اشاره:
آنچه كه در پي ميآيد، پنجمين و آخرين بخش از گفتو گوي خبرنگار سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران با مهندس ابراهيمي اصل، فارغالتحصيل مهندسي شيمي و مهندسي گاز از دانشکده نفت آبادان (AIT) و كارشناسي ارشد مهندسي نفت از دانشگاه کاليفرنياي جنوبي (USC) است كه به ادامه بحث دربارهي خلأهاي سياست گذاري در صنعت نفت و گاز ميانجامد.
به گزارش خبرنگار سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران، وي از اولين مديران عامل شركت نفت فلات قاره پس از پيروزي انقلاب اسلامي، مدير اجرايي فازهاي 4، 5 و 12 پارس جنوبي، معاون وزير و مدير عامل سابق شركت ملي صنايع پتروشيمي بود.
ابراهيمي اصل كه در بخشهاي پيشين اين گفتگو به آسيب شناسي صنعت پتروشيمي، سياستهاي توليدگاز و صادرات LNG به ويژه در پارس جنوبي، همچنين سياستهاي مصرف گاز طبيعي پرداخت و با حمايت از موضع دكتر سعيدي، متخصص برجستهي مخازن نفت و گاز دربارهي اولويت تزريق گاز به مخازن نفت، بر اهميت بازيافت ثانويه و ثالثيه تأكيد كرد، در ادامهي گفتو گوي خود، به ارائهي توضيحات بيشتري دربارهي سياستهاي مصرف گاز طبيعي، نقد سبد سوخت كشور و غفلت از امكان استفاده از تكنولوژي GTL براي تأمين نياز بنزين و گازوئيل كشور از گاز طبيعي و همچنين صادرات محصولات تبديلات گازي به جاي گاز خام ميپردازد.
مديرعامل سابق شركت ملي صنايع پتروشيمي با اشاره به مزيتهاي متعدد صادرات محصولات حاصل از GTL به جاي صادرات گاز خام، اهميت اين تكنولوژي را به مثابه اهميت استراتژيك دستيابي به تكنولوژي اتمي توصيف و تأكيد ميكند با دستيابي محققان كشور به اين تكنولوژي و اجراي نمونههاي آزمايشگاهي، براي توليد صنعتي، تنها به مساعدت دولت و سرمايهگذاري نياز است.
او از ناديدهگرفته شدن تلاشها و دستاوردهاي پژوهشي محققان كشور در جهت دستيابي به فناوري GTL و فناوري پيل سوختي اظهار نگراني ميكند.
گلايه از تداوم رانتخواريهاي آشكار در سهميه محصولات پتروشيمي كارخانجاتي كه وجود خارجي ندارند، آخرين نكتهاي است كه ابراهيمي اصل در اين گفت و گو مطرح ميكند.
سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران،آمادگي دارد تا ديدگاههاي وزارت نفت، شركت ملي گاز، شركت ملي نفت، شركت ملي صنايع پتروشيمي و همچنين دانشگاهيان، كارشناسان و مديران حوزههاي تخصصي اين صنعت را در نقد اين گفت و گو، منتشر كند.
در پي متن كامل پنجمين و آخرين بخش از اين گفت و گو به حضور خوانندگان گرامي تقديم ميشود.
دستيابي متخصصان داخلي به تكنولوژي GTL
اهميت اين تكنولوژي براي كشور ما نظير تكنولوژي انرژي اتمي است
مراحل آزمايشگاهي توليد GTL تمام شده و تنها به سرمايهگذاري براي توليد صنعتي نيازمند است
خبرنگار:
تبديل گاز به مايع Gas to Liquid) GTL) يكي از مهمترين اولويتهايي بود كه شما براي مصرف گاز طبيعي كشور به آن اشاره كرديد، دربارهي مزيتهاي آن و ظرفيتهاي توسعهي صنعت تبديلات گاز توضيح دهيد.
