«تصوير کردن صريح و بيپردهي معضلات اجتماعي همراه با آسيبشناسي اين مسايل» از جمله مواردي است كه در طول سالهاي گذشته کمتر در مستندهاي سيما جاي گرفته است و به نظر ميرسد تلويزيون و برنامهسازان سيما با دريافت و بازخورد پخش مستندهايي نظير «شوك»، ساخت چنين آثاري با موضوع معضلاتي چون اعتياد، جرائم اينترنتي، دوستيهاي خياباني و غيره را به گونهيي شفافتر در مستندهاي تلويزيون دنبال ميکنند؛ به گونهيي که اين روزها يک شبکه در فاصله کوتاه پخش دو مجموعه مستند، با رويکرد آسيبهاي اجتماعي را در دستور کار قرار داده است.
سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) به انگيزهي پخش صريح برخي از مسايل اجتماعي در سيما از سازندگان مستندهاي «شوك» و «مكث» دعوت كرد تا به همراه کارشناسان روانشناس و حقوقدان به ضرورت پرداخت به هنگام معضلات اجتماعي در رسانه بپردازند و بايدها و نبايدهاي تهيه اين گونه از مستندها در را آسيب شناسي کنند.
فرشاد شكيبي كه با تهيه مستند «شوك» اين روزها شناخته شده است به همراه دكتر مجيد ابهري از آسيبشناسان فعال اجتماعي و متخصص علوم رفتاري (كارشناس مستند شوك)، دکتر علياكبر محمدزاده از کارشناسان قضايي (كارشناس مستند شوك)، كشوردوست(مدير توليد شوك) و اسلام فتحي (تهيه كننده مستند «مكث») و محمدرضا كاركوش(از كارگردان مستند «مكث») در نشست ايسنا شركت كردند.
***
تهيهكنندهي مستند «شوك» در ابتداي اين نشست دربارهي رويكرد و بازخوردهاي اين برنامه توضيح داد: مهمترين اصل در مستند، «اصل باورپذير بودن آن است»؛ هرچقدر با مخاطب خود روراستتر باشيد، راحتتر از بطن صحبت كنيد و هرچه بهتر مصداقها را نمايش دهيد مخاطب راحتتر ارتباط برقرار ميكند.
وي ادامه داد: فرق مستند «شوک» با مستندهاي ديگر، نشان دادن مصداقها بهطور كامل، پيگيري جدي مسائل، استفاده از يك تيم تحقيقاتي مناسب و بهرهگيري از نظر كارشناسان بوده است.
شكيبي با بيان اين كه مستند اجتماعي سختترين نوع مستند است اظهار كرد: ما سعي كرديم مشكلات مردم را به هر شكلي كه بودند به تصوير بكشيم، ما به عنوان رسانه وظيفه داريم هم فرهنگسازي كنيم و هم برنامهاي بسازيم كه برانگيزنده و تاثيرگذار باشد.
اين مستندساز با اشاره به بازخوردهاي «شوک» دربارهي اعتياد و تصادفات گفت: در بعضي محلهها بعد از ديدن فيلم اعتياد، رجوع براي ترك اعتياد چندبرابر شده بود؛ دربارهي مستندهاي ما دربارهي تصادفات، ما نشان داديم که سالانه 30 هزار كشته بر اثر تصادفات در كشور داريم كه اين رقم بالايي است و يك فاجعه است بنابراين ضرورت دارد كه جامعه تلنگري در اين باره بخورد.
وي ادامه داد: ما سعي كرديم «شوک» را با ريتم متفاوت و با جذابيت و روراستي بيشتر بسازيم و مسائل را در قالب گفتوگو با كارشناسان و از زبان مردم مطرح كنيم.
