جادهي ابريشم يكي از شاهراههاي بزرگ تجاري جهان بوده كه سالهاست، در يونسكو دربارهي آن مطالعه ميشود. شناخت اين مسير براي ايرانيان، امري ضروري است و احياي آن، فرصت ايجاد يك جاذبهي غني گردشگري و بازرگاني را براي كشور ميتواند فراهم كند.
ناصر تكميل همايون در اينباره به خبرنگار بخش ايرانشناسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، توضيح داد: عنوان جادهي ابريشم، نام جديدي است كه در اواخر قرن نوزدهم ميلادي، جغرافيدانان و محققان آلماني به جادههاي شرقي جهان دادهاند. جادهي ابريشم از شيان (سيان) ـ پايتخت قديمي چين ـ آغاز ميشده و پس از عبور از چين و صحراي تاكلاماكان، قرقيزستان، قزاقستان و ازبكستان به ايران، يا از برخي جادهها از تاجيكستان و افغانستان به ايران ميرسيده است.
اين استاد رشتههاي تاريخ و جامعهشناسي بيان كرد: جادهي ابريشم از دو راه هرات و سرخس به ايران ميرسيده است كه هر دو اينها در توس (مشهد امروز) به هم ميپيوستند و يك راه ميشدند تا به ري ميآمدند. تهران در آن روزهايي كه جادهي ابريشم نام و نشاني داشته، مانند امروز نبوده و فقط يك ده كوچك بوده است.
او ادامه داد: ري آن روزها، تقريبا از كهريزك و ورامين شروع ميشد و شهرري امروز را نيز دربرميگرفت. به علاوه، بخشهايي از روستاهاي تهران شمالي را شامل ميشد و تا نزديكي مكاني كه منطقهي قزوين آغاز ميشود، ادامه داشت.
اين پژوهشگر تهرانشناس بيان كرد: قزوين يكي از شاهراههاي معروف جادهي ابريشم بوده و در آنجا، اين جاده به چند جهت منشعب ميشده و به سمت تيسفون، مدائن و بغداد ميرفته است. همچنين از طريق سلطانيه و زنجان به تبريز ميرسيده و به تركيهي امروزي وارد ميشده است.
تكميل همايون گفت: محل عبور جادهي ابريشم در تهران، از كهريزك و ورامين بوده و تا رباط كريم، شهريار و كاروانسراي شاهعباسي كه در راه ساوه ديده ميشود، ادامه داشته است. پس از آن، جادهي ابريشم به قزوين وارد ميشده است. در دشت بزرگ قزوين، بيش از 20 كاروانسرا بودهاند و قزوين نيز كه كاروانها از آن عبور ميكردند، محل نگهداري كالاهاي تجاري، بويژه ابريشم در كاروانسراهاي شهري و انبارهاي متعدد بوده است. اين شرايط، نقش دو منطقهي ري و قزوين در جادهي ابريشم بوده است.
او توضيح داد: در آن زمان، ري و قزوين دو منطقهي كاملا جدا از يكديگر نبودند و بهشكل دو مكان جدا از هم محسوب نميشدند.
اين پژوهشگر گفت: جادهي ابريشم فقط يك جاده نبوده، چون با عبور كاروانها، ممكن بوده است كه علفها و تمام چيزهايي كه حيوانات براي خوردن لازم داشتند، تمام ميشدند و آنها مجبور بودند، از يك جادهي سرسبز حركت كنند تا حيوانات بتوانند به چرا بروند. اگر يك منطقه بسيار گرم بود، از جادهي خنكتري حركت ميكردند يا اگر در مسيري برف و باران بود، از راه ديگر ميرفتند.
تكميل همايون توضيح داد: اين جادهها متعدد بودند؛ اما همه در يك مسير واحد قرار داشتند و درست اين است كه به آنها جادههاي ابريشم بگوييم. در زبان انگليسي نيز به جادهي ابريشم كلمهي «Silk Roads» گفته ميشود و جمع بودن كلمهي Roads حاكي از متعدد بودن اين جادههاست.
او اظهار كرد: منطقهي ري اين امتياز را داشت كه ابريشم مازندران از راه هراز و دماوند به آن وارد ميشد، چون ما ايرانيان نيز ابريشم پرورش ميداديم. ابريشم گيلان نيز از طريق قزوين وارد ميشد. در زمان شاهعباس، تجارت ابريشم در ايران بسيار مهم بود و شاهعباس، خود يكي از تاجران ابريشم بوده است.
