اشاره:
آنچه كه در پي ميآيد متن گزارش آسيبهاي راهبردي و اجرايي نظام آموزشي كشور است كه در سايت شوراي عالي انقلاب فرهنگي و شوراي تخصصي تحول و نوسازي نظام آموزشي کشورانتشار يافته است.
سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، به دنبال بررسي اين موضوع در دفتر مطالعات ايسنا متن كامل اين گزارش را تقديم حضور خوانندگان گرامي مينمايد.
آسيبهاي راهبردي
1- نظام آموزشي مبتني بر محفوظات است نه خلاقيت پروري
2- دكترين روزآمد و نگرشي نو كه متناسب با فرهنگ و آيين خود و دريافتها و دانش جهاني را استفاده كنيم، تدوين نشده است (دكترين ملي آموزشي)
3- پايين بودن منزلت اجتماعي نهاد آموزش و پرورش، معلم و دانش آموز.
4- اقتصاد آموزش و پرورش جذب كننده نخبگان نيست.
5- نهادينه نشدن يادگيري مادام العمر و ژرف
6- نظام آموزشي مبتني بر پژوهش (با محوريت پژوهش) نيست.
7- نظام آموزش به روز نيست.
8- همراه آموزش مسائل اخلاقي، تربيتي، هويتي، فرهنگي و ايراني مورد توجه نيست تا هويت ديني و فرهنگي را تقويت كند.
9- دانشگاهها به عنوان مغر متفكر جامعه و كارگزاران فكري آن نقش ايفا نميكند (دانشگاه مرجعي براي ارجاع مسائل جاري جامعه نيست) (مسائل جاري - رجوع به دانشگاه - ارائه راه حل يا تربيت نيرو براي رفع معضل - اجرا - خطايابي - رفع خطا - پيشرفت) وجود ندارد.
10- نظام آموزشي نظامي عرضي است: در بين موارد متعدد درسي پيوند طولي وجود ندارد. روحي اين اعضاي پراكنده را به هم پيوند نميزند.
11- بكار نيانداختن قدرت تحليل و تفكر براي يافتن پاسخ مسأله
12- فقدان آموزش دانش آموزان دانشجو محور: دانش آموزان جستجوگران اطلاعات باشند. (معلم تسهيلگر فرايند يادگيري باشد نه انتقال دهنده دانش)
13- عدم نگاه صحيح به آموزش و پرورش به عنوان تأمين كننده نيروي انساني براي اداره كشور
آسيبهاي اجرايي
1- ضعف مشاركت دانشمندان و كارشناسان برجسته كشور در تأليف كتب درسي
2- بر استعدادهاي درخشان سرمايه گذاري اندكي شده است.
3- استعدادهاي درخشان به طور مؤثر ساماندهي و استفاده نشده است.
4- عدم تبادل علمي آزاد ميان دانشگاهها (عدم تبادل اعضاي هيئت علمي بين دانشگاهها)
5- عدم تعامل و ارتباط اثربخش مراكز علمي با نظام سياسي و اقتصادي
6- تبديل نشدن دانشگاههاي داخل كشور به شبكهاي نيرومند از اطلاعات و دستاوردهاي علمي
7- نبود روشهاي تدريس كارآمد مانند مكاشفهاي، كنفرانسي و گروهي
8- ساخت مدرسه متناسب با مقطع تحصيلي و سن دانش آموز نيست.
9- عدم جذابيت و علمي نبودن فضاهاي آموزشي
10- مدرك گرايي (نگرش ابزاري به مدرك براي ارتقاي شغلي)
11- سد انحرافي كنكور و كمبود دانشگاه از هدايت صحيح استعدادها به مسير درست و پرورش آنها جلوگيري ميكند.
12- کمبود فرصتهاي شغلي در حوزه تخصصي پس از فراغت از تحصيل
انتهاي پيام