***
«ورود نکردن تلويزيون به مستندهاي اجتماعي (بهدليل ممانعتها يا خط قرمزها) آيا باعث نشد خيلي از ناهنجاري هاي اجتماعي در رسانه نمايش داده نشود و صداوسيما از آموزش جامعه در برابر اين تهديدها باز بماند؟»
قاضي علياكبر محمدزاده که مدتي است در قالب کارشناس، سازندگان «شوک» را ياري ميکند پس از طرح پرسش بالا از سوي ايسنا و هم چنين اين سوال كه تلويزيون اكنون بايد از نظر قانوني و اجتماعي چه تعريفي را براي خود بازآفريني كند تا بتواند به معضلات اجتماعي ورود كند؟ پاسخ گفت: ما از لحاظ قانوني ممنوعيت يا خط قرمزي نسبت به ورود به اين مسائل نداريم؛ مگر اينكه مستندسازان بخواهند محاكماتي را مستقيم و با اسم، مشخصات و تصوير اشخاص پخش كنند.
وي با بيان تاکيد مجدد اين كه در مباحث علمي يا مباحثي كه برنامهسازان، اعم از نوشتاري يا گفتاري و ديداري به آن مي پردازند، خط قرمزي از لحاظ قانوني نداريم ولي از لحاظ عرفي و اجتماعي ممانعت هايي بوده است ادامه داد: رسانههاي ما كوتاهي كردند و نتيجهاش اين شده است كه جامعه از يك فرهنگ درست و غني كه از آن برخوداريم دور ماند.
به گزارش ايسنا قاضي محمدزاده همچنين در اين ميزگرد درباره زمان آغاز همكاري خود با مستند«شوك» تصريح کرد: همكاري من با «شوك» به عنوان كارشناس قضايي از اوايل امسال شروع شد؛ به اعتقادم «شوك» برنامهاي خوب است و اين كه دل به دريا ميزند و به بطن مردم ميرود سبب شده مردم آن را ببينند آن را بفهمند و با آن ارتباط برقرار كنند.
وي درباره چگونگي همكاري خود با برنامهي «شوك» توضيح داد: نسبت به پروندههايي كه من در شعبهام دارم بايد سازمان نظر بدهد و از مجراي قانوني در برنامهها حاضر شويم، ولي زماني كه كارشناس حقوقي باشم نيازي به هماهنگي با روابط عمومي و مسوولان نداريم.
***تلويزيون بايد با نهادهاي متولي سنگهايش را وا بكند
دكتر مجيد ابهري دربارهي ضرورت بهرهگيري از كارشناس در برنامههاي مستند گفت: برنامههاي تخصصي مستند در زمينهي آسيبشناسي معضلات اجتماعي تا زماني كه جا نيفتادهاند از كارشناسان استفاده ميكنند، ولي همينقدر كه در جامعه جا افتادند توصيهاي عمل ميكنند.
اين استاد دانشگاه و رفتارشناس اجتماعي در ادامه مطلب بالا يادآور شد: چندي پيش يكي از بخشهاي خبري تلويزيون ميخواست دربارهي مزيت اتوبوسهاي تندرو گزارشي تهيه كند نامه گرفته بودند كه من به عنوان كارشناس در اتوبوس بايستيم و دراين باره صحبت كنم، ولي يك رييس خط آمد و مانع اين كار شد؛ تلويزيون بايد با نهادهاي متولي سنگهايش را وا بكند تا وقتي برنامهسازان به نهادها رجوع ميكنند به او حرمت بگذارند.
***مانعي براي ورود نيست؛ مگر اين كه قانون تصريح كند
دکتر محمدزاده نيز با تاكيد بر اين كه تلويزيون، راديو و جرايد بايد به مسائل اجتماعي ورود پيدا كنند، اظهار كرد: يكي از دوستان ما در صداوسيما از بازخوردهاي برنامه «شوك» تعريف ميكرد و اينكه مردم استقبال كردند و تاثيرات مثبت زيادي داشته است.
اين کارشناس قضايي ادامه داد: اين بازخوردها نشان مي دهد با وجود خطوط قرمز در پرداختن به اين مسائل، ولي بايد با رعايت برخي از عرف هاي مردمي و كمي مصلحتانديشي، ميتوان به ساخت چنين مستندهايي اقدام كرد. تلويزيون نيز مدتي است در قالب برنامه «شوك» و برنامههاي ديگر، پرداختن به مسائل اجتماعي را شروع كرده كه بازخوردهاي خوبي هم داشته است.
