مديرمسوول روزنامهي رسالت، مسوولان كشور را به بالا بردن صبر و تحملشان دعوت و تصريح كرد كه اگر نقد از مرزهايش نيز فراتر رفت به خاطر مزايايي كه دارد بايد آن را تحمل كرد.
مرتضي نبوي كه از زمان پيروزي انقلاب اسلامي در مسندهاي مختلفي انجام وظيفه كرده و در سال 64 به همكاري تعدادي از اساتيد جامعه مدرسين به انتشار روزنامهي رسالت پرداخت، در آستانه بيست و نهمين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي ايران، در گفتوگو با خبرنگار سرويس تاريخ خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، به تحليل تاريخي ارتباط نقد و انقلاب اسلامي ايران پرداخت و با يادآوري اينكه از جمله عناصر مهم تشكيلدهندهي انقلاب اسلامي، مكتب، مردم و رهبري هستند اظهار داشت: «در واقع انقلاب اسلامي از پيوند اين سه عنصر به وجود آمده و اگر هركدام از اين عناصر نبود انقلاب اسلامي نميتوانست به پيروزي برسد.»
مردم صاحب انقلاب هستند
وي در مورد جايگاه مردم و پرسشگري آنها از مسوولان در انقلاب اسلامي گفت:« با توجه به مطلب فوق ميتوان اظهار داشت مردم جايگاه مهم و اساسي در انقلاب دارند و در واقع بايد گفت انقلاب اسلامي يك انقلاب بزرگ و موثر مردمي است. همانطور كه يك انقلاب مكتبي است، انقلابي كه در پرتو هدايتهاي رهبري (امام خميني «ره») پيروز شد.»
وي با تاكيد بر اين كه مردم صاحب انقلاب هستند و نقش تعيينكنندهاي در ادامه مسير انقلاب دارند، گفت:« مردم با توجه به نقشي كه در پيروزي انقلاب داشتهاند، اين دغدغه را دارند كه اين انقلاب تا آخر حفظ شده و مسير خود را به نحو مطلوب ادامه دهد و جلوي انحرافها را كه ممكن است بعضا در مسير انقلاب پيش بيايد، بگيرند و مطمئنا تحقق اين امر مستلزم پيگيري و نظارت عمومي و مستمر است. در همين راستا ما در قانون اساسي ميبينيم كه اصل امر به معروف و نهي ازمنكر قرار داده شده و بر روي آن تاكيد شده است. در اين اصل عنوان شده دعوت به خير و نهي از منكر وظيفهي همگاني و يك وظيفهي متقابل است. يعني بر عهده مردم نسبت به يكديگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت است و شرايط و كيفيت آن نيز در قانون مشخص است و شما خود ميدانيد كه قانون اساسي بلافاصله بعد از پيروزي انقلاب اسلامي نوشته و به تصويب رسيد و يكي از دستاوردهاي مهم انقلاب اسلامي است.»
اين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام در ادامه به جايگاه امر به معروف و نهي از منكر در دين اسلام وهمچنين مكتب شيعه اشاره و خاطرنشان كرد: « در مكتب ما بر اصل امر به معروف و نهي از منكر تاكيد شده است و پايين و بالا ندارد و عنوان شده آن كسي كه آگاهتر است و ارزش را تشخيص ميدهد، بايد ديگري را به خير دعوت كند و اين هر انساني را از نظر مرتبهي اجتماعي در بر ميگيرد و تاكيد شده كه مردم، عملكرد حاكمان را نظارت كنند و اين يك وظيفهي همگاني تلقي شده است و در اين مكتب دعوت به خير و ارزشها يك جايگاه رفيع دارد.»
وي با بيان اينكه يكي از عناصر اصلي انقلاب از نظر مكتبي، نهجالبلاغه حضرت علي(ع) است و جمهوري اسلامي نيز برگرفته از ايدهي علوي است، گفت:« در يكي از خطبههاي حضرت علي (ع) ايشان در جواب يكي از يارانشان كه به وصف طولاني علي (ع) ميپردازد و تاكيد ميكند كه ما گوش به فرمان تو و مطيع توييم، مي فرمايد كه با من مثل جباران صحبت نكنيد و فكر نكنيد كه تعاريف براي ما خوشآيند است. با من از روي سازشكاري رفتار نكنيد. برخورد ساختگي سازشكارانه نداشته باشيد و فكر نكنيد اگر حقي را به من يادآوري كنيد براي من سنگين است و براي من گران ميآيد. ما موظف هستيم كه حق را گوش داده و به آن عمل كنيم. ايشان در آن خطبه اعلام آمادگي ميكند كه حاضراست حرف مردم را بشنود و در ادامه از عظمت خداوند و كوچكي خود در برابر مقام خالق صحبت ميكند.»
