پيشدرآمد
نمايشگاه Expo 2010 در حالي در شهر شانگهاي چين از بيش از دو ماه پيش تا حدود چهار ماه آينده برگزار ميشود كه حالا تاريخي حدود 150 ساله را در پس شناسنامهي خود دارد. اكسپو يا نمايشگاه جهاني، نامي كلي است براي نمايشگاههاي بزرگي كه در يكونيم قرن گذشته، در شكلي ارتقايافته و در حال تكوين، محملي شده است براي عرضهي دستاوردهاي تاريخي و نيز فرهنگي و هنري ملل شركتكننده. در کنار هم قرار گرفتن اين دستاوردها، علاوه بر ابعاد فرهنگي و اجتماعي، درنهايت به ايجاد بازار اقتصادي بزرگي منجر ميشود که به ميزان جدي گرفته شدن ازسوي دولتها و جوامع مختلف، رويدادهاي اقتصادي مطلوبي را رقم ميزند.
از زمان جدي شدن بحث برگزاري اكسپو در ابتداي قرن بيستم - پس از تجربيات مفيد حاصل از برگزاري نمايشگاههاي بينالمللي و همگاني در لندن، پاريس، وين، آمستردام، بروكسل، بارسلون، سنت لوئيس، تورين و فيلادلفيا و نيز آسيبشناسي آنها - و البته پس از وقفهاي كه به دليل بروز جنگ جهاني اول در پيگيرهاي دولت آلمان در اين زمينه ايجاد شد، سرانجام در سال 1928 نمايندگان 31 كشور جهان در پاريس نخستين پيمان را كه به روشي سازنده بر تشكيل نمايشگاههاي بينالمللي نظارت ميكرد، به امضا رساندند. متعاقب آن، دو پروتكل سالهاي 1948 و 1966 بهنوعي تجديدنظرهاي تكميلي بر كنوانسيون 1928 بود و درنهايت به پروتكل 1972 منتهي شد كه تا كنون پايدار است.
مسؤوليت برگزاري نمايشگاههاي اكسپو برعهدهي دفتر بينالمللي نمايشگاهها BIE است كه نمايشگاههاي مصوب را در قالبهاي جهاني، بينالمللي يا تخصصي، در فاصلههاي پنج يا سه ساله و هركدام بهمدت سه تا شش ماه با همكاري دولتها برگزار ميكند. اين نمايشگاهها موضوعهايي جهاني را كه بازتاب تجربههاي متنوع بشري هستند، دربر ميگيرند. بر اين اساس، غرفههاي نمايشگاههاي اكسپو براساس موضوعهايي خاص برپا ميشوند تا تفسير كشور مربوط را از آن موضوع نشان دهند. براي نمونه، در چهار نمايشگاهي كه جمهوري اسلامي ايران حضور داشته است، موضوعهاي «آب» در اكسپوي 1998 ليسبون (پرتغال)، «انسان، طبيعت و تكنولوژي» در اكسپوي 2000 هانوفر (آلمان)، «خرد طبيعت» در اكسپوي 2005 آيچي (ژاپن) و «شهر بهتر، زندگي بهتر» در اكسپوي 2010 شانگهاي (چين) مطرح بوده است.
شانگهاي بهعنوان دومين شهر بزرگ چين - با 30 ميليون نفر جمعيت - از اول ماه مي ميلادي - 11 ارديبهشتماه - بهمدت شش ماه ميزبان نمايشگاهي است كه طبق اعلام رسمي، بيش از المپيك دو سال پيش پكن براي آن سرمايهگذاري شده است. چينيها در يك همكاري پروتكلي با دولتها و نهادهاي مختلف، 500 هكتار از وسعت تكنولوژيكيترين شهر خود و شايد در حال توسعهترين شهر منطقه را، در دو طرف مقطعي از رودخانهي «هوانگپو Hungpu» به رويداد تاثيرگذاري اختصاص دادهاند كه حدود 190 كشور شركتكننده در آن، در پنج سرفصل تنوع فرهنگ شهري، رفاه شهري، علم و تکنولوژي، بازسازي جوامع شهري و مناطق شهري، با 90 تا 120 ميليون نفر بازديدكنندهي پيشبيني شده در تلاقيگاه فرهنگها، تمدنها، صنعتها و تاريخها به گفتوگو مينشينند؛ گفتوگوهايي در زماني دو هزار و 220 ساعته؛ بعضا يكطرفه، گاه دوطرفه و عموما بهيادماندني. اين يعني بيش از 200 ميليارد ساعت - نفر گفتوگو در تجليگاه همگرايي انساني.
