مجتبي راعي دربارهي آيندهي پخش سريال از طريق شبكهي نمايش خانگي و ارزيابي وي از اين روند، گفت: همواره زمينههايي كه تازه هستند با هنگامي كه از مدت زمان آن ميگذرد، فرق ميكنند؛ يعني مردم پس از مدتي در مورد آنها به يك شناخت ميرسند و عاقلانه تصميم ميگيرند.
اين كارگردان سينما و تلويزيون در گفتوگو با خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، خاطرنشان كرد: هنجارهاي فرهنگي كشور اگر درست شكل بگيرد، تكليف هر چيزي را براي هميشه ميتوان مشخص كرد.
وي با اشاره به اينكه گفته شده بود «قهوه تلخ» را مهران مديري ساخته و تلويزيون آن را پخش نميكند، ادامه داد: اين موضوع خود يك فضايي را ايجاد كرد مبني بر اينكه «قهوه تلخ» سريالي است كه تلويزيون جرأت پخش كردن آن را ندارد و بعد اعلام كردند كه «قهوه تلخ» در خارج از تلويزيون پخش ميشود؛ چون مواردي در آن است كه تلويزيون نميتواند آن را پخش كند.
راعي افزود: اين شيوه براي هميشه كارايي ندارد، يكبار، دوبار، سهبار از اين شيوه ميشود استفاده كرد؛ اما سري اول «قلب يخي» كه همزمان با «قهوه تلخ» آمده بود، به دليل نداشتن چنين جوي به اين اندازه موفق نبود.
وي با بيان اينكه اين موفقيت قطعي نيست، اظهار كرد: اگر براي مثال اعلام كنيم كه در يك برنامهي راديويي يا تلويزيوني يك مطلب بسيار عجيبي داريم، بخاطر اين اعلام مخاطب جذب ميكنيم، اما مخاطبان بعد از چند برنامه كه ميبينند آن مطلب چندان عجيب هم نيست، ديگر برنامه را دنبال نميكنند.
اين مدرس دانشگاه خاطرنشان كرد: ولي ميتوان يك ارزيابي منطقي و معتدل داشت از اينكه چند نفر از افراد حاضرند براي هميشه اينگونه برنامهها را دوست داشته باشند و ببينند.
مجتبي راعي افزود: به اين علت است كه هنجارها بايد شكل بگيرد؛ اما اتفاقي كه اكنون افتاده است اين است كه سينمايي كه بايد فضاي فرهنگي تصويري ايران را تعذيه كند، هنجارهايش را از دست داده است. اين در حالي است كه كارهاي سينمايي بايد الهامگر افرادي باشد كه در رسانهاي مثل تلويزيون كار ميكنند و آن افراد از الهامات استفاده كنند و در واقع آن الهامات را تكثير كنند؛ يعني يك تخصصي بسيار بزرگ دور هم جمع شوند و يك كار خبره خاص انجام مدهند؛ اين كاري ويژه است كه هركدام از كارگردانهاي ديگر نيز كه ميبينند از او الهام ميگيرند.
اين كارگردان تلويزيون و سينما به خبرنگار ايسنا گفت: به نظر من سينما در سرتاسر دنيا مكاني است كه افراد خبره و پخته به آنجا ميروند و كارهاي خبره و پخته هم انجام ميدهند.
راعي در پاسخ به پرسش خبرنگار ايسنا، مبني بر اينكه آيا تلويزيون وامدار سينما است؟ بيان كرد: تلويزيون در كيفيت وامدار سينما است و علتش هم اين است كه سينما براي يك فيلم 10 ميليارد تومان خرج ميكند، ولي تلويزيون بودجهاش به اندازهاي نيست كه براي هر فيلمش 10 ميليارد خرج كند.
وي افزود: و اين اشتباه است كه اكنون در كشور ما سينما وامدار تلويزيون است؛ اين مساله كه تلويزيون يك سريال بسازد و ما از سرمايهاي كه آن سريال در بين مردم به دست آورده، استفاده كنيم، نميتواند يك قاعده باشد؛ ولي قاعدهي سينما اين است كه فيلمهاي جذاب ديدني ميسازد كه از نظر كيفيت هنري بسيار بسيار بالا هستند و الهامگر كليهي افرادي هستند كه در اين رشتهها فعاليت دارند.
اين مدرس دانشگاه ادامه داد: به خاطر همين بعضي اوقات ميگويند استادهاي بزرگ سينما نظير كوروساوا فيلمساز نيستند، بلكه سينماساز هستند؛ يعني دو هزار كارگردان مهم دنيا از او الهام ميگيرند و فكرش در فيلم آن دو هزار نفر پخش ميشود و آن دو هزار نفر خودشان الهامگر كارگردانهاي ديگر ميشوند.