پرسشگري مردم از مسوولان نه تنها يك حق، بلكه يك وظيفه است
نبوي ادامه داد:« بر اين اساس مشاهده مي كنيم كه در مكتب ما پرسشگري مردم از مسوولان و امر به معروف و نهي از منكر تا چه ميزان اهميت دارد و نه تنها يك حق است، بلكه يك وظيفه به شمار ميرود و مسوولان وظيفه دارند كه نسبت به حقوق مردم و نظرات آنها حساس باشند و دقت لازم را داشته باشند.»
وي خاطرنشان كرد:« يكي از تفاوتهاي رساله حضرت امام (ره) در زمان تاريخ به عنوان يك كتاب ممنوعه با اكثر رسالههايي كه در آن زمان وجود داشت، اين بود كه در رسالهي امام (ره) باب امر به معروف و نهي از منكر آمده و بر آن تاكيد شده بود و اين مساله را به مردم در آن زمان گوشزد ميكرد كه نسبت به حقكشي بيتفاوت نباشند و نبايد نسبت به حاكم شدن طاغوت و ظلم بيتفاوت باشند و طبعا وقتي مردم قيام ميكنند يعني وظيفه داشتند در مقابل حكومت جرم ايستادگي كنند و نسبت به اصلاحپذيري و تغيير رژيم اقدام كنند و طبيعي است كه اين مراقبت بايد استمرار داشته باشد تا حكومت بر اساس آرمانها حركت كند.»
شهيد بهشتي از الگوهاي نقدپذيري مسوولين در اوايل انقلاب بود
نبوي در ادامه گفتوگو با ايسنا، يكي از الگوهاي نقدپذيري مسوولين در اوايل انقلاب را شهيد بهشتي معرفي كرد و گفت: « وي در صحنهي تلويزيون حاضر ميشدند و با منتقدين مناظره ميكردند؛ در حالي كه جمهوري اسلامي ايران تازه پيروز شده بود. همچنين ما در جلسات مختلف شاهد بوديم كه سوالات زيادي از وي ميشد و او پاسخ ميداد. در اوايل انقلاب زمانيكه براي سخنراني در جايي حاضر مي شديم، سخنرانيها يكطرفه نبود و در كنار سخنرانيها بحث پرسش و پاسخ نيز مطرح بود. ما مردم را صاحب اختيار ميدانستيم و معتقد بوديم كه بايد به مردم گزارش و به سخنان آنان گوش داد.»
وي گفت: «من خود به ياد دارم در سال 60-64 ديدارهاي مردمي در طول هفته داشتيم و مردم در آن روزها ميآمدند و مطالب را ميگفتند. در آن زمان ارتباط مستقيم با مردم را يك وظيفه تلقي ميكرديم و بر اساس آن بر خود وظيفه مي دانستيم، بررسي كنيم كه مردم چه مشكلاتي دارند و انتقاداتشان چيست و آنها را پيگيري كنيم، خطوط قابل توجهي از تلفن نيز بود كه مردم به آن زنگ ميزدند و مطالب خود را بيان ميكردند.»
نبوي خاطر نشان كرد: «من آن زمان وزير بودم، همراه دولت به صورت مكرر خدمت امام (ره) ميرسيديم و ايشان هميشه تاكيد ميكردند كه شما بايد خود را خدمتگزار مردم احساس كنيد و خدمتگزار بايد پاسخگوي مردم باشد و خود را در برابر مردم پاسخگو بداند و آنقدر اين حرف را تاكيد كرده بودند كه براي ما تبديل به يك فرهنگ شده بود.»
امام(ره) حتي تخطئه را نيز يكي از مواهب الهي ميدانستند
وي افزود:«امام(ره) نيزعلاوه بر توجهي كه به مسالهي نقد داشتند و آن را مهم ميدانستند، حتي تخطئه را نيز يكي از مواهب الهي ميدانستند و ما اين كلمه را در يك ديالوگي كه بين ايشان و مقام معظم رهبري كه آن زمان رييسجمهور بود از زبان حضرت امام (ره) شنيديم و امام (ره) فرمودند تخطئه نيز از مواهب الهي است.»