البته همزمان با كشورها، حدود 50 سازمان بينالمللي ازجمله سازمان جهاني گردشگري، سازمان جهاني توسعهي صنعتي ملل متحد، بانک جهاني، سازمان جهاني غذا، اتحاديهي جهاني كارگري، اتحاديهي عرب، اتحاديهي آفريقا، سازمان همکاريهاي اقتصادي، سازمان جهاني تجارت، شوراي جهاني آب، انجمن جهاني صليب سرخ و هلال احمر، بانک توسعهي جهاني، صندوق کودکان ملل متحد (يونسکو)، صندوق جهاني ملل متحد، سازمان جهاني محيط زيست طبيعت و خلاصه انواع و اقسام سازمانهاي با پيشوند UN در اين نمايشگاه حضور دارند.
نماي كلي
شانگهاي بندر تجاري بزرگي است كه تقريبا در ضلع شرقي كشور پنهاور چين، جايي كه با كشورهاي ژاپن و كره همسايگي دريايي دارد، قرار گرفته است. پس از اعلام ميزباني اين شهر براي ميزباني اكسپوي سال 2010، مسؤولان چيني طرحي را تصويب كردند كه طي آن با اختصاص بودجهاي كلان، پنج ميليون متر مربع از زمين اين شهر بندري كه بخشي از آن فضاي سبز حاشيهي رودخانهي پرآب هوانگپو و بخشي ديگر ساختمانهاي مربوط به شركتهاي چندمليتي بود، براي اين المپيك فرهنگي اقتصادي فضاسازي شد.
به گزارش خبرنگار اعزامي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين 500 هكتار زمين بهگونهاي قرار دارد كه تقريبا دوپنجم آن در بالاي رودخانه و سه پنجم در سمت جنوبي قرار گرفته است. بدين ترتيب، دو قسمت (Zone) شمالي بيشتر بخشهاي تجاري، شركتهاي مليتي و نهادهاي اقتصادي را دربر ميگيرد كه در سالنهاي مجزا يا مشترك، به معرفي و برقراري ارتباط با مخاطبان خود مشغولند.
اما قسمت جنوبي كه درواقع بخشهاي اصلي نمايشگاه را دربرميگيرد و از دو طريق تونل مخصوص عبور و مرور اتومبيل و نيز خطهاي دريايي (مخصوص حمل و نقل با لنج و كشتي) با قسمت شمالي در ارتباط است، سالنهاي يا غرفههاي نمايشگاهي (Pavilion) كشورهاي نقاط مختلف، نهادهاي جهاني و نيز برخي از ساختمانهاي اصلي اكسپوي شانگهاي را شامل ميشود. اين قسمت از نمايشگاه به سه بخش (Zone) تقسيم شده است كه ميتوان گفت وسعت قابل توجهي از آن، يعني بيش از يك Zone ، به قارهي آسيا تعلق گرفته است. اين ميزان تخصيص البته با توجه به وسعت قارهيي و ديگر اينكه اكسپوي امسال در يك كشور آسيايي در حال برگزاري است، توجيهپذير مينمايد.
درواقع كل بخش 1 به غرفههاي كشورهاي آسيايي و ساختمان عجيب و عظيم مركز فرهنگي اكسپو (Expo Culture Center) كه مراسم افتتاحيه نيز در سالن 18هزارنفري آن برگزار شده است، اختصاص يافته، بخش 2 هم شامل برخي غرفههاي كشورهاي آسيايي و غرفههاي كشورهاي حوزهي اقيانوسيه است كه ساختمان بزرگ مركز اكسپو (Expo Center) و پاويون وسيع موضوعي نمايشگاه (Theme Pavilion) را در كنار خود دارند. طبيعتا بخش 3 هم غرفههاي كشورهاي اروپايي، آفريقايي و آمريكايي (شمالي، مركزي و جنوبي) را شامل ميشود.
سامانهي آسيا (Asia Square)
در اين بخش از نمايشگاه، كشورهاي آسيايي ژاپن، ويتنام، كرهي جنوبي، عربستان سعودي، هندوستان، نپال، تايوان، قزاقستان، ازبكستان، سريلانكا، كرهي شمالي، ايران، لبنان، تركمنستان، پاكستان، قطر، امارات متحدهي عربي، عمان، چين، ماكائو، هنگكنگ، كامبوج، برونئي، مالزي، اندونزي، فيليپين، تايلند و سنگاپور غرفهي مستقل – در اندازههاي مختلف – دارند. البته در كنار اين غرفهها، غرفهاي هم به رژيم اشغالگر قدس اختصاص يافته و غرفهي كشور مراكش (مغرب) نيز در اين بخش گنجانده شده است!