محمدزاده هم چنين در پي طرح اين مساله كه «بعضا رسانه و مستندسازان از پرداخت صريح و حتي آسيب شناسانه مسائل اجتماعي کشور به خاطر تهديد مسؤولان مبني بر جهاني نشدن اخبار داخلي به خاطر تهديد منافع ملي، اجتناب مي کنند» خاطرنشان کرد: شوراي عالي امنيت ملي بالاترين مرجع تصميم گيري نسبت به مسائلي است كه بايد يا نبايد مطرح شوند، در جايي كه جرايد و رسانه ها ممنوعيتي از آنها نشنيدند و مكتوبي ندارند مانعي براي ورود نيست، چون اصل بر اين است كه هيچ چيزي ممنوع نيست مگر اين كه قانون تصريح كند.
اين حقوقدان ادامه داد: تا كي ميتوانيم جوانانمان را از عواقب و مشكلات بعدي مسائل فرهنگي مطلع نسازيم؛ پس او چگونه بفهمد پشت ديوار چه تهديدي است تا وسوسه نشود خودش به آن طرف ديوار نپرد. اگر جوانان ما بدانند و مطلع باشند چه ايرادي دارد؟! معتقدم برخي اوقات بايد دل به دريا زد و ناگفتهها را گفت.
***علل گرايش مردم به ماهوارهها و شبكههاي بدآموز
به گزارش ايسنا دكتر ابهري به عنوان آسيب شناس و رفتارشناس اجتماعي و استاد دانشگاه در پاسخ به اين پرسش كه تلويزيون، امروز چقدر بايد موقعيت رسانهيي را براي پرداختن به مستندهاي اجتماعي بازتر كند، گفت: حدود 25 سال پيش وقتي بنده اولين مطالعات خود را در زمينهي آسيبشناسي اجتماعي در دانشگاه شروع كردم هيچ وقت باور نداشتم كه آسيبهاي جامعه ما تبديل به معضل شود.
وي ادامه داد: يكي از علل گرايش مردم ما به ماهوارهها و شبكههاي معاند و بدآموز كه از ديدگاه آسيب شناسي رفتاري جزو ناتوي فرهنگي قرار ميگيرند و بازار گرمي آنها، به خاطر غفلت و تنبلي ما بوده است. ما سعي كرديم يكسري از معضلات را كتمان كنيم تا بهانه دست آن ها ندهيم. درحالي كه ما نبايد بترسيم از اينكه بگوييم تعداد معتادان ما A ميليون معتاد است.
اين آسيب شناس يادآور شد: چندين سال پيش مي خواستم دربارهي "ايدز" در رسانه صحبت كنم، ولي اجازه ندادند و گفتند كه اشاعه فحشا مي شود و بد آموزي دارد و امروز ديگر در اين زمينه حرف زدن فايده ندارد.
وي با اشاره به اين كه از 25 سال پيش در باب دختران فراري و كودكان خياباني همكاري با تلويزيون را شروع كردم اظهار كرد: وقتي كه برنامه هاي «شوك»، درباره ي اعتياد را ديدم و خوب بودن آن را احساس كردم همكاري خود را با سازندگان اين مستند آغاز كردم، چراكه به دليل خط قرمزهاي كاذبي كه براي خودمان درست كرديم كسي جرات نميكند به قضيه اعتياد و مواد مخدر و ترك اعتيادي ها وارد شود.
دكتر ابهري با اشاره به اين كه از معتادان بدتر، اين سازمانهاي ترك اعتياد هستند گفت: امروز هر عطاري و بقالي را ميبينيم سر درش نوشتهاند: «ترك اعتياد تضميني»؛ اگر يك برنامهي تلويزيوني به اين مسائل ميپرداخت و واقعيت ها را ميگفت اين اتفاق نميافتاد.
وي تصريح كرد: برنامه ي «شوك» را از اين لحاظ خوب ميبينم كه با رعايت خطوط قرمز اخلاقي، آسيبهاي اجتماعي را بيان ميكند.