اين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام ادامه داد:« در اوايل پيروزي انقلاب، برخي از افراد و گروهها بودند كه نقدهايي را به امام(ره) وارد ميكردند و حتي بالاتر از نقد عمل ميكردند و ايشان را تخطئه ميكردند، اما حضرت امام (ره) چشمپوشي ميكردند و يا پاسخ ميدادند؛ در حالي كه شما خود ميدانيد كه مردم در آن زمان به چه ميزان به امام(ره) علاقه داشتند. مثلا نهضت آزادي ميآمد و يك سري بيانيههايي را صادر ميكرد كه امام (ره) به آنها بعضا با اسم و بدون اسم پاسخ مي داد و توضيح ميدادند. سيره حضرت امام (ره) اينگونه بود، ايشان تلاش ميكردند كه اين مساله را جا بياندازند كه مسوولين بايد نقدپذير باشند.»
وي خاطرنشان كرد:« البته بايد به اين مساله نيز توجه داشت كه ما در اوايل انقلاب با يك سري آشوبهايي مواجه بوديم و عدهاي سعي ميكردند از آزاديهايي كه در جامعه وجود دارد سوءاستفاده كنند.در آن زمان نشريات مختلفي از گروههاي مختلف منتشر و مطالب مختلفي در جامعه مطرح ميشد و در همان زمان بود كه امام (ره) آمدند و مرزي را بين نقد و تخريب كشيدند و فرمودند كه تخريب جايز نيست . امروز اگر نگاه كنيم با توجه به تجربههاي انقلابهاي مختلف ميتوان متوجه شد كه در بعضي مطالب و نقدها كه با سوءاستفاده از آزادي بيان همراه بود شكل دهي يك كودتا و ايجاد دگرگوني در اوضاع دنبال ميشد، كه بر اين اساس مسالهي مرز بين نقد و تخريب ايجاد شد.»
وي همچنين ادامه داد:« ما بايد توجه داشته باشيم كه خود حضرت امام (ره) نيز برآمده از حوزه هستند و حوزهاي كه اصولا نقد جزو به اصطلاح مشي طلبگي است. يعني اينكه يك نفر نظري را بيان ميكند و ديگر افراد، اين نظر را به صورت جدي رد يا اثبات ميكنند و امام (ره) به چنين فضايي عادت داشتند و آشنا با بحث و جدل با نقد كردن بودند. حضرت امام (ره) ميفرمودند بحثها و نقدهايي كه ميكنيد بحث طلبگي باشد و وقتي با هم بحث ميكنيد و يكديگر را نقد مي كنيد در آخر وقتي كه جلسه تمام ميشود همه با هم رفيق باشيد. امام (ره) ميگفتند در مجلس و دولت كه بحث ميكنيد، بحث و نقدتان طلبگي باشد و اين اشكالي ندارد؛ چرا كه در راستاي اين نقدهاست كه راه درست مشخص ميشود و مهم اين است كه اين بحثها و نقدها منجر به منازعه نشود.»
روزنامهي رسالت و دولت ميرحسين موسوي
نبوي درادامه به تبيين عملكرد روزنامهي رسالت و نقدهاي اين روزنامه در مورد دولت ميرحسين موسوي پرداخت و با يادآوري اينكه در اوايل انقلاب نشريات متعدد و متكثري منتشر ميشدند و شرايط نسبت به زماني كه ما وارد جنگ شديم، متفاوت بود گفت:« زمانيكه ما وارد شرايط جنگي شديم، فضا عوض شد، شرايط جنگي در هر كشوري يك شرايط ويژهاي را ايجاد ميكند. ما در سال 64 روزنامهي رسالت را در اين شرايط تاسيس كرديم و اقدام به نقد اقتصادي عملكرد دولت ميرحسين موسوي كرديم و اين براي دولت تقريبا قابل تحمل نبود و امام (ره) در يك سخنراني به ما تذكر دادند و ما با توجه به اين تذكر و احترامي كه براي ايشان قائل بوديم، تقريبا تا پايان پذيرش قطعنامه، شرايط جنگ را رعايت كرديم.»