اما علاوه بر اينها، گروه آسياييها، سه سالن مشترك كشورهاي آسيايي (Asia Joint Pavilion) هم دارد؛ شامل غرفههاي كشورهاي لائوس، ميانمار و عراق در پاويون اول، يمن، بحرين، فلسطين، اردن، افغانستان و سوريه در پاويون دوم و مالديو، تيمور، قرقيزستان، بنگلادش، تاجيكستان و مغولستان در پاويون سوم. سالنهاي مشترك كه در همهي دستههاي پنج قاره تعبيه شدهاند، به كشورهايي اختصاص دارند كه به حضور در نمايشگاه تمايل داشته، اما به هر دليل، نوع حضورشان به گونهاي نبوده است كه يك سالن مستقل داشته باشند.
نكتهي ديگر اينكه در بخش آسياييها، عظيمترين پاويون نمايشگاه متعلق به چين قرار گرفته است كه در چند طبقه، 31 غرفهي كوچكتر را طراحي كرده و هركدام را به يكي از استانهايش با ويژگيها و توانمنديهاي مربوط به خود، اختصاص داده است. تفاوتهاي بين آنچه در اين غرفهها به نمايش گذارده شده، گاه آنقدر مشهود است كه بهنوعي، نمايانگر وسعت زياد اين كشور پهناور با مناطق و مردماني از قوميتهاي مختلف است.
كشور ژاپن در اين نمايشگاه با غرفهاي حاضر شده است كه ميتوان گفت بهنوعي با نگاه عالمانه از مفهوم اكسپو مبتني بر ميزباني پنج سال پيش همين رويداد، طراحي و مهندسي شده است. درواقع ژاپنيها، هم در طراحي و انتخاب رنگ بيروني غرفهي خود سع كردهاند نمايي جلبتوجهگر را به نمايش بگذارند، هم اينكه در مسير داخلي غرفه، مخاطب را با تلفيقي از داراييهاي ژاپن در زمينهي سنتها و رفتارها و پوششهاي محلي، در كنار توان تكنولوژيكي آن در قالب مولتيمديا مواجه ميكنند. نكتهي جالب توجه در غرفهي ژاپن، تعداد زياد افرادي است كه با لباس محلي، به خوشآمدگويي و احترام به بازديدكنندگان مشغولند.
چينيهاي بازديدكننده از اكسپوي شانگهاي معمولا به غرفههاي كشورهاي اطراف خود و با قوميتهاي خاص، كه كشورهاي همسايهي چهار جهت چين و نيز آسياي ميانه را شامل ميشود، با حس عميقتري مراجعه ميكنند. ويتنام غرفهي چندان بزرگي ندارد؛ اما نماي مكعب مستطيل شكل آن نيزارهايي را بهخاطر ميآورد كه زماني آوردگاه سخت نيروهاي آمريكايي شده بود. در داخل نيز همين نيها در كنار آب، طوري فضاسازي شدهاند كه همان حس را متبادر ميكند، اما تنوع يا الحاقات خاصي در كنار خود ندارد.
اما كرهي جنوبي، هم در طراحي بيروني غرفهي خود با استفاده از شكل پازلهاي رنگي مكعبي و كيتهاي كامپيوتري، توجهها را بهنوعي به مدرنيته جلب كرده، هم در داخل، سعي داشته كه قدرت تكنولوژيكي خويش را به رخ مخاطب بكشد و شهر بهتر را با استفاده از ابزارهاي مدرن متصور سازد.
عربستان سعودي در تبليغات رسانهيي و محيطي در ايام نمايشگاه به مردم چين اعلام كرده است كه پس از غرفهي چين، گرانقيمتترين غرفه را در نمايشگاه احداث كرده است؛ كشتي (سفينه) عظيم نقرهيي رنگي كه نخلهايي روي آن سوارند بههمراه نزديكي اين شمايل به موقعيت جايگاهي غرفهي چين، همواره مردم كثيري را در فضايي وسيع در مقابل غرفهي عربستان در انتظار بازديد دارد. اين صف عجيب كه گاه زمان انتظار در آن به چهار ساعت هم ميانجامد، مخاطبان را به فضايي رهنمون ميسازد كه معمولا درنهايت حس خوبي را در آنها ايجاد نميكند. درواقع استفاده از مسيرهاي ريلي كه تصاوير مختلف مربوط به كشور عربستان را در معرض ديد بازديدكننده قرار ميدهد، آنهم با استفاده از تكنولوژي خريداريشده توسط عربها، درنهايت حس بد بوي نفت را به مشام ميرساند.
