حجتالاسلام والمسلمين قربانعلي دري نجفآبادي با اعتقاد به اينكه قطعا اگر روحانيت و بهويژه امام خميني (ره) نبود انقلاب پيروز نميشد، تمام بار عظيم انقلاب را محدود به سال 57 ندانست و تصريح كرد كه امروز بايد با قدرت، جوانهاي نسل جديد، رسانهها و انديشمندان بار مسووليت را به دوش بگيرند و راه انقلاب را ادامه دهند تا بتوانيم گام به گام به اهداف امام (ره) نزديكتر شويم.
دادستان كل كشور، در آستانهي بيست و نهمين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي در گفتوگو با خبرنگارسرويس تاريخ خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) به تشريح نقش روحانيون در پيروزي انقلاب اسلامي پرداخت، يادآور شد:« خداوند از حدود يك قرن قبل عنايت بزرگي به ملت شريف ايران داشتند. پس از حوادث مشروطيت و ولادت امام، حوزهي علميهي قم به دست مرحوم آيتالله حائري در سال 1300 همزمان با كودتاي انگليسي سيد رضا تاسيس شد. البته حوزهي علميهي قم پيش از آن نيز وجود داشت اما رونق لازم در آن جريان نداشت و با آمدن آيتالله حائري، زمينهي تربيت انسانهاي بزرگ و شخصيتهاي با فضيلت و ممتاز فراهم شد و بسياري از بزرگان در آن دوره در حوزهي علميهي قم تربيت شدند.»
وي افزود:« يكي از آن شخصيتها امام راحل بود كه از هر جهت هم استعداد ذاتي، قابليتها، محيط تربيتي و بهرهگيري از اساتيدي چون آيتالله شاهآبادي، حائري و مدرس ممتاز بود. البته بزرگان ديگري نيز در تكوين شخصيت امام خميني (ره) نقش ويژهاي داشتند. ايشان خود نيز اطلاعات دقيق و تحليل قوي داشتند و دوران ننگين حكومت رضا خان و محمدرضا شاه را لمس كرده بودند.»
دري نجفآبادي ادامه داد:« پس از شهريور 1320 براي استقرار آيتالله بروجردي در قم تلاش زيادي شد. البته يكي از تاثيرگذارترين افراد در اين موضوع امام (ره) بود كه احساس ميكردند ايشان وزنهي قابل قبول و با عظمتي است كه ميتواند در بيداري امت اسلامي، عزت و سربلندي جامعه و تحول در حوزه نقشآفرين باشد و همينطور هم شد و آيتالله بروجردي در تاريخ حوزه نقش بيبديلي را از خود به يادگار گذاشتند.»
دادستان كل كشور همچنين يادآور شد:« پس از رحلت آيتالله بروجردي، زمينه براي قيام امام خميني (ره) و نهضت عظيم انقلاب اسلامي از سال 41 فراهم شد. البته پيش از آن هم امام (ره) مانند درختي كه ريشههاي عميق و شاخههاي پرثمر دارد شاگردان بزرگي را تربيت كرده بود. به ياد دارم كه در آن زمان مجله اطلاعات عكسي از حضرت امام (ره) منتشر كرده بود و ذيل آن آورده بود كه ايشان 400 شاگرد دارند و از مراجع فقيه و معتمد حوزه هستند. اين به معناي اين بود كه امام خميني (ره) در طول 40 سال قبل در حوزهي علميهي قم توانسته بود با تربيت شاگرداني چون مطهري، بهشتي، باهنر، مشكيني و بزرگان ديگر تاثيرگذار باشد.»
وي تصريح كرد:« البته اين افراد يا شاگردان امام (ره) بودند و يا امام را به عظمت، فقاهت، علم، تقوا و قداست قبول داشتند. زماني كه نهضت مشروطه شروع شد جمع كثيري در حوزهي علميهي قم با نداي امام (ره) همراه شدند و لبيك گفتند. حتي دوراني كه امام (ره) در تبعيدگاه تركيه يا نجف بودند، اينها كساني بودند كه پايبند ايشان بودند. انديشه و فتاوي امام را مطرح ميكردند و همواره ياد و نام امام (ره) را زنده نگه ميداشتند. البته امام خميني (ره) نيز با صدور اعلاميهها و سخنرانيهاي خود جهت انقلاب را تا پيروزي انقلاب هدايت ميكرد.»
دري نجفآبادي در ادامه گفت:« از سال 1356 تا 1357 اوج حركت عظيم ملت ايران و خيزش به سمت انقلاب بود كه كليد آن با شهادت سيد مصطفي خميني در اوايل آبان 56 زده شد و زمينهي جديدي براي تحول، بيداري و حركت در جامعه به وجود آمد. پس از رحلت مصطفي خميني خصوصا پس از اطلاعيهاي كه در روزنامهي اطلاعات به نام احمد رشيدي مطلق توسط ساواك منتشر شد و به ساحت امام جسارت شد، شعبهي انقلاب به يكباره چندين برابر شد.»