***روزنامههاي زرد عامل گسترش آسيب هاي اجتماعي
اين متخصص علوم رفتاري، روزنامههاي زرد را عامل اصلي گسترش آسيب هاي اجتماعي در ايران دانست و گفت: روزنامههاي زرد، آسيبهاي اجتماعي را بدون كالبد شكافي اخلاقي مطرح كردند و باعث سير صعودي آسيبهاي اجتماعي و آزارهاي اجتماعي از سال 79 تا بهحال روزنامههاي زرد هستند.
وي با بيان اين كه گفتن آسيبها هيچ ايرادي ندارد و بهتر از اين است كه پس فردا دانشآموزان و دانشجويان ما به هزار معضل اجتماعي دچار شوند. گفت: مستند «شوك» با رعايت خطوط قرمز و استفاده از هنجارها، مسائل را كالبد شكافي كرد؛ معتقدم بايد از كساني كه الگوي رفتاري جوانان ما هستند، در اين برنامه ها استفاده كنيم. وقتي ببينند كه مثلا فلان بازيگر و فلان هنرمند و ورزشکار در تلويزيون درباره فلان موضوع صحبت ميكنند تاثيرگذاري بيشتري دارد.
***مستندهاي تلويزيوني مانند «شوك» زياد شده است ولي ابترند
اين استاد دانشگاه ابراز عقيده كرد: مستندهاي تلويزيوني مانند «شوك» زياد شده است ولي متاسفانه ابتر و ناقص هستند؛ مثلا چهار دقيقه به فلان كارشناس وقت ميدهند كه دربارهي فلان معضل جامعه صحبت كند، زيانهاي برنامههاي عجولانه كه مسائل را كالبد شكافي نكنند و مورد نياورند، بسيار بيشتر از نگفتن آن است.
وي تاكيد كرد: تهيه و پخش برنامههايي مثل «شوك»، در شرايطي كه در كشورمان روزانه 4 تن بر اثر اعتياد ميميرند و روان گردانهاي صنعتي گسترش وحشتناكي پيدا كردهاند، نه تنها ضروري، بلكه حياتي است.
***هدف مكث ساخت يك برنامه مكمل براي مستند «شوك»
اسلام فتحي، تهيه كننده مستند «مكث» نيز با حضور در ميزگرد ايسنا درباره ي اهداف ساخت اين برنامه گفت: هدف ما ساخت يك برنامه مكمل براي مستند «شوك» بود، برنامهاي با همان تركيب، به گونهيي كه مشابه آن نشود. البته در مواردي موضوعات برنامه ها شبيه هم است، فقط زاويه نگاه و ساختارهاي برنامه متفاوت است.
وي ادامه داد: ما فكر ميكرديم كه «مكث» را بيحياتر از «شوك» بسازيم ، هيچ حرفي نزنيم و قضاوتي نكنيم، فقط آسيب ديده ، مجرم و آدم هايي كه پيرامون اين قضيه هستند حرف بزنند. ما تنها افرادي كه مستقيما درگير ماجرا بودند را نشان داديم و با هيچ كارشناسي صحبت نكرديم، چرا كه معتقديم نيازي به تجزيه و تحليل وجود ندارد و مخاطب با عقل و شعور خودش ميتواند پيام برنامه را دريابد.
***مشكلاتي كه در ساخت مستندهاي اجتماعي وجود دارد
اين مستندساز با اشاره به مشكلاتي كه در ساخت مستندهاي اجتماعي وجود دارد، گفت: ما از لحاظ مالي در مضيقه هستيم و ارگانها و نهادهايي هم كه به آن ها مراجعه مي كنيم براي در اختيار قرار دادن سوژه و نمونهها با ما همكاري نميكنند، اين باعث شده است كه برنامهي ما با سختي پيش برود. ما 50 دقيقه برنامه بايد روي آنتن داشته باشيم .
اين مستند ساز ابراز عقيده كرد: يكي از دلايل موفقيت برنامه «شوك»، اين است كه برنامه مشابه ديگر نداشته و خوب ديده شد و شناخته شد؛ مثلا اگر ما جايي برويم بگوييم كه از برنامه مكث هستيم اصلا ما را نميشناسند، ولي اگر بگوييم از برنامه «شوك» هستيم، بدون معطلي با ما همكاري ميكنند.