اما هندوستان با غرفهاي كه هم ظاهر آن فضاي شبهقارهيياش يادآوري ميكند، هم چينش دروني آن از تصاوير شخصيتهاي سياسي گرفته تا سوپراستارهاي سينمايي، آلات موسيقي، فيلسواري و حيات طبيعي هند را در خود جاي داده است، اصالت بيشتري بههمراه دارد.
اما تايوان نيز جزو كشورهايي است كه هم در طراحي بيروني هم دروني، بيشتر از مولتيمديا بهره برده است.
قزاقستان و ازبكستان بهعنوان پاويونهاي مورد علاقهي چينيها، تقريبا نماي جذابي را با استفاده از طرح و رنگ در همان قالب مكعب و مستطيلي بهنمايش گذاردهاند، ولي غرفهي سريلانكا با همين خصوصيات ظاهري، در داخل، فضايي از جنس هندوستان دارد كه با رقص محلي، يك معبد كوچ بودا و رستوران غذاهاي تند محلي، مخاطبان را به سريلانكا مي برد.
غرفهي ايران بين دو غرفهي كرهي شمالي و لبنان قرار دارد كه از نظر نماي بيروني، بيشتر اتكايشان به رنگ و پرچم بوده است و در درون نيز چيز خاصي جز چند المان بومي از خود به نمايش نگذاشتهاند؛ پس غرفهي كشورمان از آنها و خيلي غرفههاي مانندشان كه در بخشهاي مختلف نمايشگاه قرار دارند، سرتر بوده، ولي نسبت به خيلي غرفهها هم در مرتبهي پايينتري از نظر شكل و پشتوانگي انديشه در محتوا برخوردار است.
مراكش، پاكستان و قطر تقريبا شكلي قلعهگونه را براي نماي خود برگزيدهاند كه البته نماي غرفهي پاكستان در تصاوير پشت نقشهي نمايشگاه، بيشتر مورد توجه و استفاده قرار گرفته است.
اين در حالي است كه امارات متحدهي عربي در نمايي فلزي كه يادآور تپههاي رملي كويرهاي عربي است، در داخل، در رفتاري شبيه به عربستان، از تكنولوژي الكترونيكي وارداتي براي معرفي ويژگيهاي زيستي و فرهنگي خود، ازجمله شترسواري، استفاده كرده است.
عمان اما برخلاف اينها، سعي داشته در يك سادگي غيروارداتي! همين مفاهيم را به مخاطبان معرفي كند.
اين حالت در پاويونهاي مشترك هم وجود دارد كه مثلا كشورهاي لائوس، ميانمار، عراق، يمن، بحرين، فلسطين، اردن، افغانستان، سوريه، مالديو، تيمور، قرقيزستان، بنگلادش، تاجيكستان و مغولستان در نيمغرفههايي كه معمولا از حضور نمايندگان اندكشماري از اين كشورها هم بهره ميبرند، با يك فضاسازي حجمي، رنگ آميزي و تصاوير، و نيز ارايهي برخي محصولات زينتي و صنايع دستي بومي، بيشتر از پتانسيلهاي مبحث توريسم در اين نمايشگاه بهره ميبرند؛ تا يك تفكر حسابشدهاي كه با توجه به موضوع نمايشگاه، بخواهد معرفي ويژهاي از حكمتهاي حال و پيشنهادهاي آيندهي اين كشورها براي زندگي بهتر بشري داشته باشند.
در اين بين، طبق آنچه در خبرگزاريهاي خارجي منتشر شده است، اما رژيم صهيونيستي سعي كرده در آن فضاسازي بيروني با نمايي گنبدگونه از جنس شيشه، در محتوا هيچ اشارهاي به فقدان ريشهي تاريخي خود – حتا از نوع جعلياش – نكند، ولي با تاكيد بر تواناييهاي علمي و فناوري وابستگان، احتمالا نوعي تصوير معنوي بشري و مستتر را در عالم تلويح، به خورد مخاطب بدهد!