وي اضافه كرد: «با انتشار اين اطلاعيه در 17 دي ماه 1356 همزمان با سالروز كشف حجاب رضا خاني، طلاب و فضلا در اعتراض به اين موضوع 18 دي ماه كلاسهاي درس را تعطيل كرده و از منزل آيتالله حسين نوري راهپيمايي كردند. كماندوهاي شاه با اسلحه به ميان مردم آمدند و از اينجا بود كه انقلاب حركت تندتري به خود گرفت. امام خميني (ره) نيز در نجف سخنراني داشتند كه جهت اين حركتها را هدايت ميكرد.»
دادستان كل كشور يادآور شد:« بعد از وقوع اين اتفاق در 19 دي 1356 چهلم شهداي قم در تبريز، قيام مردم تبريز و آذربايجان در تاسوعا و عاشوراي 1357، واقعهي 17 شهريور و نماز عيد فطر تهران با حوادث فراوان ديگر اتفاق افتاد كه علما در همهي اينها نقش اول را به عهده داشتند. محور اصلي اين حركتها امام (ره)، شاگردان، مقلدان، دوستداران، اساتيد و مراجع بودند و البته تمام كساني كه اين حركتها را همراهي ميكردند توانستند نقش موثري در انقلاب ايفا كنند.»
وي تاكيد كرد:« البته جريانهاي ديگري در حوزه و متن جريان انقلاب به عنوان مليگراها وجود داشتند. آنها ميگفتند شاه باشد اما سلطنت كند، نه حكومت؛ در حالي كه امام خميني (ره) از اين مراحل عبور كرده بودند و ميگفتند شاه بايد برود و اگر عمر سعد هم بيايد بهتر از اين است و همين گفتار پاسخ امام (ره) به تفكر اين افراد بود.»
دري نجفآبادي اضافه كرد:« اين نگاه هم در حوزه و هم در بين جريانهاي ملي مذهبي، مرحوم بازرگان و برخي مراجع قم جريان داشت. حتي شوراي سلطنت و مرحوم تهراني رييس شوراي سلطنت زماني كه ميخواست به پاريس برود و با امام (ره) ديدار كند امام (ره) اين ديدار را مشروط به استعفاي تهراني كرد.»
وي در ادامه گفت:« شاگردان برجستهي امام (ره) مريدان ايشان، جامعه مدرسين، جامعه روحانيت و افرادي چون آيتالله فاضل لنكراني، آيتالله خوانساري و آيتالله مشكيني از افراد موثر حلقهي پيرامون امام خميني (ره) بودند كه نقش موثري در روند انقلاب داشتند. البته همهي اينها در يك سطح نبودند، برخي شجاعتر بودند و زندان و تبعيد را تجربه كرده بودند و برخي ديگر هم آنقدر آمادگي اين كار را نداشتند. اما در كل اين جريان غالب، پيروز و با عظمت بود و در جريان پيروزي انقلاب نيز با قدرت عمل كرد.»
دادستان كل كشور در ادامه مرور خاطراتش از سهم روحانيون در به ثمر شاندن انقلاب اسلامي اضافه كرد:« حلقهي روحانيون پيرامون امام (ره) در جريان كميتهي استقبال شوراي انقلاب نيز با قوت وارد شدند. افرادي چون آيتالله مطهري، بهشتي، باهنر، خامنهاي، رفسنجاني، مفتح، انواري و مهدوي كني حضوري فعال در اين عرصهها داشتند و هركدام به نحوي ايفاي نقش كردند. ما هم به عنوان طلبههاي هوادار امام (ره) در جريان تحصن دانشگاه تهران وارد شديم. همچنين در تشكيل سپاه، كميته و خبرگان قانون اساسي نيز آخوندها و روحانيون چه در تهران و چه در قم محوريت جريان انقلاب را به عهده داشتند كه بسياري از آنها از ميان ما رفتهاند و بسياري نيز شهيد شدهاند، اما چارچوب همان است كه توسط امام (ره) مشخص شد و امروز نيز به لطف خون شهدا اين راه ادامه دارد.»
وي تصريح كرد:« البته معناي اين سخنان اين نيست كه در 28 سال گذشته ما ضعف و كاستي نداشتهايم، اما همين دستاوردها هم به بركت سرمايههاي ارزشمند انقلاب و انديشههاي امام (ره) بوده است.»
وي همچنين در ارزيابي فرمايشات امام (ره) مبني بر اينكه روحانيون حتيالمقدور وارد مناصب حكومتي نشوند، اظهار كرد:« اگر بشود كارها را غيرروحانيون انجام دهند و روحانيون به دنبال فقاهت، تدريس، تبليغ و تربيت بروند ميتوانند پشتوانهي عظيم فكري، اعتقادي و فرهنگي جامعه قرار بگيرند. اصل هم همين است. اين پشتوانه ميتواند موتور حركت جامعه باشد و قالبها به دست مجريان و قانونگذاران واگذار شود.»