فتحي در ادامه با اشاره به آسيب هاي اجتماعي ابراز عقيده كرد: ريشه 98 درصد آسيبهاي اجتماعي، مواد مخدر است و ما در مراكز ترك اعتياد نمونه هاي خوبي پيدا ميكنيم.
اين مستندساز درباره ي روند توليد کار ابراز عقيده كرد: يكي از مشكلات ما در تلويزيون براي پخش مستندهايي كه با صراحت مسائل اجتماعي را مطرح ميكنند، مميزي است.
***براي ساخت مستند «شوك» خط قرمز نداشتيم
فرشاد شكيبي در ادامه نشست ايسنا به اين پرسش كه تلويزيون در تامين خوراك براي مستندسازان تا چه حد حمايتكننده بوده است؟ پاسخ گفت: براي توليد يك كار خوب، يك كار تيمي يا به عبارتي "تيم ورك" ميخواهد. مثلا درباره ي اعتياد ما اين همدلي را ديديم، ستاد مبارزه با مواد مخدر، كانون اصلاح و تربيت، نيروي انتظامي و غيره به ما كمك كردند. در واقع ما در تلويزيون يك موجي را ايجاد كرديم كه هرچه بيشتر با حوزهها آشنا و به آن ها نزديك بشويم آن ها هدف خير مستند «شوک» را بهتر درك ميكنند و با ما همكاري ميكنند، هرچند ممكن است اولش كمي سخت باشد.
وي ادامه داد: به نظر من معرف هركس، فيلمش است؛ گاهي اوقات ما براي تهيهي خوراك و ساخت برنامه جانمان را به خطر مياندازيم و اين فقط به خاطر علاقهمندي ماست.
تهيه كننده مستند «شوك» در ادامه نشست ايسنا، درباره ي خط قرمزها براي ساخت اين مستند، اظهار كرد: من براي ساخت مستند «شوك» خط قرمز نداشتيم؛ اگر هم بحثي هست يك سري خط قرمزهاي كاذب است كه خودمان براي خودمان ايجاد كردهايم. وقتي كار و نوع پرداخت خوب باشد مدير گروه و مدير شبكه حمايت ميكنند. ما اصلا در شبكه سه سيما ديدگاه سانسور نداريم و تا به حال به من نگفتهاند كه مثلا «فلان قسمت فيلم را حذف كن!»
***تدابير قانوني براي مستندهاي اجتماعي
محمدزاده در پاسخ به اين پرسش كه درباره معضلاتي كه رسانه براي كشف حقيقت با آن درگير است چه تدابير قانوني ميتوان انديشيد و قوه قضاييه چه قوانيني را در اين زمينه به صورت مكتوب دارد، اظهار كرد: چون اين به دل دريا زدنها و به بنبست نرفتنها اپيدمي نشده است؛ اگر مسوولان ميترسند؛ منِ قاضي از دادن خبري درباره پروندهيي كه شايد فردا به خاطر آن محاكمه شوم بيم دارم؛ بهزيستي براي در اختيار قرار دادن نمونه به مستندسازان براي كالبد شكافي بيم دارد، به خاطر اين است كه از پاسخگويي به مقام بالاترش مي ترسد؛ اگر اينها عامالبلوا شود، يعني 10 برنامه مثل اين ايجاد شود و در مطبوعات و غيره به آن اشاره شود مساله ضرورت پيدا ميكند. به مرور زمان ترس ريخته مي شود، مسوولان به فكر اين ميافتند كه آن را درچارچوب قرار دهند و قانون شود.
اين كارشناس قضايي ادامه داد: زماني مجلس به فكر تهيه قانون ميافتند كه رسانه و مطبوعات پيگيري كنند و خبرنگار جلوي مسؤولان را بگيرند. راديو، تلويزيون و مطبوعاتمان بايد از مسؤولان بخواهند كه پاسخگو باشند.
وي اضافه کرد: تلويزيون بايد هماهنگيها را با نهادها و مسوولان و غيره انجام دهد نه اين كه برنامهساز با هزار مشكل و دوندگي اين كار را انجام دهد آخرش هم به نتيجه نرسد.