مهندس ابراهيمي اصل:
از طريق تكنولوژي"Gas to liquid" ميتوان گاز را به بنزين ، گازوئيل و نفتا تبديل كرد. تكنولوژي توليد GTL از متان از سال 1930 وجود داشته است، مشكل اساسي اين تكنولوژي ، عمدتاً در كاتاليستهاي آن است. در Reactor با استفاده از كاتاليست ها فرآيند در فشار معمولي انجام مي شود كه از تركيب دواتم هيدروژن و يك اتم اكسيژن، يك مولكول آب حاصل ميشود. حرارت ناشي از اين تركيب باعث ميشود كه C1 به C2 تبديل و در واقع متان به اتان تبديل شود. درReactor دوم، اتان كه داراي دو كربن است با متان بعدي تركيب شده و به C3 تبديل ميشود. بدين ترتيب در ساير راكتورها C4 ، C5و C6 و... تبديل ميشود كه ميتوان از آنها بنزين، گازوئيل و نفت توليد كرد. در اين روش درصد گوگرد و ناخالصي صفراست و آلودگي زيست محيطي نيز ندارد. چرا كه روش مورد استفاده در راكتورها Reactor"" روش پيوند مولكولي است.
خبرنگار:
چرا شما خود در فرصتهاي مديريتي اي كه در اختيار داشتيد، به توسعهي اين تكنولوژي نپرداختيد؟
مهندس ابراهيمي اصل:
در سازمان گسترش، با آقاي دكتر ديدري كه فردي متدين و با تحصيلات عالي است، قراردادي بستيم. ايشان در زمينه سوخت جامد و مايع كارهاي بزرگي انجام دادهاند و با توجه به اين كه آقاي دكتر ديدري جانبازهستند نزديك محل سکونت ايشان در شهرك محلاتي خانهاي را اجاره كرديم كه فاصله رفت و آمدي ايشان كم باشد. 150 ميليون تومان صرف تهيه تجهيزات كرده و از ايشان خواستيم كه بر روي اين تكنولوژي تحقيق كند.
ايشان كارهاي آزمايشگاهي ابتدايي را در كنار منزل خود انجام ميدادند. زمانيكه خطر كار بيشتر شد در جاده تهران- كرج، 700 متر از يك سولهي 2000 متري در اختيار ايشان قرار گرفت.
آن جا هم يك Pilot Plant يك بشكه در روز را ساختند و طرح هزار ، سه هزار و ده هزار بشكه را طراحي كردند.
پس از آن در شركت ملي صنايع پتروشيمي، فردي را در عسلويه مجري طرح ده هزار بشكهاي كردم. براي صرفه جويي در زمان، آب، برق ،ازت ،اكسيژن و خدمات موردنياز را در اختيارش قرار دادم تا بتواند طي دو سال، مجتمع مورد نظر را ايجاد كند. تنها با اين اقدام بود كه ملت در مييافتند كه ميتوان گاز را به بنزين تبديل كرد وبعد مي توانستيم از طريق افزايش ظرفيت، توليد را به30 الي40 هزار بشكه در روز برسانيم.
خبرنگار:
پژوهشكدهي گاز، نيز ظاهراً در مورد GTL دستاوردهاي قابل توجهي داشته است.
مهندسي ابراهيمي اصل:
تكنولوژي آنها متعلق به اوكراين و روسيه است. اين تكنولوژي به 83 كاتاليست نياز دارد كه بخش عمدهاي از اين كاتاليستها با راندمان 61 درصد در ايران ساخته شده است.
GTL طرحي است كه ساير كشورها امكان دسترسي آن را از ما سلب كردهاند. بنابراين ما بايد خود به دنبال آن باشيم.اهميت اين تكنولوژي براي كشور ما نظير تكنولوژي انرژي اتمي است. مراحل آزمايشگاهي و پايلوت تمام شده و تنها به سرمايهگذاري براي توليد صنعتي نيازمند است تا بتوانيم از اين طريق، منافع استراتژيك و درازمدت ايران را تامين كنيم.
با تبديل گاز به GTL، بنزين و گازوئيل خالص (Pure) حاصل ميشود
با گذشت زمان و افزايش سختگيري هاي قوانين زيست محيطي در كشورهاي توسعهيافته، نياز ساير كشورها به بنزين و گازوئيل با خلوص بالا افزايش مييابد
مزيتهاي برجستهي GTL، در مقابل خام فروشي گاز طبيعي
درباره اهميت استراتژيك اين تكنولوژي بايد توضيح دهم كه با استفاده از اين تكنولوژي از سويي ميتوان از بنزين و گازوئيل توليد شده نياز داخلي كشور را تامين كرد، از سوي ديگر با تبديل گاز به GTL، بنزين و گازوئيل خالص (Pure) حاصل ميشود كه در اين صورت به خام فروشي گاز طبيعي نيازي نخواهيم داشت و باصدور آن ميتوان منافع زيادي كسب كرد.