وي خاطرنشان كرد: فكر فردي مانند كوروساوا دو ميليون بيننده دارد و به شكل صعودي هم بالا ميرود و اين همان اتفاقي است كه در ايران از دست رفته، يعني سينما در مرز نابودي است.
مجتبي راعي با بيان اينكه شبكهي نمايش خانگي را رقيب تلويزيون و سينما نميداند، اظهار كرد: جمعي ديدن تجربهاي است كه رقيب ندارد؛ وقتي سريالهاي «لاست»، «24» و ... ساخته ميشود، پس بايد سينماي آمريكا فروش نكند اما اينگونه نيست. اگر اينگونه بود بايد ميگفتيم كه وقتي سريالهاي مهم و خوب ساخته ميشوند، باعث نابودي سينما هستند و تجربه هم نشان داده كه «لاست» و «24» و ... سينماي آمريكا را نابود نكرده است. مردم هم «لاست» و «24» و ... را ميبينند و هم فيلمهاي خوب را؛ بنابراين هيچ ربطي ندارد و هركدام در جاي خودش است.
وي درباره شبكهي نمايش خانگي به عنوان رقيب براي تلويزيون نيز عنوان كرد: اگر تلويزيون يك تاكشوي (برنامه گفتوگو محور) خوب و منطقي با يك مجري بسيار باسواد، باصلاحيت و مسلط داشته باشد، فكر ميكنم هيچ كس رقيبش نيست.
اين كارگردان سينما و تلويزيون به خبرنگار ايسنا، گفت: در ايران تلويزيون تلاش ميكند كه مردم در تمام مدت زمان بيكاريشان تلويزيون ببينند؛ اين در حالي است كه تلويزيون بايد خودش تلاش كند به مردم بگويد كه كمي در مدت زمان بيكاري كتاب بخوانند، پس معلوم است هنجارهاي فرهنگي ما درست شكل نگرفته است و در فرهنگ يك تماميتخواهي وجود دارد و ميخواهد همهچيز را براي خودش داشته باشد و اين حتما غلط است.
وي با تاكيد بر اينكه تلويزيون بايد كتابخواني را ترويچ كند، ادامه داد: تلويزيون بايد در برنامههاي مختلف دربارهي كتاب، برخورد با نويسندهها، برخورد با كتابخوانها و ... به گونهاي رفتار كند تا به مردم ياد بدهد كه لازم نيست شبانهروز تلويزيون ببينند.
اين مدرس دانشگاه تصريح كرد: علت اينكه سرانهي مطالعه كتاب در ايران پايين است اين است كه اساس تلويزيون براين است كه هيچ كتابي نخوانيد و تا ميتوانيد تلويزيون ببينيد.
راعي بيان كرد: من زياد اميدوار نيستم كه اين هنجارها شكل بگيرد مگر اينكه مطالعاتي صورت بگيرد و همهي موارد در جاي خودش قرار بگيرد. در آن صورت است كه ملتي كه فرهيخته باشند برخوردشان هم با شبكههاي تلويزيوني و سريالها خيلي فرق ميكند، يك ملت كتابخوان سليقهاش با ملتي كه كتاب نميخواند، متفاوت است و ما بايد سعي كنيم مردم كتاب بخوانند.
مجتبي راعي اظهار كرد: در شرايطي كه هنجارها تعريف نميشوند، افراد زرنگ از فرصتها و شرايط پيش آمده به سرعت استفاده ميكنند و لذتش را هم ميبرند؛ در واقع ماهي را از آب گل آلود ميگيرند.
اين مدرس دانشگاه سريال «قلب يخي» و «قهوه تلخ» را براي شروع خوب دانست و گفت: از يك كشور مثل ايران انتظار ميرود كه هر سال تعدادي فيلم و سريال درجه يك بسازد؛ در عين اينكه اكنون «مختارنامه» را ميبينيم كه سريال خوبي است و خوب ساخته شده و مشخص است كه درباره آن زياد فكر شده است.
مجتبي راعي در پايان بيان كرد: پردهدري و هنجارشكني در فيلمها براي جذب مخاطب غلط ترين نوع مديريت فرهنگي است؛ در حالي كه در بسياري از نقاط دنيا فيلمهايشان هيچ هنجاري را نميشكند و بسيار جذاب است و همه آن را ميبينند و لذت ميبرند؛ ما بايد در اين مسير گام بگذاريم.
انتهاي پيام