درحاليكه سرنوشت تابلوهاي سرقتشدهي استاد فرشچيان از مجموعهي تاريخي سعدآباد نامشخص مانده است، خبر رسيد كه سه تابلوي خطي از آثار احمد نيريزي و ميرزا غلامرضا متعلق به دورههاي صفوي و قاجار از موزهي رضا عباسي سرقت شدهاند.
در اينباره رييس موزهي رضا عباسي به خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، توضيح داد: حراست سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري اين موضوع را پيگيري ميكند و اميدوارم اين پرونده مانند موزههاي ديگر كه سرقت از آنها بينتيجه ماند و عوامل دستگير شدند، حل و فصل شود. اكنون افراد مظنون به ادارهي آگاهي معرفي شدهاند و آنها درحال بررسي موضوع و بازجويي از مظنونان هستند.
محمدرضا زاهدي از ارايهي اطلاعات بيشتر در اينباره خودداري كرد. مدير اداره كل موزهها سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري ـ مسعود نصرتي ـ نيز پرسشهاي خبرنگار ايسنا را بيپاسخ گذاشت. اين در شرايطي است كه در روزهاي گذشته، چگونگي انجام اين سرقت و هويت مظنونان معرفيشده تشريح نشدهاند.
ازسوي ديگر، چندي پيش خبري منتشر شد مبني بر اينكه شعبهاي از موزهي لوور در ابوظبي امارات متحده ساخته ميشود. خبري كه به قول مدير دانشنامهي فارس مسرتبخش بود، از اين نظر كه ايجاد موزه در هر جايي، اداي دين است به آنچه گذشتگان كردهاند و مباهاتي است به آنچه امروز داريم؛ همچنين مسرتبخش از اين نظر كه بر پايهي باور ايكوم، موزه موسسهاي بدون هدف مادي است كه درهاي آن روي همه گشوده است و امكاني را براي تحقق و آشنايي انسان و محيط زيست او و ارتباطات مختلف بين فرهنگهاي كشورهاي مختلف ايجاد ميكند.
كوروش كمالي سروستاني در گفتوگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي ايسنا، در ادامه بيان كرد: با اين حال، حجم چنين پروژهاي در يك كشور كوچك مانند امارات كه دوران استقلال و سامانپذيري آن كمتر از نيم قرن است، در مقايسه با كشوري كه سابقهي فرهنگي چند هزار ساله براي خود قايل است يا دست كم در ايجاد موزه، سابقهي حدود يكصد ساله دارد، تعجبآور است.
وي گفت: در حقيقت ايجاد چنين محيط فرهنگي در كشور همسايه، خوشحالي همراه ميآورد، آن هم موزهاي كه گويا وسعت آن با وسعت تمام موزههاي بستهي كشور ما برابر است و البته افسوس از اينكه ما به ميزان داشتهها و نيازهاي خود در زمينهي تاسيس و ايجاد موزه كار نكردهايم. در واقع، نهتنها در ايجاد و ساخت موزههاي استاندارد بزرگ در مركز كشور و شهرهاي تاريخي اتفاقي نيفتاده است، بلكه حتا موزههاي موجود نيز استانداردهاي لازم را ندارند.
او اظهار داشت: نبود استانداردها در زمينهي نيروي انساني راهنما و مديريتهاي فرهنگي مورد نياز موزهها نيز بهچشم ميخورد، بويژه مديريت كه در بسياري از كشورها، مديران موزههاي بزرگ همسطح با وزيران فرهنگ هستند؛ درحاليكه در ايران، اين جايگاه هنوز بهخوبي شناخته نشده است و شايد به همين دليل، بسياري از علاقهمندان و توانمنداني كه در ارتباط با موزه هستند، امكان ارايهي خدمات لازم را ندارند.
كمالي با بيان اينكه البته اين گفتهها براي باز كردن يك نگاه است، نسبت به ضرورت توجه جدي به فرهنگ و موزه كه يك داستان قديمي در ايران است، آن هم داستاني كه هنوز پيوند فرهنگي، مردمي و جايگاه علمي و فرهنگي آن كاملا روشن نيست، افزود: با تحولات مختلفي كه امروز در دنياي ارتباطات و تعامل و تبادل فرهنگها و به باور برخي، ستيز فرهنگها وجود دارد، پرداختن به داشتهها، حداقل ضرورت براي حضور ماندگار در شرايط فرهنگي جهان امروز است. در واقع، پيوند زمان امروز با گذشته است كه آيندهي خوبي را براي ما ميتواند ايجاد كند، نه فقط افتخار كردن به داشتههاي گذشته.
اين عضو كميتهي ملي موزههاي ايران در ادامه با اشاره به برگزاري مجمع عمومي موزههاي آسيا و اقيانوسيه (آزپك) در اسفندماه سال 1385 در شيراز و مصوبهي آن كه سال 1385 تا 1395 را بهعنوان دههي توسعه و استانداردسازي موزههاي ايران نامگذاري كرد، گفت: از زماني كه در سال 1295 صنيعالدوله در يكي از اتاقهاي وزارت معارف قديم، موزهاي ايجاد كرد تا سال 1395 يكصد سال خواهد گذشت و جشن يكصد سالگي ايجاد موزه در ايران، بهانه و فرصت مغتنمي است كه در اين دهه به استانداردسازي موزههاي موجود، ارتقاي كيفي نيروها، مديران، راهنمايان موزهها، حافظان اشياي موزهيي و ايجاد موزههاي جديد با تاسيسات لازم، بويژه در شهرهاي تاريخي مانند اصفهان، شيراز، تبريز، مشهد، كرمان و البته در تهران بهعنوان پايتخت كشور پرداخته شود. در اينباره لازم است، سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، ايكوم، سازمانها و نهادهايي كه بهگونهاي متولي فرهنگ يا به آن مربوط هستند، با توجه ويژهاي به فرهنگ عمومي و ملي كشور توجه كنند.
او در اينباره اضافه كرد: با اينكه بيش از 90 سال از ساخت موزه در ايران ميگذرد و در آمار ارايهشدهي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، 450 موزه در ايران ثبت شدهاند، واقعيت اين است كه كمتر از 10 درصد اين موزهها شايد خود را به حداقل استانداردهاي موزهيي كه در مجامع بينالمللي به رسميت شناخته شدهاند، بتوانند نزديك كنند. اشياي تاريخي بسيار خوبي هستند كه در انبارهاي برخي موزهها و سايتهاي تاريخي بهدليل كمي فضا و نبود جا براي ارايهي آنها، در شرايط بسيار بد و وضعيت نامناسبي نگهداري ميشوند.
كمالي در پايان تاكيد كرد: توجه انديشمندان و علاقهمندان به فرهنگ ايراني و شناخت تاريخ باستان و دورهي اسلامي ايران و همچنين نهادهاي مربوط، اين دهه را به دههي طلايي و ماندگار در زمينهي ارتقاي فرهنگ موزهداري، موزهسازي و پيوند مردم و موزه ميتواند تبديل كند. همچنين تدوين طرح جامع توسعهي موزهها در ايران و ايجاد موزههاي منطقهيي، تخصصي و موزههاي مختلف ديگر، گامي در اين راستا ميتواند باشد كه در سال 1395 و در يكصد سالگي موزه در ايران، در جايي ايستاده باشيم كه درخور فرهنگ گذشته ايران باشد.
انتهاي پيام