با گذشت زمان و افزايش سختگيري هاي قوانين زيست محيطي در كشورهاي توسعهيافته، نياز ساير كشورها به بنزين و گازوئيل با خلوص بالا افزايش مييابد. در شرايط فعلي قراراست گاز ايران، با قيمت نازلي به هند، پاكستان و يا تركيه صادر شود و يا در آينده به LNG تبديل ميشود. با توجه به مصرف روز افزون گازوئيل و بنزين خالص بهتر است كه با تبديل گاز به بنزين و گازوئيل و صادر كردن آن به ساير كشورها، علاوه بر دسترسي به ارزش افزوده، در ايجاد اشتغال در کشورنيز مشاركت داشته باشيم.
با اختصاص 3 فاز ميدان پارس جنوبي به توليد بنزين حاصل از تكنولوژي GTL مي توان نياز كشور را براي مدتي طولاني رفع كرد
با توليد GTL، ديگر ضرورتي وجود نخواهد داشت كه5/2ميليون بشكه نفت را در داخل مصرف كنيم، بنابراين ميتوانيم تمام نفت توليد شده را تصفيه وبه فرآورده هاي با ارزش افزوده بالا تبديل و آن را صادر كنيم
از سوي ديگر توجه كنيد كه گاز تحت کنترل اوپك و سهميه بندي جهاني نيست، اما براي توليد نفت، ما سهميه مشخصي داريم كه نميتوانيم از آن تخطي كنيم.
اگر چه تامين بنزين مورد نياز كشور از طريق اختصاص2 فازميدان گازي پارس جنوبي به توليد GTL نيزعملي است، اما ميتوان با اختصاص 3 فاز اين ميدان، اين نياز را براي مدت طولاني تر برطرف كرد و از نفت خام تصفيه شده براي صادرات و تامين ارز استفاده کرد.
بنابراين با توليد GTL، نفت كشور نيز آزاد ميشود. چرا كه اگر به عنوان مثال سهميه كشور براي توليد نفت9/3 ميليون بشكه باشد ديگر ضرورتي وجود نخواهد داشت كه5/2ميليون بشكه از آن را مصرف كنيم. بنابراين ميتوانيم تمام نفت توليد شده را تصفيه وبه فرآورده هاي با ارزش افزوده بالا تبديل و آن را صادر و درآمد اقتصادي كشور را به ميزان بيش از دو برابر ميزان فعلي افزايش دهيم و پس از يکصد سالي که از شروع استخراج نفت در کشورمان مي گذرد از خام فروشي دست برداريم و موجبات رونق اقتصادي ، اشتغال و خلق ارزش افزوده را در کشور فراهم سازيم.
توليد GTL به صورت غير متمركز براي تأمين بنزين و گازوئيل مورد نياز هر منطقه در داخل كشور
به شيوه متمركز در عسلويه براي صادرات به سراسر دنيا
علاوه بر آن ميتوانيم به صورت غير متمرکزعمل كنيم چرا كه احداث واحدهاي GTL از 30 تا 50 هزار بشكه در روز، اقتصادي است. به عنوان مثال ميتوانيم با احداث پالايشگاه در هر منطقه گاز را به بنزين و يا گازوئيل تبديل كنيم و و بنزين و گازوئيل مورد نياز آن منطقه را تأمين كنيم.
بنابراين با توليد GTL به صورت غيره متمركز براي مصرف داخلي و به شيوه متمركز در عسلويه براي صادرات به سراسر دنيا، ميتوانيم، منافع اقتصادي كشور را تأمين كنيم.
تعرفهي قيمت براي هر ليتر محصول توليدي GTL، در تمام كشورها حدود 20-15 درصد، بيشتر از ساير سوختها است. چرا كه GTL سوختي پاك و عاري از آلودگي است.
نبايد براي افزايش ميزان صادرات حريص باشيم
به جاي افزايش صادرات بايد روي تكنولوژيهاي بهينهسازي مصرف انرژي، به ويژه بهينه سازي مصرف موتورها نيز كار كنيم
خبرنگار:
با افزايش سطح استانداردها و قوانين زيست محيطي سختگيرانهي اروپا و افزايش نياز به سوخت پاك، اين اختلاف قيمت در آينده رشد بيشتري هم خواهد داشت.