وي در پاسخ به اين سوال كه عدهاي ميگويند در آن زمان به خاطر نقدهاي شديدي كه روزنامهي رسالت نسبت به دولت بهخصوص سياستهاي اقتصادي آن داشت، امام (ره) دستور داده بودند كه روزنامهي رسالت در بين رزمندگان در جبهه توزيع نشود، اظهار داشت:« اين ربطي به آن مسالهاي كه من گفتم ندارد. ما اين مسالهاي كه شما گفتيد را نيز پيگيري كرديم و متوجه شديم كه در اسناد مكتوب و رسمي حضرت امام (ره) نيست. ما خود نيز چنين شايعهاي را شنيده بوديم و مكاتبه كرديم و در آن زمان احمد آقا گفتند كه امام(ره) چنين منعي را نگذاشتهاند و به ما به صورت شفاهي جواب دادند.»
مديرمسوول روزنامهي رسالت يادآور شد:« در آن زمان امام (ره) در يكي از سخنرانيهاي خود به گونهاي صحبت كردند كه ما متوجه شديم كه منظور اين است كه ما باب اينگونه نقد را ببنديم كه البته اين به خاطر شرايط خاص جنگي بود. يعني در واقع ميخواهم بگويم كه وقتي ما وارد شرايط جنگي شديم چنين مبحثي مطرح شد.»
وي همچنين تاكيد كرد:« البته من فكر ميكنم اگر دولتهاي آن در زمان جنگ تجربههاي بيشتري داشتند و فضا را تحمل ميكردند بهتر بود. به نظر من ما از باب اينكه در آن زمان يك مقداري فضاي نقد بسته شد، ضررهايي كرديم.»
وي ادامه داد: «من معتقدم نقد درون ساختاري و نقد كساني كه به اصل نظام معتقدند و اصل نظام را قبول دارند و آن را نفي نميكنند، هميشه ميتواند سبب اصلاح و جلوگيري از انحراف شود و البته در شرايط جنگي، شرايط خاصي حاكم بود و حق بود؛ چرا كه ظرفيت مسوولان ما نيز به اندازهاي بود. آن هم در اوايل انقلاب. بدون آنكه تجربهي طولاني درارتباط با شرايط سخت را داشته باشيم در شرايطي قرار گرفتيم كه استكبار جهاني از دشمن متجاوز حمايت ميكرد. اما باز هم بايد بگويم كه اين مساله يك سري آثار منفي به جاي گذاشت.يكي از آثار منفي اين بود كه دستگاههاي دولتي ما به نوعي احساس مصونيت ميكردند. يعني يك نوع تخلفاتي در برخي از دستگاههاي دولتي شكل گرفت و اين دستگاهها خود را مصون از نقد ميديدند و احساس ميكردند كه ديده نميشوند و يا اگر ديده ميشوند كسي درباره آنها اظهار نظر نميكند و اين يكي از آثار منفي بود. اين مساله باعث شد كه يك مقداري از مسوولان ما بدعادت شوند، آنها احساس نميكردند آنطور كه بايد و شايد به مانند اول انقلاب پاسخگو و نقدپذير باشند و از نقد و اطلاعرساني استقبال كنند و بعضا از انتشار آمار رسمي اجتناب ميكردند.»
اين عضو مجمع تشخيص مصحت نظام همچنين در پاسخ به اين سوال كه آيا اين آثار منفي نقد نكردن مسوولان بعد از پايان دوران دفاع مقدس نيز ادامه پيدا كرد؟ گفت:« نه، مقدار زيادي از آن آثار برطرف شده است؛ چرا كه بعد از روزنامهي رسالت كه يك روزنامهي منتقد بود، در زمان آقاي هاشمي، شما روزنامهي سلام را داريد كه به عنوان يك منتقد جدي، نقدهايي را به سياستهاي اقتصادي هاشمي داشت و انتقاداتي را نسبت به اين امر مطرح ميكرد و بعد از آن نيز زمان دوم خرداد شروع شد كه ما در اين زمان شاهد بوديم كه تعداد زيادي از روزنامهها منتشر شد و با حجم كثيري از روزنامههاي دوم خردادي مواجه هستيم، اما در اين دوره باز نوعي افراطيگري آغاز ميشود و ما به نوعي به سمت افراطيگري ميرويم و برخي از روزنامهها در اين عرصه از فضايي كه به وجود آمد سوءاستفاده كردند.»