از چين گفتيم، اما اين نكته ناگفته نماند؛ تنها پاويون نمايشگاه كه براي ديدار از – طبقهي فوقاني – آن بايد بليط رزرو، آنهم در ساعت 9 صبح در گيتهاي مخصوص تهيه كرد، همين غرفه است كه ورود به بخش اعظم آن بدون رزرو قبلي، تقريبا ناممكن است.
در پس اين پاوين هم دو پاويون بهنسبت كوچك ماكائو و هنگكنگ قرار گرفتهاند كه تقريبا در فضاي عظمت غرفهي چين محو شدهاند.
اما از پلوارهي Expo Axis بايد گذشت تا از Zone A به Zone B وارد شد.
در اين بخش علاوه بر پاويونهاي كشورهاي قارهي اقيانوسيه كه در شمارهي بعدي گزارش به آنها خواهيم پرداخت، چند كشور آسيايي نيز حضور دارند؛ كامبوج غرفهي كوچكي ترتيب داده با همان خصوصيت شناسايي توريستي، فيليپين نيز همينطور، اما كشور كوچك و ثروتمند برونئي غرفهي ساده و بهنوعي اداري خود را به نحوي ترتيب داده كه با يك گردش در آن تقريبا با تمام زواياي جغرافيايي و اقتصادي اين كشور ميتوان آشنا شد. نكتهي قابل توجه ديگر در اين غرفه، كثرت تصاوير مربوط به سلطان برونئي است. اين خاصيت استفاده از تصاوير سران سياسي كه معمولا در پاويونهاي مربوط به كشورهاي غيرتوسعهيافته عضو ثابت تزئينات غرفه است، در غرفهي برونئي از نظر تعداد، به اوج خود ميرسد.
پاويونهاي سنگاپور و تايلند هم تقريبا معرف همان تصويري هستند كه از اين دو كشور در ذهن داريم؛ اگر در يكي گردشگري رونق بيشتري دارد (تايلند)، در نماي بيروني و محتواي دروني غرفهي آن در اكسپو نيز غلبه بر همين وجه است و اگر وجه توسعهيافتگي آن بيشتر در ذهنهاست (سنگاپور)، در غرفهي اين كشور هم چه در ظاهر و چه محتوا، غلبه بر همين نشانهها و ابزار توسعه است. اين يعني آنكه غرفههاي برخي از كشورها در اكسپو، معرفهاي واقعي بي كم و كاست از كشور مورد نظر هستند. اين امر به خودي خود، هم مينواند نوعي پشتوانهي تفكري را در پس داشته باشد، هم نه.
غرفهي فيليپين تقريبا از همين نوع است. اما حضور دو كشور مالزي و اندونزي با غرفههاي بهنسبت بزرگشان در نمايشگاه جالب توجه است. درواقع غرفههاي اين دو كشور از خصيصهي يادشده برخورداند، اما در كنار آن، تلاش داشتهاند تا بهنوعي، اين معرفي را در اندازههاي بزرگتر به نمايش بگذارند. غرفهي مالزي بين اين دو وجه طبيعي و توسعگي در نوسان است، اما اندونزي بدون تلاش بر وجوه مدرن، سعي كرده اولا مخاطب را در يك فضاي بزرگ و دلانگيز با استفاده از نشانههاي حيات طبيعي در اين كشور قرار ميدهد كه مانند غرفهي هند و خيلي جاهاي ديگر و برخلاف غرفهي ايران و برخي كشورهاي ديگر، از گياهان و درختچههاي طبيعي بومي در آن استفاده شده است. پس اولا مخاطب را يكبار به اندونزي ميبرد، او را در دل مردابها و جنگلها رها ميكند و برميگرداند تا در اوج خستگي حاصل از ديدار نمايشگاه و گرماي هواي شرجي، خاطرهاي خوش در ذهن او باقي بگذارد، هم از نظر وسعت و ارتفاع طراحي، سعي داشته به او بقبولاند كه در برابر كشوري بزرگ و رفيع قرار دارد؛ درست مانند همانچه كه در معماريهاي اصيل ما – مثلا در ميدان نقش جهان وجود دارد و ميتوانست در طراحي غرفهي ايران هم مورد استفاده قرار گيرد كه مخاطب را با سر رو به بالا به حركت به درون وادارد. نوع ديگري از اين هدف، در طراحي غرفههاي برخي كشورهاي توسعه يافته در زمينهي توان تكنولوژيكي و اقتصادي بوده كه سعي در القاي بزرگي و قدرتمنديشان در معادلات جهاني از اين رهگذر داشتهاند
گزارش از: عليرضا بهرامي - ايسنا
انتهاي پيام