مهندس ابراهيمي اصل:
بله، نگاه ما به بازار جهاني انرژي، بايد يك افق صد ساله باشد تا بتوان براي كشور توليد ثروت كرد. اگر به جاي مصرف 5/2 ميليون بشكه نفت در روز آن را در حتي در مخازن حفظ كنيم، در ازاي عدم توليد هر بشكه از پرداخت 125 دلار(مابهالتفاوت ميان بهاي يك بشكه نفت و بهاي انرژي معادل آن كه از طريق تكنولوژيهاي انرژيهاي نو حاصل شود) سوبسيد به غرب نيز معاف خواهيم شده ايم و با عدم برداشت نفت از مخازن، زماني كه منابع نفت ساير كشورها به پايان رسيد و ميزان تقاضا افزايش يافت، قيمت نفت نيز به بيش از 150 دلار در ازاي هر بشكه خواهد رسيد. در اين شرايط ميتوان محصولات و فرآورده هاي نفتي را توليد و صادر كرد و به سود قابل توجهي دست يافت.اين در حالي است كه هم اكنون در ازاي هر بشكه، 100 دلار جهت صادرات دريافت ميشود كه در واقع بسيار پايينتر از ارزش واقعي آن است. از اين رو ما نبايد براي افزايش ميزان صادرات حريص باشيم،هرچند بايستي براي افزايش ظرفيت و قابليت توليد کار کنيم.
كشور عربستان تحت فشارهاي وارده، روزانه بين 10-5/9 ميليون بشكه نفت توليد ميكند. ماكزيمم توليد كشور قطر بر ميادين گازي متمركز است.
به جاي افزايش صادرات بايد روي تكنولوژيهاي بهينهسازي مصرف انرژي، به ويژه بهينه سازي مصرف موتورها نيز كار كنيم.
موتور گازوئيل سوز بالاترين راندمان
موتور با پايه گازسوز در رتبهي دوم
و موتور بنزينسوز در رتبهي سوم
در ازاي هر 5/3- 3 ليتر گازوئيل، ميتوان يك مسافت 100 كيلومتري را طي كرد
در تعدادي از كشورهاي پيشرفتهي دنيا موتورها را گازوئيلي كردهاند. براي آنكه هر 100 كيلومتر مسافت را با 3 و يا 5/3 ليتر گازوئيل طي ميكنند.
در اروپا سوخت مصرفي اكثر ماشينهاي مدل بالا گازوئيل است. موتورهاي گازوئيلي ضايعات زيست محيطي پايين و Performance و Efficiency بالايي دارند.
موتورهاي ساخته شده در اروپا در هر 100 كيلومتر 5/3 -3 ليتر سوخت مصرف ميكنند در صورتي كه مصرف ما در هر 100 كيلومتر 12-10 ليتراست.
ما بايستي قطعاً با ارتقاء تکنولوژي طراحي وساخت موتور ميزان مصرف بنزين و گازوييل را براي هر صد کيلومتر سفر به حد استاندارد هاي جهاني که 30 تا 40 در صد مصرف فعلي ما مي باشد را کاهش دهيم و همزمان بايستي به سمت حذف هوشمند يارانه ها با آينده نگري ، برنامه ريزي ، فرهنگ سازي و شجاعت پيش رويم.
نكته ديگري كه بايد به آن توجه شود استفاده از سوخت گازوئيلي براي اتومبيل است. راندمان مصرف گازوئيل در مقايسه با بنزين بيشتر است. در ازاي هر 5/3- 3 ليتر گازوئيل، ميتوان يك مسافت 100 كيلومتري را طي كرد.در صورتي كه به ازاي مصرف هر 6 تا 12 ليتر بنزين ميتوان چنين مسافتي را طي كرد. ما بايد تمام تلاش خود را بر تكنولوژي موتور با راندمان بالاتر متمركز كنيم.
يادآوري ميكنم كه از GTL هم گازوئيل و هم بنزين به دست ميآيد.كيفيت آن بالاتر و آلودگي آن نيز كمتر است.گازوئيل حاصل از GTL، كارآيي بالايي داشته و درجه خلوص بالاتري دارد.
خبرنگار:
راندمان موتور گاز سوز با گازوئيل سوز و يا بنزين سوز چه اندازه متفاوت است؟
مهندس ابراهمي اصل :
موتور گازوئيل سوز بالاترين راندمان را دارد. موتور با پايه گازسوز در رتبهي دوم و موتور بنزينسوز در رتبهي سوم از اين جهت قرار ميگيرد . به عبارتي راندمان موتور گازوئيل سوزاز همه بهتر است كه در دنيا نيز اثبات شده و دنيا به اين سمت در حركت است.