دري نجفآبادي تاكيد كرد:« البته ما در عرصهي عمل در اينباره با موفقيت مواجه نشديم و نمونهي آن وضعيت كشور در سال 57 و 58 است. تجربه نشان داده در مناصبي كه روحانيون شرايط لازم را براي خدمت داشتهاند و مدير، مدبر، متخصص، صاحب نظر و باتجربه بودهاند، اعتماد مردم به آنها بيشتر جلب شده و اثربخشي آنها نيز بيشتر بوده است. البته اينجا بحث مسووليت است، نه تقسيم قدرت. بديهي است كه ما در انجام مسووليتها، جايگزيني براي بهشتي و مطهري نداشتهايم و در عمل با اين تئوري مشكل داريم.»
وي در ادامه با تاكيد بر نقش جامع و موثر روحانيون گفت:« گرچه مناصب اصلي براي روحانيون بسيار كم است و شايد كلا 100 پست رسمي براي فقها پيشبيني شده باشد، اما قطعا اگر روحانيون وارد شوند ضرري متوجه جامعه نخواهد شد. امام (ره) آرزويشان اين بود كه كار را ديگران به دوش بگيرند و ايشان به قم بازگردند، اما واقعيت اين است كه در عمل چارهاي نبود كه روحانيون هم مسووليتها را بپذيرند؛ زيرا آنها بهتر ميتوانند بسياري از مسايل را عملياتي كنند. ضمن اينكه نهضت اسلامي و ولايي ما و اينكه مردم اسلام و اهل بيت را با روحانيون ميشناسند نيز در اين موضوع بيتاثير نيست.»
دري نجفآبادي اظهار داشت:« با تمام اين حرفها بايد تقسيم مسوووليت صورت بگيرد و آنچه ديگران ميتوانند عهدهدار شوند به آنها واگذار شود. مسلم است كه روحانيت امتيازي براي كسي نيست، اما در قانون ما پيشبيني شده كه مثلا دادستان كل كشور، رييس قوهي قضاييه و رييس ديوان عدالت اداري بايد آيتالله به معناي حوزوي باشد. يعني فقيه جامعالشرايط حقوقدان. گرچه لازم نيست عبا و عمامه داشته باشد؛ به اين معنا كه در حوزه هم سينه به عرصهاي ساييده باشد. حال اگر اين را نميخواهيد بايد قانون اساسي را اصلاح كنيد. اگر هم از اين دست افراد نداريم بايد تربيت كنيم.»
دادستان كل كشور در ادامه تصريح كرد:« قطعا اگر روحانيت و بهويژه امام خميني (ره) نبود انقلاب پيروز نميشد. اين انقلاب روي دوش ميليوني مردم بود و به احزاب 10 نفره و 100 نفره صرفا متكي نبود. اگر عاشورا، تاسوعا، 17 شهريور و 15 خرداد اتفاق نميافتاد، انقلاب نيز پيروز نميشد. انقلاب ما به يك معنا انقلاب سبز است. چريكي نيست، بلكه با كمترين خونريزي انجام شده است.»
وي افزود:« پيش از انقلاب، چپ كومله، دموكرات، كمونيست، منافق، سوسياليست و صدها گروهك مثل قارچ رويش كرده بودند. همانطور كه در حال حاضر هم گروههايي مثل پژاك و خلق عرب وجود دارند و شايد مردم هم از وجود آنها بياطلاعند. در آن زمان نيز عمدهي مردم نظام ستمشاهي را به آنان ترجيح ميدادند. آنكه توانست در عاشورا 4 ميليون جمعيت را به خيابانها بكشاند روحانيت بود، نه اين افراد. انگار خدا، بختيار، اظهاري و شريف امامي را كر و كور و نقشههايشان را نقش بر آب كرده بود.»
دري نجفآبادي گفت:« 21 بهمن ماه بود كه حكومت اعلام كرد هيچكس از خانهها بيرون نيايد، اما امام (ره) گفتند كه بيرون بيرون بياييد و مردم هم آمدند. در روز نماز عيد فطر شعار مرگ بر شاه از سوي مردم سر داده ميشد. آن زمان هم كساني بودند كه ميترسيدند، اما آنكه با شجاعت ميگفت و شعار ميداد امام (ره) بود. حال آنكه برخي جريانها وقتي اسم كشته شدن به ميان ميآمد، ميلرزيدند. مردم به عنوان تكليف شرعي، عزيزترين عزيزانشان را در راهپيماييها از دست ميدادند اما خيليها هم عرضهي اين كار را نداشتند.»
وي در پايان گفت:« بار عظيم انقلاب تنها در سال 57 وجود نداشته، اكنون هم هست و امروز تبيين ابعاد و آرمانهاي انقلاب وظيفهي امروز ملت ماست و بايد با قدرت، جوانهاي نسل جديد، رسانهها و انديشمندان بار مسووليت را به دوش بگيرند و راه انقلاب را ادامه دهند تا بتوانيم گام به گام به اهداف امام (ره) نزديكتر شويم.»
گفتوگو از خبرنگار ايسنا:الهه حميدي كيا
انتهاي پيام