***ماموران نهادهاي مختلف نه آشنايي با برنامهسازان دارند و نه قوانين
محمدرضا كاركوش از كارگردانان مستند «مكث» نيز با حضور در ايسنا در ادامه اين بحث مثال زد: در ساخت مستند، گاهي حتي با داشتن مجوز ما با مشكلات زيادي مواجه ميشويم؛ ماموران نهادهاي مختلف نه آشنايي با برنامهسازان دارند و نه قوانين را ميدانند؛ وقتي من برنامهساز مجوزي در اختيار دارم، يعني آن مجوز شناسنامه من است و هرجايي كه بخواهم ميتوانم فيلم بگيرم ولي متاسفانه تعريف حقوقي تصويربرداري در كشور ما جا نيفتاده است و مثلا خانمي ميآيد مدعي ميشود كه من از جلوي دوربين شما رد شدم و شما بايد آن را حذف كنيد، چه بايد گفت؟ً!
***
كشوردوست، مدير توليد مستند «شوك» نيز با بيان اين که « گاهي بهدليل عدم هماهنگيها و يا سخت هماهنگشدن، كارها به مشكل بر ميخورد و انرژي مستندسازان بيخودي هدر ميرود» گفت: بحث توليد مستند با فيلم و سريال كاملا فرق ميكند و اصلا قابل مقايسه نيست؛ در مستند با چيزهايي برخورد ميكنيم كه اصلا پيش بيني نشده بوده است و جاهايي ميرويم كه تا دوربين را ميبينند برخورد خيلي بدي ميكنند.
وي با اشاره به سختي ها مستندسازي و برآوردهاي كم بودجه مستند تصريح کرد: برخي از افراد كه تازه وارد كار مستند ميشوند آن را آسان ميگيرند ولي به مرور زمان بهدليل سختي كار جا ميزنند و در اين زمان بستن دوباره يك تيم جديد و زمان بر وسخت است.
***
کارکوش در ادامه اين نشست با تاکيد بر اين که «اگر يك مستندساز آزادي عمل داشته باشد كه به معضلات اجتماعي كمي عريانتر ورود كند تاثيرگذارتر است» ادامه داد: اگر وضع در كشور ما به گونهيي است كه مردم به سراغ رمالي و اين طور موهومات ميروند به دليل ضعف اطلاع رساني است و اگر اطلاعرساني خوب باشد مردم بهتر راه خود را بهتر پيدا ميكنند و مثلا سراغ رمالها نميروند، چرا اين کار را نکنيم.
***
دكتر ابهري در تاييد حرفهاي اين مستندساز ابراز عقيده کرد: آلان در كشور ما در آشپزخانه ها "شيشه" و "كراك" درست ميكنند، چرا در مرزها دنبال عاملان مواد مخدر ميگرديم؟!
***نشان دادن تصوير مجرمان سابقهدار و شناخته شده
كاركوش با اين اعتقاد که «نشان دادن تصوير چنين آدمهايي كه مجرمان سابقهدار و شناخته شده هستند، اتفاقا خيلي تاثيرگذار است» ادامه داد: بعضي از اين افراد در زندانها به بت تبديل شدهاند وقتي كه با حالت نذار و پشيمان نشان داده ميشوند بهنوعي بتشكني ميشود و معتقدم گاهي اين بتشكنيها لازم است.
***
قاضي محمدزاده در بخش ديگري از اين نشست با تصريح اين که «من به عنوان روحاني و مبلغ به حدود 30 كشور رفتم و از اين تعجب ميكنم چرا با اين كه ما در كشورمان روحاني و مبلغ و مدرس اخلاق و كارشناس كم نداريم و اصلا در شرع ما اصرار بر چارچوبهاي اخلاقي داريم كشورهاي اروپايي كه هيچ كدام از اينها را ندارند مردم اخلاق دارند و چارچوبهاي اخلاقي را و هنجارهاي اجتماعي را بهخوبي رعايت ميكنند!» گفت: اين مسايل بايد كالبد شكافي شود. ما بايد فرهنگسازي كنيم و رسانه دراين باره بيشترين تاثير را ميتواند داشته باشد.