از يك بشكه نفت، با هزينهاي كمتر از هزينهي توليد بنزين، مقدار گازوئيل بيشتري از ميزان بنزين توليد شده از يك بشكه به دست ميآيد
توليد گازوئيل از توليد بنزين به صرفهتر و ارزانتر است
امروزه پالايشگاههاي جديدي در دنيا طراحي، توليد و ساخته شده است كه خروجي نفت كوره يا مازوت آن تنها 4درصد است
در حاليكه نفت كورهاي كه در پالايشگاههاي كشورما توليد ميشود 25 تا 30درصد است
خبرنگار:
به همين ترتيب بايد در سبد سوخت كشور و سياستهاي توليد فرآوردههاي نفتي در پالايشگاههاي كشور نيز تجديد نظر كرد.
مهندس ابراهيمياصل :
ما پالايشگاه را به گونهاي طراحي ميكنيم كه بتوانيم بيشترين بنزين يا گازوييل را توليد كنيم زمانيكه در فرآيند پالايش، نفت خام را برش ميزنيم هيدروكربنهاي سبك آن تبديل به موادي نظير بنزين سوپرو بنزين هواپيما ميشود، پس از آن بنزين معمولي به دست ميآيد. در مرحلهي بعد حلال هاي شيميايي ( AW)ها و سپس گازوئيل، نفت كوره و قير به علاوهي مقداري ضايعات توليد ميشود.
خبرنگار:
البته گفته ميشود علاوه بر مزيت گازوئيل در سبد سوخت، از نظر اقتصادي، براي خود پالايشگاه نيز به عنوان يك واحد توليدي با صرفه تر است كه به سمت توليد گازوئيل بيشتر برود؟
مهندس ابراهيمي اصل:
اگربخواهيم از يك بشكه نفت گازوئيل بگيريم مقدار گازوئيل بيشتري ميتوان به دست آورد و ارزانتر تمام ميشود تا اينكه بخواهيم از يك بشكه نفت بنزين به دست آوريم. فرآيند توليد بنزين پرهزينهتر است و بنزين كمتري از يك بشكه نفت بدست ميآيد. بنابراين توليد گازوئيل از توليد بنزين به صرفهتر و ارزانتر است.
توليد گازوئيل در GTL نيز ارزانتر از توليد بنزين آن است.مشروط به اينکه تقاضاي موثر در بازار براي مصرف گازوييل داشته باشيم.
خبرنگار:
از سوي ديگر موتورهاي ديزل راندمان بالاتري دارند. بنابراين توليد گازوئيل ارزانتر و مصرف آن نيز داراي راندماني بالاتر از بنزين است. در اين صورت دو نتيجهگيري كه همديگر را تقويت ميكنند، نشان ميدهد كه اولويت دادن به بنزين در سبد سوخت كشور يك سياست غير اقتصادي و غير عقلاني است، در حالي كه اين سياست به علت تکنولوژي فعلي موتور هاي اتومبيل هاي توليدي و زير ساخت هاي توزيع همچنان تداوم دارد.
مهندس ابراهيمي اصل:
بله. راندمان مصرف گازوئيل بالاتر از بنزين است و با ميزان گازوئيل كمتري ميتوان يك مسافت مشخص را طي كرد. البته آلودگي زيست محيطي مصرف گازوئيل نيز كمتر است.
بنابراين با توجه به مسايل مختلف كشور بايد بتوانيم در طراحي يك پالايشگاه، فلسفه "بهينه" را رعايت كنيم. امروزه پالايشگاههاي جديدي در دنيا طراحي،توليد و ساخته شده است كه خروجي نفت كوره يا مازوت آن تنها 4درصد است. در حاليكه نفت كورهاي كه در پالايشگاههاي كشورما توليد ميشود 25 تا 30درصد است.
اين در حالي است كه قيمت نفت كوره بسيار پايينتر از بنزين، گازوئيل و نفت خام است. چرا كه تكنولوژي توليد آن بسيار قديمي است ونفت کوره يا مازوت تنها در نيروگاهها يا به عنوان سوخت كشتي مورد استفاده قرار ميگيرد. بنابراين نبايد سوختي كه گران قيمت است را به يك سوخت ارزانقيمت تبديل كنيم. اگر در تبديل پالايشگاههاي كشور 25 تا 30 درصد از نفت خام به نفت كوره تبديل ميشود، به اين معناست كه مادهاي توليد ميكنيم كه قيمت آن نصف قيمت ماده اوليهاش است. اين کار عقلاني و اقتصادي نيست.
