طراح جلوههاي ويژه گريم در سريال «مختارنامه» درباره صحنههايي كه كابوسهاي مختار را به تصوير ميكشد و شيوهي كاري خود براي خلق اين صحنهها، گفت: در اين سريال ماسكهاي عجيبي ساخته شده كه تخيلات و كابوسهاي مختار را به تصوير ميكشد. اين ماسكها تماما با دست ساخته شدهاند چرا كه آقاي ميرباقري معتقد است هر چه صحنه طبيعيتر باشد، اثر مطلوبتري روي مخاطب ميگذارد.
عبدالله اسكندري در گفتوگو با خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا خاطرنشان كرد:براي ساخت روياهاي ذهني مختار ميتوانستيم از جلوههاي ويژه استفاده كنيم، اما از همان روز اول قرار شد، كمتر به سراغ جلوههاي ويژه برويم.
وي در پاسخ به اين پرسش ايسنا كه در طراحي ماسكها از چه اسناد و مداركي بهره گرفته است، يادآور شد: براي ساخت اين ماسكها مقداري به نوشتههاي قديمي رجوع كرديم تا ببينيم براي مثال غول و جن را چگونه تشبيه كردهاند يا ديو در شاهنامه چگونه تصوير شده است. همچنين تحقيق كردم تا ببينيم مردم ما جن را چگونه ميبينند يا تابلوهاي قهوهخانهيي چه تصويري از ديو و هيولاها ارائه دادهاند.
وي تاكيد كرد: سعي كردم اشباح تصوير شده در روياهاي «مختار» به هيچ وجه فرنگي نباشد و باورهاي مردم خودمان در اين كار لحاظ شود.
عبدالله اسكندري سپس اجراي جلوههاي ويژه گريم در سريال «مختارنامه» را كمك بسيار خوبي براي سينما و تلويزيون دانست و از اين سرمايهگذاري به عنوان آزمون و خطا ياد كرد.
اين طراح و استاد چهرهپردازي سينما و تلويزيون در گفتوگو با ايسنا، درباره همكاري با سريال «مختارنامه» گفت: همكاري با سريال «مختارنامه» براي من كه بيش از 35 سال تخصصام گريم است، فرصت خوبي محسوب ميشد تا ماسكها و مجسمههاي جديدي بسازم. ساخت چنين چيزهايي، به همگان خواهد فهماند كه ما نيز همانند فرنگيها ميتوانيم چنين كارهايي را انجام دهيم.
وي ادامه داد: به هنگام پخش سريال «مختارنامه»، ممكن است خيليها كه تا به حال به دليل محدوديت در جلوههاي ويژه جلوي قلمشان را براي نوشتن چنين قصههايي ميگرفتند از اين پس آزادانهتر فكر كنند.
به اعتقاد عبدالله اسكندري پس از ساخت هر سريال تاريخي بايد چند قدم به جلو برويم.
وي در توضيح اين مطلب گفت: ساخت سريالهايي مانند «امام علي (ع)»، «امام حسين(ع)»، و «ولايت عشق»، 4-5 سال به طول انجاميد. اما در «مختارنامه» همچنان گرفتار بوديم؛ اين در حاليست كه اگر تجارب سريالهاي قبلي را ثبت و ضبط ميشد، در سريالهاي بعدي دوباره تجربه نميكرديم بلكه تنها اجرا ميكرديم. در نتيجه مدت زمان ساخت كمتري ميشد و پروژه نيز كم هزينهتر از آب در ميآمد.
عبداله اسكندري در ادامهي گفتوگو با ايسنا دربارهي اغراق در طراحي گريم سريالهاي تاريخي، اظهار كرد: گريم در سريالهاي تاريخي نبايد اغراق شده باشد، بلكه هر چه طبيعيتر اجرا شود بهتر است. همواره سعي داريم تا با استفاده از تركيب بند ريش و سبيل و غيره ... شخصيت دروني آدمها را هويدا كنيم. در نتيجه آن چه در سريالهاي تاريخي ميبينيم با زندگي روزمره متفاوت است.
وي در عين حال متذكر شد: چهره آدمها حتي نسبت به چند سال قبل بسيار تغيير كرده است. بنابراين بازسازي اين آدمها در فيلمها و سريالها اغراقآميز به نظر ميرسد؛ چرا كه مجبوريم آنها را به زمان و تاريخ داستان نزديك كنيم.
اين طراح گريم همچنين با انتقاد از عملكرد برخي گريمورها كه بدون برخورداري از دانش كافي وارد اين حوزه ميشوند، گفت: برخي دوستان به مقوله گريم شناخت كافي ندارند. بنابراين وقتي ميگوييم فلان شخصيت عرب است، فكر ميكنند حتما بايد در چشمانش سرمه بكشند. در حالي كه چندين نوع عرب وجود دارد و بايد ديد اين شخصيت مذهبي و تاريخي متعلق به كدام شهر است تا بتوان او را به مكان جغرافي كه به آن جا تعلق دارد نزديكتر كرد.
عبداله اسكندري تلفيق جلوههاي ويژه كامپيوتري و كارهاي دستي را مناسبترين شيوه براي طبيعيتر جلوه دادن صحنهها دانست و افزود: مدتي پيش با يكي از بزرگترين كساني كه مسؤوليت ا جراي جلوههاي ويژه را در فرنگ بر عهده دارد، صحبت كردم، ايشان ترجيح ميداد به جاي آن كه از كامپيوتر استفاده كنيم، همه چيز با دست ساخته شود. وقتي علت اين امر جويا شدم پاسخ داد« روح باورپذيري در جلوههاي ويژه كامپيوتري پايين ميآيد.» به همين دليل است كه گاه براي گرفتن يك صحنه روزها تلاش كردند، اين در حاليست كه از ابتدا ميتوانند از كامپيوتر استفاده كنند. فصلهاي كامپيوتري صددرصد به دلمان نمينشيند. صحنههاي كامپيوتري باعث تعجب ميشوند، اما حس واقعي ندارند. در چنين شرايطي ترجيح ميدهند، گريم زنده را با كارهاي كامپيوتري تلفيق كنند.
اين طراح چهرهپردازي ادامه داد: ممكن بود تا قبل از اين كه تلويزيون اين همه فيلمهاي روز جهان را پخش نميكرد، تماشاگر همه چيز را باور ميكرد. اما الان مرد عنكبوتي روي ديوار راه ميرود و تلويزيون هم آن را پخش ميكند. پس نتيجه ميگيريم آگاهي مردم ما نسبت به جلوههاي ويژه بالا رفته است.
انتهاي پيام