوتاه، گفت: من فكر مي‌كنم شعر كوتاه در سال‌هاي دهه‌ي 40 هم رواج داشته است، منتها آن موقع شعر كوتاه را «شعرك» مي‌ناميدند و اين شعرك‌ها بيش‌تر در مجله‌ي « فردوسي» منتشر مي‌شدند. خود كلمه‌ي «شعرك» ساخته و پرداخته‌ي اسماعيل نوري علاء بود. بنابراين شعر كوتاه چيزي تازه و امروزي نيست. حتا اگر اشتباه نكنم، بعد از كتابي كه به نام « هايكو» با ترجمه‌ي احمد شاملو و ع. پاشايي ترجمه شد‌، باز هم موجي به راه افتاد كه شاعران بسياري شعرهايي را سرودند كه آن‌ها را هايكو ناميدند. او افزود: در اين سال‌ها افرادي همچون عباس كيارستمي هم به سرودن شعرهاي كوتاه روي آوردند. كيارستمي كتابي به نام «همراه با باد» دارد كه شعرك‌هاي او را دربر گرفته است؛ بنابراين اين مسأله بي‌سابقه نيست. از سوي ديگر، در كار چهره‌هاي مطرح دهه‌ي 40 و 50، ما شاهد سرودن شعرهاي كوتاه هستيم؛ مانند شعرهاي احمد شاملو‌، هوشنگ ابتهاج و بسياري ديگر. در همان زمان، گرايش به دو بيتي‌سرايي، كه آن هم نوعي از شعر كوتاه اما در شكل سنتي است‌، توسط شاعران نوپردازي چون سياوش كسرايي مورد توجه قرار گرفت. كسرايي كتابي به نام «سنگ و شبنم» دارد كه دوبيتي‌هاي او را دربر مي‌گيرد. باباچاهي با اشاره به رويكرد شاعران امروز به شعر كوتاه، گفت:‌ براي رويكرد شاعران امروز به شعر كوتاه نمي‌توان دليل قطعي آورد و بستر اجتماعي يا تاريخي رويكرد به شعر كوتاه را دقيقا شكافت؛ اما من فكر مي‌كنم حضور تلفن همراه‌ و ارسال سريع و بدون مجوز شعر كوتاه از طريق پيام كوتاه بر گسترش آن اثر داشته است. او همچنين اظهار كرد: برخي يكي از علت‌هاي رويكرد به شعر كوتاه را مجال اندك انسان معاصر مي‌دانند كه او را مجبور مي‌كند به سوي مطالبي كوتاه چون شعرك و داستانك برود؛ اما من اين عقيده را ندارم؛ زيرا در اين صورت بايد فاتحه‌ي داستان و رمان را خواند. كسي كه اهل مطالعه است، وقت كم نمي‌آورد. اين شاعر درباره‌ي شعرهاي كوتاه سروده‌شده در سال‌هاي اخير، تأكيد كرد:‌ همه‌ي دوستاني كه در اين سال‌ها شعر كوتاه ارائه كردند، بر شعرهاي خود عنوان هايكو نهادند. تنها موردي كه شعر كوتاه را هايكو نام ننهاده، عنوان شعرك بوده كه من در مورد شعرهاي كوتاه خود از اسماعيل نوري علاء وام گرفته‌ام. هايكو شعري ژاپني است كه ويژگي‌هاي خاص خود را دارد. به نظرم، نام نهادن تمام شعرهاي كوتاه به عنوان هايكو غلط است؛ زيرا هايكو در ارتباط با فرهنگ ذن گفته شده است و در شرق دور زاييده‌ي يك فرهنگ و تفكر و شهود خاص است كه در آن‌ها بايد «برق اشراق» دميده شده باشد؛ يعني شاعر بايد سالك باشد؛ سالك راه ذن و داراي يك طريقت باشد. باباچاهي افزود:‌ البته در دنيا نيز شاعران غيرژاپني همچون جورج سفريس شعرهاي كوتاه خود را هايكو نام نهادند و دوستان ما در ايران گناهي مرتكب نشدند كه به شعرهاي كوتاه خود، هايكو گفتند. اين شاعر با اشاره به وجه اشتراك بين شعرهاي كوتاه و هايكو، گفت:‌ بين شعرك‌ها و يا به تعبيري، هايكوهاي فارسي با هايكو ژاپني اشتراكي وجود دارد كه معطوف به صيد لحظه است. اين شعرها بر مبناي عينت‌ها شكل مي‌گيرند؛ اما هايكو عينيت‌هاي شهودي را متبادر مي‌كند. در ايران، دوستاني كه بر هايكوسرايي اصرار دارند و مي‌خواهند شعرهايي مانند هايكو سروده باشند، تنها قالب هايكو را از ترجمه‌ي احمد شاملو و ع. پاشايي وام مي‌گيرند كه اين كار بدي نيست. او در ادامه درباره‌ي امتزاج مرز شعر كوتاه با ساير گونه‌هاي ادبي چون جمله‌هاي قصار، گفت:‌ به نظر من، جملات قصار، ضرب‌المثل‌ها يا جمله‌هاي حكمت‌آميز كوتاه ربطي مستقيم و همه‌جانبه با شعرك و هايكو ندارند. در وهله‌ي اول، هر نوشته‌اي براي شعر بودن، چه كوتاه و چه متوسط و چه بلند، بايد از شعريت برخوردار باشد و بعد آن را دسته‌بندي كرد. جملات قصار بر مبناي انديشه‌ي حكمي است و بر نكات پندآموز و پندآميز استوار است. حكمت و پند جزو اساسي شعر نيست و مرزش با شعر،‌ شعر كوتاه و هايكو مشخص است. اين شاعر همچنين درباره‌ي استقبال مخاطبان از شعر كوتاه گفت:‌ ما در جامعه‌اي زندگي مي‌كنيم كه انواع و اقسام قشرهاي مختلف در آن وجود دارد و هر طبقه از درك معيني از شعر برخوردار است؛ بنابراين بايد مخاطب شعر را مشخص كرد؛ اما اگر هايكويي باشد كه بتواند مرز خواص و عوام را درنوردد، مي‌تواند موفق باشد؛ همچنان كه غزل‌هاي سعدي با همه‌ي سادگي‌شان كه سادگي خاص اوست، در تمام قشرها سرايت كرده است. ما نبايد شعر را، چه كوتاه، چه هايكو و چه بلند، در يك ژانر جاسازي كنيم. او سپس درباره‌ي نقش كميت در ارزش‌گذاري شعر، عنوان كرد: از نظر من، كميت مطلقا معيار ارزش‌گذاري نيست؛ چه بسا شعرهاي كوتاهي كه شعرهاي ماندگار باشند و چه شعرهاي كوتاهي كه همچون حباب در لحظه‌اي از بين مي‌روند. اين شرايط درباره‌ي انواع ديگر شعر هم وجود دارد. دوستاني كه به شعر كوتاه لقب شعر ساده را مي‌دهند، در وهله‌ي اول مي‌خواهند در مقابل جريان‌هاي جسارت‌آميز شعر ايران خودي نشان دهند و از مسطح‌گويي‌هاي خودشان دفاع كنند و خودشان را از شعري كه مسطح است و از نبود لايه‌هاي دروني رنج مي‌برد، مبرا كنند؛ بنابراين اين بخش از دوستان عزيز به قصد جبران تنبلي شعري خودشان در سال‌هاي اخير، ليدرنمايي مي‌كنند. انتهاي پيام
  • جمعه/ ۱۱ شهریور ۱۳۹۰ / ۱۰:۰۹
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 9006-05004
  • خبرنگار :