بنابراين ما بايد سياست ارتقاي تكنولوژي پالايشگاهها را در دستور كار خود قرار دهيم به گونهاي كه توليد نفت كوره به حداقل برسد. در اين صورت توليد فرآورده ميان تقطير، به حداكثر ميرسد، به تعبير ديگر بنزين، گازوئيل، نفت سفيد و حلال ها اضافه ميشود. ما ميتوانيم از سوختهايي غير از نفت كوره و يا از تلفيقي از سوختها در كشتيها استفاده كنيم .
با تبديل گاز به GTL انرژي آن افزوده خواهد شد
خبرنگار:
اگر اجازه دهيد به بحث دربارهي GTL برگرديم، آيا با تبديل گاز به بنزين و گازوئيل، از ميزان انرژي آن كاسته ميشود؟ به تعبير ديگر گفته ميشود 10000 فوت مکعب يا 283 مترمکعب گاز، يك بشكه محصولGTL خواهد داشت. در اين صورت آيا BTU موجود در يك بشكه GTL از BTU موجود در 10000 فوت مكعب گاز كمتر خواهد بود و در فرآيند تبديل گاز به مايع (بنزين يا گازوئيل) بخشي از انرژي آن از دست خواهد رفت؟
مهندس ابراهيمي اصل:
خير، انرژي آن افزوده نيز خواهد شد. براي درك مطلب ميتوان متان را مثال زد. در راكتور "متان" به اتان، بوتان، C19, , C10 , C6 , C5 تبديل ميشود. در واقع با انجام يك روش هوشمندانه، ساده و تكراري فرايند شيميايي تبديل متان به هيدوركربنهاي سنگين تر انجام ميشود.
در پالايشگاه ها نوع عمليات دقيقا عكس عمليات در راكتور GTL است. در واقع در پالايشگاه ها هيدوركربن هاي سنگين با استفاده از بخار، كاتاليست و فشاربه هيدرو كربورهاي سبك تبديل ميشود. هيدروكربور حلقوي يا سيكلو بنزن هاي خطي بزرگ، در داخل برجها (Tower) برش داده شده و به بنزين هواپيما، بنزين اتومبيل، گازوئيل، نفت، حلالها،...... و در انتها به قير و نفت كوره تبديل ميشود.
بنابراين در پالايشگاه از برش مواد سنگين در برج هاي تقطير با تحت گرما، و فشار و با كاتاليستهامواد سبك حاصل ميشود و درراكتور (Reactor) از پيوند مواد سبك، مواد سنگين حاصل ميشود. GTL در دما و فشار معمولي، به عبارتي فشار اتمسفريك حاصل ميشود. وجود راكتورهاي ساده، بزرگترين حسن GTL است.
از سوختن دو اتم هيدروژن و يك اتم اكسيژن، مانند جوشكاري، اين پيوند مولكولي انجام ميشود و از اين طريق انرژي اين فرآيند (تبديل گاز به مايع ) حاصل ميشود.
كاتاليست از هر يك از مولكولهاي متان، يك اتم هيدروژن دريافت كرده و با اكسيژن هوا تركيب ميكند. لذا حرارتي كه از اين واكنش حاصل ميشود باعث پيوند مولكول متان شده و اتان حاصل ميشود.
حرارت ايجاد شده صرف فرآيند تركيب (Fusion) ميشود. حرارت ايجاد شده باعث سوخته شدن و در واقع تركيب شدن دو متان ميشود. بنابراين لازم نيست كه در راكتورها حرارتي از بيرون ايجاد كنيم. چرا كه خود فرآيند حرارت و گرماي مورد نياز را ايجاد ميكند.