وي ادامه داد:«اگر بخواهيم به صورت واضحتر بگوييم، شبيه آنچه كه در انقلابها يا كودتاهاي رنگين كه در برخي از كشورها با كمك مطبوعات متكثر انجام شد، را ما در اين دوره مشاهده ميكرديم، بعد از ايجاد چنين فضايي، ما شاهد بسته شدن برخي از روزنامهها بوديم و بعد از آن بتدريج ما وارد فضاي تعادل كه امروز ميبينيم شديم. در فضاي فعلي نقد وجود دارد و روزنامههاي مختلف منتشر و نقد در آنها صورت ميگيرد، اما اين كار با رعايت مرزهاي قانوني انجام ميشود.»
منتقد مودب دولت خاتمي بوديم
وي در پاسخ به اين سوال كه چه شد روزنامهي رسالتي كه در زمان جنگ نقدهاي جدي را نسبت به دولت ميرحسين موسوي داشت، ديگر آن نقدهاي جدي خود را ندارد؟ گفت: «ما در زمان دولت آقاي خاتمي نيز جزو منتقدين بوديم، البته منتقديني كه رعايت ادب را ميكردند و انصاف از سوي آن رعايت ميشد و در آن زمان جزو روزنامههاي منتقد جدي دولت به حساب ميآمديم.»
روزنامه رسالت امروز آن چنان خالي از نقد نيست
نبوي اضافه كرد:« در حال حاضر من كاستيهاي روزنامهي رسالت را ميپذيرم و اين كاستيها فقط در مورد نقد نيست و روزنامه آنچنان نيز خالي از نقد نيست. كاستيهايي دارد كه بايد برطرف شود.»
وي تصريح كرد:« روزنامه رسالت ضعفهايي دارد كه بايد برطرف كنيم. برخي از كساني كه در روزنامه قلم ميزدند، اكنون در روزنامه حضور ندارند و ما اگر نگاهي داشته باشيم متوجه ميشويم كه روزنامهي رسالت به خيلي از روزنامهها و رسانهها نيرو صادر كرده است. برخي از دوستان ما اكنون خود مديرمسوول هستند و برخي از آنها سمتهاي بالا در صدا و سيما دارند و برخي از نيروهاي باسابقهي ما رفتهاند و در جايي ديگر مسووليت دارند و در حقيقت ما ضعفهايي از نظر نيروي انساني داريم.»
بايد از نقد استقبال كنيم، تا روشهاي غلط نهادينه نشود
اين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام دربخش ديگري از گفت وگو با ايسنا، در بيان تفاوت نقد و تخريب اظهار داشت:« در مورد نقد، مقدار زيادي از آن به نفع فرد برميگردد. ما بعضي وقتها عملكرد افراد را نقد ميكنيم كه اين به نظر يك چيز پذيرفته شدهاي است. يعني يك عملكردي را كه انجام شده مورد نقد و بررسي قرار ميدهيم و ميگوييم اين عملكرد درست بوده يا نادرست بوده . اما يك وقت است كه دنبال شخصيتهاي حقيقي و حقوقي ميرويم و در مقام اين هستيم كه اين افراد را بيخاصيت كنيم و از خاصيت بياندازيم يا اينكه جامعه را عليه آنها بسيج كنيم و اين مسالهاي است كه اخلاق مطبوعاتي و حرفهاي نيز به ما اجازه نميدهد اين كار را انجام دهيم.»
وي اضافه كرد:« در اينجا وقتي كه وارد حريم اشخاص حقيقي و حقوقي ميشويم ممكن است كه مسالهي نشر اكاذيب و تهمت نيز پيش بيايد و اين مسالهي خوبي نيست، اگر مطلبي را در مورد يك شخص مطرح ميكنيم، بايد اثبات كنيم. نميتوانيم راحت دست روي قلم ببريم و بگوييم فلان شخص خيانت به بيتالمال كرده است يا بگوييم اختلاس كرده است و اگر در ارتباط با اينها سند نداشته باشيم اين ميشود نشر اكاذيب و اين طبق قانون ممنوع است. پس ما در حوزهي عملكردها بايد از نقد استقبال كنيم، تا روشهاي غلط نهادينه نشود. عملكرد مسوولين مورد نقد قرار بگيرد تا روشن شود و اگر اشتباهي هست اصلاح شود.»