اين کارشناس حقوقي تصريح كرد: هر عنواني كه ما در لفظ بهكار ميبريم بايد بار حقوقي داشته باشد و هرگاه قانون نسبت به يك چيزي ممنوعيتي قرار نداده باشد همه ميتوانند وارد شوند و هيچ كس نميتواند جلوي فرد ديگري را بگيرد.
***رعايت حريم خصوصي در ساخت مستندها
اين كارشناس قضايي درباره ي دوربين و ميکروفون مخفي براي ورود برنامه سازان صداوسيما و ضرورت رعايت حريم خصوصي در ساخت مستندها، گفت: باتوجه به قانون كنوني،به غير از برخي مسائل سياسي و اقتصادي كه چهرهي افراد ميتواند پخش شود، تا كسي محكوم نشود و محكوميتش قطعي نشده است؛ رسانه نميتواند نام افراد را ببرد يا چهره افراد را نشان بدهد؛ در راديو نيز در صورتي كه كسي او را نشناسد، با رضايت خودش باشد و باعث هتك حرمت او نشود ايرادي صدايش پخش شود. اگر شخص راضي نباشد كسي با توجه به قوانين جاري ما كه دستوپاگير هم هست نميتواند وارد حريم خصوصي افراد شود.
وي درباره نشان دادن چهره كيف قاپها يا مجرمان ديگر در تلويزيون اظهار كرد: هر جرمي كه كسي انجام ميدهد سه عنصر مهم دارد؛ يك عنصر قانوني(ماده دو قانون مجازات اسلامي مبني بر اينكه هر فعل و تركي بايد بايد قانون به آن بگويد جرم است)، دو، عنصر مادي(مستند ساز ميتواند نشان دهد كه كيف شخصي را قاپيد) و سه،عنصر رواني و معنوي(بعد از نشان دادن فيلم كيف قاپ با آن آقا دست به يكي كنند و بگويند كه ما داشتيم با هم شوخي ميكرديم عنصر رواني براي ارتكاب بزه نداشتم) است.
***
دكتر ابهري به عنوان آسيبشناس اجتماعي معتقد است: نشان دادن چهره يك جرم يا يك كيف قاپ كه در هنگام فرار از محل ارتكاب جرم با قمه كسي را كشته است موجب ميشود تا خانوادهها عبرت بگيرند.
او تصريح كرد: اگر مستند قوي ميخواهيم بسازيم بايد پايهي تحقيقاتي قوي دربارهي معضلات اجتماعي داشته باشيم، مستندهاي ما در تلويزيون بر پايه احساس است نه تحقيق و پژوهش يعني آمار و ارقام و فاكت نداريم.
وي ادامه داد: اگر مستندها براساس پژوهشهاي كتابخانهاي و ميداني ساخته شود هم كارايي بالايي خواهند داشت و هم هيچ كس نميتواند بر سر پخش آن مانع بتراشد.
***كار ما نوعي واكسن است
شكيبي در ادامه صحبتهاي دكتر ابهري گفت: كار ما نوعي واكسن است درست است ما دوز كمتري از خود بيماري را وارد بدن فرد ميكنيم و در ابتدا شايد كمي ناراحت كند ولي درنهايت بازدارنده است به عبارت ديگر برنامه ما امكان دارد در ابتدا قلب كسي را جريحه دار كند ولي در بلند مدت تاثيرات مثبت دارد
***
سازنده مستند شوك گفت: توليد هركدام از كارهاي ما دو يا سه ماه زمان ميبرد يعني برآورد يك تله فيلم ولي بازخورد كار ما از خيلي از كارهاي داستاني ميتواند بيشتر باشد.
وي ادامه داد: البته پايهي تحقيقاتي كشور ما صفر است و اين معضل اساسي در ساخت مستندها وحتي فيلمهاي خوب و تاثير گذار است.
***ضرورت پوشش امنيتي از طرف قانون براي مستندسازان
اسلام فتحي، كارگردان مستند مكث نيز ضمن ابراز نگراني از تهديد از سوي مجرماني كه چهره آنها را در برنامهشان پخش شده بود پيشنهاد كرد: مستند سازان را بيمه عمر كنند.