توسعهي صنعت GTL به مراتب بهتراز توسعهي پالايشگاههاست
با يك سوم قيمت در مقايسه با نفت خام، ميتوان بنزين پاك توليد كرد، در صورتي كه با نفت خام گران قيمت، ميتوان بنزين آلوده به گوگرد و ناخالص توليد كرد
خبرنگار:
به نظر شما در شرايط كنوني توسعههاي پالايشگاهها اولويت دارد يا توسعهي صنعت GTL ؟
مهندس ابراهيمي اصل:
توسعهي صنعت GTL به مراتب بهتر است. چرا كه از گاز ارزان قيمت، بنزين،گازوئيل ونفتاي گران قيمتي حاصل ميشود. اما در پالايشگاه از نفت خام كه قيمت بالايي دارد، قدري بنزين ومقداري نفت کوره وقير توليد مي شود که قيمت آنها پايين تر از قيمت خوراک است.
هر بشكه نفت خام معادل 159 ليتر است كه نرخ آن حدود 75 دلار ميشود. نرخ هر متر مكعب گاز نيز 4 سنت است. گاز مصرف معادل يك بشكه نفت را در نظر بگيريم قيمت آن حدود 25 دلار خواهد بود.
بنابراين با يك سوم قيمت در مقايسه با نفت خام، ميتوان بنزين پاك توليد كرد. در صورتي كه با نفت خام گران قيمت، ميتوان بنزين آلوده به گوگرد و ناخالص توليد كرد.
GTLحرف اول را در تكنولوژي موجود براي دستيابي به بنزين و گازوئيل مرغوب و منطبق با بالاترين استانداردهاي زيست محيطي ميزند. آمريكاييها در GTL پيشتاز بودند و پايلوتي را نيز ايجاد كردند اما پس از تائيد تكنولوژي آن ، تمام پتنتهاي (patent) هاي آن را جمعآوري كردند.
اگر پتنتهاي مرتبط با اين تكنولوژي را در اينترنت جستجو كنيد، به جز مفاهيم كلي در مورد آن، اطلاعات ديگري كسب نخواهيد كرد.چرا كه امريكاييها دريافتند كه در صورت ارائه دانش GTL به روسها و كشورهاي صاحب گاز نظير ايران و قطر، اين كشورها قادر خواهند شد گاز را به بنزين و گازوئيل تبديل و به دنيا صادر كنند ومازاد LNG که بصورت انحصاري در اختيار آنهاست با خطر جدي مواجه خواهد شد.
اين در حالي است كه آمريكا وعربستان به لحاظ منابع گازي، شرايط مساعدي ندارند، لذا از در اختيار قراردادن اين تكنولوژي به رقيب امتناع كرده و هر نوع اطلاعات مربوط به آن را جمعآوري نمودند. از اين رو تكنولوژي GTL يك سيستم بسته است.
براي توسعهي اين تكنولوژي در سال 1380من به عنوان معاون سازمان گسترش و نوسازي صنايع ايران با آقاي مهندس ديدري قراردادي به مبلغ يك ميليارد و 250 ميليون تومان منعقد كردم. در پي اين قرارداد،توليد GTL به صورت آزمايشگاهي و يک پايلوت يك بشكهاي تهيه شد و سپس طرح هاي هزار بشكهاي و ده هزار بشكهاي در روز نيز تهيه اجرا گرديد.
در صورت اعتقاد به مديريت حرفهاي، با سواد و سالم كشور ميتوان طي مدت دو سال اين طرح را در عسلويه اجرا و سپس تكثير كرد. در صورت عدم اعتقاد به سرمايههاي انساني كشور و چشم اميد داشتن به بيگانه ، وضعيت مطلوبي نخواهيم داشت.
البته ناگفته نماند كه امروزه كشورهاي توسعهيافته به دنبال توسعهي كاربردهاي سوخت هيدروژني و پيل سوختي(fuel cell) هستند.
مزيتهاي توسعهي GTL در مقايسه با CNG
خبرنگار:
ارزيابي شما از كارايي GTL در برابر CNG چيست؟
مهندس ابراهميي اصل:
GTL بهتر است. چرا كه براي توليد CNG بايد زير ساخت هاي لازم از جمله خطوط لوله، ايستگاهها و كيت هاي CNG توليد و احداث شود. همچنين بايد مخزن مخصوص CNG در اتومبيل نصب گردد.
در مصرف CNG ، سرعت و شتاب خودرو كاهش مييابد.
از GTL، بنزين و گازوئيل خالص (Pure) توليد ميشود، لذا به جايگاههاي جديد نيازي نخواهد بود. همچنين لازم نيست مخزن اتومبيل را تعويض كنيم يا كيتهاي ويژهاي روي آن نصب كنيم.GTL را ميتوان به تمام دنيا صادر كرد. اما CNG چنين قابليتي را ندارد.