عدهاي به اسم نقد سعي ميكنند آرامش و ثبات جامعه را به هم بزنند
مدير مسوول روزنامه رسالت در ادامه تاكيد كرد:« يك مسالهي ديگر نيز كه بعضا به اسم نقد مطرح ميشود بحث جنگ رواني است كه در قرآن نيز به آن اشاره شده است. يعني عدهاي به اسم نقد سعي ميكنند آرامش و ثبات جامعه را به هم بزنند و جامعه را بيقرار كنند و اين به نظر من جزو جاهايي است كه خط قرمز است. در زمان صدر اسلام نيز يك عده ميآمدند و يك دفعه شايعهاي را در جامعه مطرح و پخش ميكردند كه امنيت رواني جامعه به هم بريزد و در واقع مثل ستون پنجم دشمن عمل ميكردند.»
نبوي با بيان اينكه ما معتقد به اخلاقيم و اخلاق در هرگونه روابط اجتماعي بايد رعايت و لحاظ شود، گفت:« امروز اين را به عنوان اخلاق حرفهاي نامگذاري كردهاند، ما بايد حرمت افراد را نگه داريم و از تهمت، افترا و نسبت كذب زدن به افراد خودداري كنيم.»
در يك جامعهي مردمسالار مسوولان سعه صدر زيادي از خود نشان دهند
وي گفت:« مهم است مسوولان نيز در يك جامعهي مردمسالار، سعه صدر زيادي از خود نشان دهند حتي خيلي فراتر از تخطئه. حتي اگر نقد از خط قرمزها نيز فراتر رفت آنها بايد تحمل كنند و تحملشان را بالا ببرند تا اينكه مسالهي آزادي بيان، پرسشگري و پاسخگويي در جامعهي ما نهادينه شود و مسوولان بايد از اين امر استقبال كنند تا اين مساله نهادينه شود و اين يك ضمانت قوي براي جلوگيري از انحراف در مسير حركت حكومتها است.»
نبوي همچنين در پاسخ به اين سوال كه به نظر وي به چه ميزان نقد و پرسشگري در حال حاضر در جامعهي ما نهادينه شده است؟ گفت:« ما در جامعهمان مشكل پرسشگري، امر به معروف و نهي از منكر يا نقد كردن نداريم. افراد به راحتي حرفهاي خود را از طريق رسانهها ميزنند و طبق يك سري ضوابط قانوني، رسانهها اين سخنان و صحبتها را انعكاس ميدهند. اما حال به چه مقدار مسوولان گوششان به اين سخنان بدهكار است، به اين مسايل توجه ميكنند، يعني توجه به مطالبات و سوالهاي مردم دارند، يك امر ديگري است.»
وي افزود:« من فكر ميكنم در واقع اينجا يعني در روابط دولت و ملت يك اشكال و مشكلي داريم و اين به خاطر جايگاه غلط درآمد نفتي در كشور است. اصولا دولتها نياز دارند كه هزينههاي خود را با كمك مردم تامين كنند، اما در كشور ما چون درآمد نفت تقريبا مجاني در اختيار دولتها قرار ميگيرد، دولتها چندان احساس نياز به مردم نميكنند. از نظر مكتبي امام (ره) ميفرمودند كه شما مسوولان، خدمتگزار مردم هستيد و اين سخن را نيز مسوولان بيان ميكنند كه ما خدمتگزار، مخلص و نوكر مردم هستيم، اما اين روحيه كه احساس نياز به مردم بكنند در آنها كمتر است و اين درآمد نفتي باعث شده كه آنها كمتر به سخنان مردم توجه كنند.»
نبوي همچنين تصريح كرد:«البته هيچ مسوولي نميگويد كه من به حرف مردم گوش نميدهم. همهي مسوولان افتخارشان اين است كه مردمي هستند، بامردم رفت و آمد دارند، حرف مردم را ميشنوند و تلاش ميكنند به مشكلات مردم پاسخ دهند منتها به شيوهي مورد نظر خودشان. يعني با سليقهي خودشان و اينكه دستگاههاي مختلف بهخصوص دستگاههاي اجرايي، خود را با اولويتها و روشهاي مردم هماهنگ و تنظيم كنند يك مقداري ضعيف است و اين به خاطر دولت رانتي است و همچنين منبعي كه از درآمدهاي نفتي حاصل ميشود؛ است. چرا كه آنها ميبينند درآمد عظيمي با تلاش كمي در اختيار آنها گذاشته ميشود و چندان نيازي به مردم نيست.»