***
علي اکبر محمدزاده در پاسخ به اين پرسش كه چه پوشش امنيتي از طرف قانون وجود دارد كه مستندسازان براي ساخت آثاري درباره ي موارد اجتماعي ايمن باشند گفت: همه مردم در جامعه تحت حمايت حاكميت قرار گرفتند؛ فرقي نميكند، تهيهكننده و كارگردان و غيره را نيز در بر ميگيرد.
وي ادامه داد: اگر كار به اين جا برسد كه كساني كه دستاندركار مستندهاي اجتماعي هستند بخواهند كه امنيت و حفاظي برايشان وجود داشته باشد، امكانپذير است و حتي اگر كسي از نظر رواني اين افراد را تهديد كند نيز بايد قانونگذاز وارد عمل شود. هيچ چيزي در مستندسازي ممنوع نيست مگر اين كه قانون تعيين كرده باشد.
اين قاضي دادگاه تصريح كرد: اگر مستندسازان با مجوز قانوني بخواهند برنامهاي بسازند و كسي ممانعت كند، به معناي ممانعت از يك مجري امر قانوني است و ميتواند در دادگاه به عنوان تخلفات اداري مورد محاكمه قرار گيرد.
***
در ادامه نشست ايسنا، شكيبي در پاسخ به اين پرسش كه چقدر در جاهايي كه براي تهيه فيلم ميرويد از شما درخواست وجه كردهاند. گفت: اين طبيعي است كه وقتي وارد محلي ميشويد و از موقعيت و امكانات و زمان آنها استفاده ميكنيد طبيعي است كه وجهي را دريافت كنند.
***
شکيبي درباره اعتراضاتي كه درباره سري اول شوك با موضوع موسيقيهاي زيرزميني ايجاد شد، گفت: آن جو مسمومي بود كه توسط شبكههاي خارجي درست شد و اصلا هدفمان اين نبود كه بگوييم خوانندههاي رپ شيطان پرست هستند، ما دو بحث شيطان پرستي و موسيقيهاي زيرزميني را به طور جداگانه پيگيري ميكرديم . هيچ شكايتي هم به ما ابلاغ نشد.
شكيبي درباره مصداق اجراي قانون احقاق حق در برنامههاي صدا وسيما در برنامهي آنها گفت: تا به حال چنين موردي برايمان پيش نيامده است از اين به بعد هم سعي ميكنيم كه چنين موردي نداشته باشيم.
***
دكتر ابهري دربارهي ضرورت تعيين گروه سني براي مخاطبان تلويزيون گفت: در تمام دنيا رسم است كه فيلمهاي خشونتآميز يا داراي صحنههاي غيراخلاقي را با علامت مشخص ميكنند مردم هم ميپذيرند ولي در ايران ما اگر بگويند اين فيلم براي زير 16 سال مجاز نيست، يعني قطعا زير 16سالهها بروند و ببينند.
وي ادامه داد: اين تعيين گروه سني براي جايي است كه صحنههاي درگيري و اينها را زياد نشان ندهد. درجايي كه طبقهبندي رفتاري از نظر آسيب شناسي براي نشان دادن تصاوير جا افتاده باشد.
اين آسيب شناس اجتماعي تاكيد كرد: در خانوادههاي ايراني كه اغلب فرزند سالارند اين طبقهبندي سني كاري عبث است.
***
قاضي محمدزاده در اين باره گفت: از لحاظ قاعده بايد يك تقسيمبندي وجود داشته باشد.
محمدزاده درباره بارخوردهاي مستند شوک گفت: من يك مقدار تند ميروم پسر م به من تذكر ميدهد كه مگر شما خودت در برنامهي «شوك» صحبت نميكنيد؟!
***
كارگردان مستند مكث نيز در پايان نشست ايسنا گفت: هر فيلمي بيننده خودش را دارد. تفكيك ما جريان را حساستر ميكند و كسي كه نبايد ببيند هم بسيار كنجكاو ميشود كه برنامه را تماشا كند، هر بينندهاي ميگردد و برنامهي مناسب خودش را پيدا ميكند. الان مردم تشنه اين جريان هستند پس «مكث» و «شوك» را نگاه ميكنند، ولي تعيين گروه سني نيز بد نيست.
انتهاي پيام