وي گفت: در اين جاده، كالاهاي ديگري نيز بهجز ابريشم تجارت ميشدند و كلمهي ابريشم در دوران پاياني قرن نوزدهم ميلادي براي نام اين مسير انتخاب شده است، چون در اين راه، از چين ابريشم آورده ميشد و اين ابريشم براي اروپاييان خيلي معروف و محبوب بود و اروپاييان بسيار علاقهمند بودند كه از ابريشم چين استفاده كنند. اين كالا در ميان مردم رم اهميت بسيار زيادي داشت. به علاوه، ابريشم جزيي از لباسهاي كشيشها و كارهاي مذهبي در كليساها بوده و كاربردهاي ديگر هم داشته است.
او ادامه داد: اگر كتابهاي پيش از قرن نوزدهم را به زبانهاي فارسي، عربي، تركي، چيني، هندي، انگليسي و فرانسه بخوانيد، كلمهي جادهي ابريشم را پيدا نميكنيد، چون كلمهي جادهي ابريشم از اواخر قرن نوزدهم معروف شده است.
وي دربارهي كشورهاي در مسير جادهي ابريشم، گفت: جادهي ابريشم از چين آغاز ميشد و به قزاقستان، تاجيكستان، قرقيزستان، ازبكستان، افغانستان، ايران، عراق، سوريه، فلسطين و لبنان ميرفت. سپس به دريا ميرسيد و بارها و كالاها با كشتي منتقل ميشدند يا اينكه از ايران به تركيه ميرفتند و سپس به بوسني و هرزگوين و آتلانتيك فرستاده ميشدند و آنجا مسير دريايي را انتخاب ميكردند.
او بيان كرد: پايان تمام اين جادههاي ابريشم به رم بوده است و در اين شهر كه در كشور ايتاليا واقع است، ابريشمها جمعآوري ميشدند و تجار محلي آنها را به كشورهاي اروپايي ميبردند. بيشترين تجار ابريشم از چين تا بوسني و هرزگوين، ايرانيان بودند؛ اما تجار مسلمان از منطقهي بوسني و هرزگوين، به دلايل مذهبي جلوتر نميرفتند و پس از آن، بازرگانان مسيحي نقش عمدهاي داشتند.
وي اظهار داشت: در اين جاده، هنرهاي مختلف، فلسفهها، اديان، مذاهب، زبانها، داوريها، مسائل اقتصادي، كاروانسراها و معماريهاي متعددي وجود داشتند كه همه، جايگاه بحث و بررسي دارند.
تكميل همايون گفت: اكنون بيش از 20 سال است كه يونسكو دربارهي جادهي ابريشم تحقيق ميكند و هنوز پژوهش آنها در اين زمينه به پايان نرسيده است.
وي افزود: ابريشم يك مسير دريايي نيز داشته كه از درياهاي جنوب چين آغاز ميشده و به بنگال و شبهجزيرهي هندوستان ميآمده، سپس به درياي عمان و خليج فارس و بعد به بصره وارد ميشده و پس از ورود به درياي مديترانه به رم ميرسيده است.
اين استاد رشتههاي تاريخ و جامعهشناسي دربارهي ادياني كه در مسير اين جاده بودند، گفت: جادهي ابريشم از سال 200 پيش از ميلاد مسيح (ع) آغاز به فعاليت كرده است. در اين دوران، اديان ايران باستان، زرتشتي، ميترائيسم، اعتقادات چيني و يهوديان وجود داشتهاند. سپس مسيحيت آغاز ميشود. پس از آن، نسطوريان در شرق ايران بودند و مذهب بودايي هم در جنوب ايران همواره وجود داشته است و بر اثر برخورد اين مذاهب با يكديگر، مذهبهاي التقاطي چون مانويت ظهور كردند. ديانت اسلام نيز پس از مدتي در اين جاده شكل گرفت. در طول اين جاده، افراد با دينهاي مختلف با يكديگر همكاري ميكردند.
تكميل همايون بيان كرد: جادهي ابريشم در دوران پادشاهي ساسانيان بسيار قدرتمند بوده و در دوران ايلخانيان و تيموريان هم قدرت بسياري داشته است. در دوران صفويه نيز با نوغانكاري ايرانيان، اين جاده نام و نشان بسياري پيدا كرد.
او اضافه كرد: در دورهي قاجار كه استعمار پديد آمد و راههاي دريايي جديد شكل گرفتند، اين جاده كمكم فراموش شد و در پايان، نفوذ استعمار غرب در مشرقزمين، نقش جادههاي ابريشم را دگرگون كرد.
انتهاي پيام