اكبر اكسير: درنظر گرفتن هميشگي طنز در خدمت سياست، ظلم است

به گفته‌ي اكبر اكسير، طنز زاييده‌ي تحولات اجتماعي است و همگام با تغييرات ذائقه‌ي مردم پيش مي‌رود. اين شاعر و طنزپرداز در گفت‌وگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره‌ي گرايش به طنز اجتماعي و فرهنگي در مقابل طنز سياسي، با اشاره‌ي تاريخي به حضور عنصر طنز در اجتماع، بيان كرد: اگر سير تكويني طنز را از مشروطيت تا امروز بررسي كنيم، درمي‌يابيم كه طنز همواره به‌عنوان يك ابزار دفاعي براي احقاق حق و نشان ‌دادن مظلوميت‌ها استفاده شده و همواره از فضيلت گم‌شده‌ي انساني سخن گفته است. او در ادامه افزود: طنز در مبارزات اجتماعي، يك حربه‌ي كوبنده و در مقولات اخلاقي، يك وسيله‌ي بسيار مؤثر همواره همراه با مردم بوده و از چيزهايي حرف زده كه مردم قادر به بيان آن‌ها نبوده‌اند و همواره مصالح‌شان در مصلحت خسروان زمان گم ‌شده است؛ لذا مي‌بينيم اگر در مشروطيت، طنز توسط دهخدا و نسيم شمال و ساير شاعران طنز‌پرداز و نشريه‌هاي طنز به يك تريبون دفاع از مردم بدل مي‌شود تا مردم به حقوق اجتماعي خود برسند و آمال و آرزوهاي خود را به واقعيت پيوند زنند، اين طنز به مرور كم‌رنگ و بنا به سياست‌هايي، به فكاهه، هزل و هجو تبديل مي‌شود. اكسير همچنين گفت: در نهايت، ستون‌هاي نشريات طنز به جاي پرداختن به حقوق مردم، ناملايمات و پلشتي‌هاي اجتماع مجبور مي‌شوند در يك دگرديسي ناخواسته از سيب‌زميني، گراني بادمجان، آلودگي هوا و سختي‌هاي ازدواج حرف بزنند و در فكاهه مي‌مانند؛ در حالي‌كه طنز، وظيفه‌اش، ساختن و هدايت است و اين اسلحه‌اي كه آمده بود براي دفاع از فضايل انساني، تبديل مي‌شود به انگشت ابتذال براي قلقلك شكم‌هاي بي‌خيال. هر چند فكاهه براي روحيه‌ي مردم لازم و در نوع خود، ژانر ادبي شريفي است؛ چون در محدوده‌ي طنز، هيچ‌كس قادر به پنهان ‌كردن وظيفه‌ي فكاهه نيست. اين شاعر طنزپرداز توضيح داد: در موقعيت امروز به‌خاطر جو سياسي مملكت و اين‌كه 70 ميليون سياست‌مدار در يك هم‌زيستي مسالمت‌آميز به رفتار سياسي، حتا در محدوه‌ي خانواده، اقدام مي‌كنند و حتا اس‌ام‌اس‌ها هم سياسي هستند، وضعيت طنز معلوم است. اكبر اكسير متذكر شد: ما ملت طنز‌انديش و نكته‌سنجي‌ هستيم. طنز شفاهي ملت ما در طول تاريخ به عنوان يك رسانه‌ي مقتدر توانسته صداي خاموش مردم را به اجتماع و بزرگان برساند. حتا در شعر و رمان امروز، دوستان ما نمي‌دانند كه بايد ساده بنويسند؛ نه پيچيده. ما بايد با توجه به ذوق ملت كه همه طنز‌ساز و طنز‌پرداز و سياسي‌كار هستند، بنويسيم. بايد ساده حرف بزنيم؛ چرا كه خود مخاطب با آن ذهن پيچيده‌اش تفسيرهاي گوناگوني از آن ارائه خواهد داد و اگر شعر و قصه‌ي ما در خارج از كشور به مقامي دست نيافته است، علتش را همين مي‌دانم. او همچنين گفت: طنز فقط در محدوده‌ي سياست كاربرد ندارد؛ مختص مسائل سياسي نيست و طنز‌پردازان ما بايد خارج از اين محدوده به طنز اخلاقي، آموزشي، خانوادگي و ادبي، كه مهم‌تر از همه هم هست، بپردازند. آن هم طنز در مفهوم مطلق؛ نه فكاهه. صدا ‌و سيما به‌عنوان يك رسانه‌ي برتر، هنوز تعريفي از طنز به مفهوم مطلق ارائه نداده است. سريال‌هاي 90قسمتي آن‌ها يا نمايش‌نامه‌هاي طنز راديويي‌شان هيچ‌كدام مفهوم طنز را به مخاطب القا نكرده‌اند. شاعر مجموعه‌ي «پسته‌ي لال سكوت دندان‌شكن است» ادامه داد: براي اين‌كه هر طنز‌پردازي بتواند در موضوعات غيرسياسي قلم بزند، بايد از طنز ادبي كه به محيط زيست، ميراث فرهنگي و مصائب انسان امروز مي‌پردازد، سخن بگويد تا تمام سوژه‌ها به سوي مسائل سياسي هدايت نشوند. در محدوده‌ي شعر امروز، با تجربه‌اي كه دارم، ديده‌ام از شعر ساده‌اي كه يك مفهوم ساده‌ي شخصي را به دنبال دارد، ذهن سياسي مخاطب تأويل‌هاي سياسي ارائه داده است؛ در حالي‌كه اين ظلمي است درباره‌ي طنز كه همواره خيال مي‌كنند حتما بايد در خدمت مسائل سياسي باشد. انتهاي پيام
  • چهارشنبه/ ۱۳ آذر ۱۳۸۷ / ۱۰:۱۴
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8709-05567
  • خبرنگار :