يك استاد دانشگاه با تاكيد بر اين كه البته براي رسيدن به مطبوعات حرفهيي بايد سياستگذاريهاي موجود در كشورمان را تغيير داده و يا اصلاح كنيم گفت: براي دستيابي به اين هدف بايد زمان زيادي صرف و مراحل مختلفي طي شود و بسياري از ساختارها و بنيانها بايد تغيير كنند و پس از آن بايد به دنبال رسانه حرفهيي برويم.
علياكبر قاضيزاده - استاد دانشگاه - در گفتوگو با خبرنگار رسانه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با بيان اين كه مطبوعات حرفهيي مطبوعاتي هستند كه خود بتوانند دخل و خرجشان را درآورده و از نظر اقتصادي خود را تامين كنند، اظهار كرد: اين نوع رسانه به حمايت از هيچ جايي از بخش دولتي و خصوصي نياز ندارد زيرا هر رسانهاي كه به هر جايي وابسته باشد به ناچار به سمت آن مرجع يا سازماني كه از رسانهاش حمايت ميكند، گرايش مييابد.
وي افزود: با چنين تعريفي ممكن است كه اين نوع مطبوعات فقط در كشورهاي ليبرال بهوجود آيند و در كشورهايي كه حكومتشان غير ايدئولوژيك است و در كشورهايي مثل چين، كره شمالي يا اتحاديه جماهير شوروي سابق نميتواند اتفاق بيفتد زيرا آن جا براساس تعريف، همه تحت ايدئولوژي خاص هستند، بنابراين با اين اوصاف كمتر رسانهاي پيدا ميشود كه بهصورت ناب و خاص بتوان از آن رسانه به عنوان حرفهيي نام برد.
او ادامه داد: اما ديدگاه ديگري هم درباره مطبوعات حرفهيي وجود دارد كه بر اساس آن يك رسانه حرفهيي از سراسر جهان به سرعت خبر دريافت كرده و بتواند و توانايي اين را داشته باشد كه آن را بهصورت گسترده، توزيع و پخش كند؛ درواقع بتواند با استفاده از ماهواره، اينترنت يا ديگر خطوط زميني و پايگاههاي فضايي اين اخبار را به دست مخاطب برساند و هر چهقدر اين كار را سريعتر و حرفهييتر انجام دهد، طبيعتا اين مطبوعات حرفهييتر خواهند بود.
وي با بيان اين كه بهتر است در كشورمان به دنبال اين گونه ادعاها نرويم تاكيد كرد: ما هنوز روزنامهاي نداريم كه 10 نمايندگي در سراسر جهان داشته باشد و به اعتقاد من كشورهايي مثل ايران نياز فوري به اين گونه موارد ندارند و مباحث مهمتري براي آنها وجود دارد.
قاضيزاده دربارهي نقد درست و نادرست تاكيد كرد: نقد صحيح نقدي است كه بايد سازمان يا شخصي كه مخاطب نقد است، موضوعي كه مورد نقد واقع شده را اصلاح كند و نقد نادرست نقدي است كه بايد پاسخ آن داده شود.
او با طرح اين سوال كه چرا ما فكر ميكنيم روزنامهنگاران ما به دنبال عيبجويي هستند و نقشه دارند، تاكيد كرد: وقتي تمام منافذ اطلاعرساني گرفته و آمار و اطلاعات در اختيار مطبوعات قرار نگيرد، در برابر چنين جريان خبري چه بايد كرد؟
وي ادامه داد: آن روزنامهنگار در نتيجه چنين شرايطي مجبور است هر آنچه را كه ميبيند، منتشر كند و البته شايد منصفانه اين باشد كه خبرنگار سكوت كند.
اين استاد دانشگاه افزود: در چنين شرايطي مطبوعات مجبورند هر آنچه كه دارند و هر آنچه را ميتوانند در اختيار داشته باشند به آن اكتفا كرده و اطلاعاتش را منتشر كنند.
وي با بيان اينكه روحيه نقدپذيري در مسوولان كشورمان بسيار پايين است خاطر نشان كرد: براي من بسيار اتفاق افتاده كه وزير يا معاون وزيري صحبتي كرده و يا خبري داده كه اشتباه بوده و خبرنگار نيز آن را منتشر كرده بنابراين براي اين خبر اشتباه نبايد به خبرنگار خرده گرفت بلكه آن مسوول بايد بپذيرد كه اين اشتباه از خودش بوده نه خبرنگار يا آن مطبوعات.
قاضيزاده درباره مطبوعات زرد هم تصريح كرد: مطبوعات زرد مطبوعاتي است كه براساس احساسات زودگذر، ايجاد هيجانات كاذب و براساس علاقه نازل مخاطب شكل گرفته است و در كشور ما نيز مثل كشورهاي ديگر وجود دارد.
او افزود: مطبوعات زرد به موضوعاتي ميپردازد كه سوژههاي اصلي جامعه نيست و دلمشغوليهاي حاشيهيي مردم است به عنوان مثال به موضوعاتي مثل محتواي طلاقها، كتككاريها، اختلافات بين بازيگران و چهرههاي مطرح سينما ميپردازد.
وي خاطر نشان كرد: در هر جاي جهان وقتي مطبوعات نتوانند بهصورت جدي فعاليت كنند و به هر دليلي از جمله فشار و مشكلات مجبور ميشوند به انتشار مطبوعات زرد روي بياورند.
اين استاد دانشگاه با تاكيد بر اينكه در كشور ما فراوان مطبوعات زرد وجود دارد و بنده مطبوعات زرد را محكوم نميكنم، تاكيد كرد: به اعتقاد من مطبوعات زرد يك رشته از كار حرفهيي است و تخصص خاص خود را ميخواهد؛ به عنوان مثال در كشوري مثل انگلستان معتقدند كه مطبوعات زرد باعث ميشود مخاطبان به خواندن نشريه روي بياورند و آنهايي كه از مطالعه گريزان هستند، عادت به خريد نشريه و مطبوعات پيدا كنند و كم كم به خريد ديگر مطبوعات نيز روي بياورند.
انتهاي پيام