دولت ميرحسين موسوي صحنهي چالش شديد ديدگاههاي اقتصادي بود
وي همچنين در ادامه گفتوگو با ايسنا به مرور خاطراتش از دولت ميرحسين موسوي و نقدهايي كه در جلسهي هيات دولت مطرح ميشد، پرداخت و اظهارداشت:« زماني كه ما در دولت بوديم دولت در حقيقت صحنهاي بود از چالش شديد ديدگاههاي اقتصادي. جلسات زيادي از جلسات هيات دولت و شوراي اقتصاد اختصاص پيدا ميكرد به بيان ديدگاههاي مختلف اقتصادي و به همين سبب بعضا در شوراي اقتصاد، برخي از اساتيد جامعه مدرسين نيز كه صاحب نظر در مورد مسايل اقتصادي بودند شركت و بحث و صحبتهاي خود را مطرح ميكردند كه البته برخي از آنها بعضا جزو موسسين روزنامهي رسالت شدند؛ مثل آقاي آذري قمي و آقاي راستي. اينها آدمهايي بودند كه ديدگاههاي اقتصادي داشتند و منتقد ديدگاههاي اقتصادي دولت ميرحسين موسوي بودند و آنها در بحثها شركت ميكردند و با توجه به تفاوت نظرات، بحثهاي شيريني صورت ميگرفت و ما اين بحثها را در كميسيونهاي دولت نيز مشاهده ميكرديم.»
وي اضافه كرد:« برخي از فقها مثل آقايان آذري قمي، خزعلي و راستي و ديگر دوستان احساس ميكردند يك سري حرفهايي در مورد مسايل اقتصادي دارند كه جايي منعكس نميشود و آنها در اين راستا اقدام به تاسيس روزنامهي رسالت كردند كه در آن نقدهاي خود را نسبت به سياستهاي اقتصادي دولت ميرحسين موسوي بيان كنند.»
برخي از سكوتها ميتواند منشأ انحرافات بسيار عظيم شود
نبوي در ادامه گفت:« در حقيقت نقد يك تيغ دولبه است كه ما اصلا نميتوانيم از آن صرفنظر كنيم؛ چون به نظرم آزادي بيان، مردمسالاري ديني و انقلاب به هم گره خورده است و يكي از شعارهاي اصلي كه مردم در جريان انقلاب ميدادند آزادي است. از طرفي ديگر وظيفهي امر به معروف و نهي از منكر نيز وظيفهي همگاني ما در قانون اساسي است. يعني هم حق است، هم وظيفه و ما مسووليت داريم كه اين كار را انجام دهيم و اگر در برخي جاها افراد سكوت ميكنند هم در واقع از حق خود گذشتهاند و هم وظيفهي خود را انجام ندادهاند. برخي از سكوتها ميتواند منشأ انحرافات بسيار عظيم شود و اگر كسي فهم و درك بيشتري داشته باشد، بايد نسبت به انجام اين وظيفه تلاش بيشتري انجام دهد.»
وي در ادامه با تاكيد براينكه بايد از نقد به عنوان يك ابزار استفاده كرد، گفت:« از طرفي ديگر چون نقد يك تيغ دولبه است بايد مواظب بود كه از آن عليه خود مردم، نظام، امنيت و ثبات سوءاستفاده نشود. يعني تحت عنوان نقد، ترور شخصيت صورت نگيرد، جنگ رواني صورت نگيرد. اينها مرزهايي است كه بايد رعايت شود.»
تداوم مردمسالاري ديني به نقد بستگي دارد
اين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام خاطرنشان كرد: « مسوولاان بايد صبر و تحملشان را بالا ببرند و اگر نقد از مرزهايش نيز فراتر رفت به خاطر مزايايي كه دارد بايد تحمل كنند؛ چرا كه به نوعي تداوم مردمسالاري ديني به نقد بستگي دارد.»
وي در پايان نيز به اهميت نهادينه شدن امر به معروف و نهي از منكر در جامعه اشاره كرد و به خبرنگار ايسنا گفت:« مشاهده ميكنيد كه امام حسين (ع) در راه آزادي و اصلاحگري قيام كردند و در اين راه جان خود و عزيزان خود را فدا و قرباني كردند و خانوادهشان به اسارت رفتند تا آزاديخواهي و حقطلبي زنده بماند و اين يك فرهنگ است و ما بايد به آن توجه كنيم و ما اگر ميخواهيم ارزشهايمان تداوم داشته باشد بايد نقد كنيم، البته با رعايت جوانب و نبايد اجازه داد كه از اين ابزار سوءاستفاده شود.»
گفتوگو از خبرنگار ايسنا: اكرم احقاقي
انتهاي پيام