خبرنگار:
راندمان مصرف GTL بيشتر است يا CNG؟
مهندس ابراهميمي اصل:
راندمان GTL بيشتر است.
خبرنگار:
اگر هزينه تبديل گاز به GTL و CNG را با احتساب راندمان آنها در نظر بگيريم، كداميك بهتر خواهد بود؟
مهندس ابراهيمي اصل:
GTL برتر است. البته گاز سوز كردن اتومبيلها نيز يك تصميم استراتژيك است.
اما با سرمايهگذاري در زمينه توليد GTL و تكثير واحدهاي توليد آن ميتوان حتي به توليد مازاد نيز دست يافت.
البته با توسعهي كاربرد CNG سوز كردن خودروها ميتوان مصرف داخلي كشور را تامين كرد. قيمت و متقاضي خريد سوخت GTL در سراسر دنيا در حال افزايش است. لذا CNG را ميتوان در داخل كشور مصرف و GTL را صادر كرد.
در سراسر دنيا از CNG به عنوان وسايل نقليه عمومي نظير اتوبوس و كاميون و از GTL به عنوان سوخت خودرو شخصي استفاده ميشود.
در ايران ميتوان ضمن CNG سوزكردن تاكسيها و استفاده از بنزين و گازوئيل به عنوان سوخت ساير خودروها، قيمت سوخت را افزايش داد. بدين ترتيب اين افزايش قيمت، برخوروهاي عمومي تاثيري نخواهد داشت.
اما GTL در هر شرايطي به لحاظ تكنولوژي، بازار، قيمت، كيفيت و راندمان بهتر و برتر است. لذا غربي ها تكنولوژي مربوط به GTL را در انحصار گرفته اند تا كسي نتواند به آن دست پيدا كند. ما در ايران ريسك بزرگي كرديم.
فعاليت روي اين تكنولوژي از سال 1380 آغاز شد و اكنون كه به بار نشسته است، نيازمند مساعدت دولت است.
اهميت راهبردي تكنولوژي موتورهاي كم مصرف موتورهاي Fuel cell، هيبريدي و موتورهاي Compact
خبرنگار:
آيندهي تكنولوژي موتورهاي كم مصرف جديد به ويژه با سوختهاي جديد نظير موتورهاي Fuel cell را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
مهندس ابراهيمي اصل:
در اين جا بايد به اين نكته مهم اشاره كنم كه هماكنون در دنيا بر روي موتورهاي Fuel cell، هيبريدي و موتورهاي Compact كه كممصرف هستند كار ميكنند. هم اکنون در حال ساخت موتور هايي هستند که بدون هيچگونه تعميراتي 200000 کيلومتر کار مي کنند و بعد از طي اين مسافت حتي اگر سالم باشند موتور ديگري را جايگزين آن مي نمايند. اين نوع موتورها بدون تعمير"Maintenance Free" هستند و مصرف اين موتورها حدود 4 ليتر گازوئيل در 100 كيلومتر است. تكنولوژي موتورهايي كه در كشور ما روي خودروهايي نظير پژو، پرايد، RD و نظير آنها نصب ميشود، مربوط به حدود 40 سال پيش است. اين موتورها اتلاف انرژي بسيار بالايي دارند ، همچنين راندمان آنها بسيار پايين و آلودگي زيست محيطي آن ها بالااست. در حقيقت اگر اين موتورها كنار گذاشته شوند و موتورهايي با راندمان بالا توليد وجايگزين آنها شود، بسيار به صرفه است و صرفه جويي حاصل از استفاده اين موتورها به مراتب بيش از هزينهي تعويض حتي مجاني موتور آنها خواهد بود. مطالعهي بسيار خوبي آقاي مهندس زالي و مهندس ميرسليم در اين باره درمركز تحقيقات موتور انجام دادند. آنها كار بسيار حرفهاي براي تغييرات بنيادي در موتورطي 8 سال گذشته انجام دادهاند. اين تغييرات اساسي شامل Upgrade كردن موتورهاي موجود، دوگانه سوز كردن موتورها، تغيير كلي تکنولوژي موتورها ميشود. در اين صورت ميتوان توليد اينگونه موتورها را با موتورهايي كه هماكنون در كشور باعث زيان به منافع ملي و آلودگي زيست محيطي ميشوند را با يكديگر مقايسه كرد و يک تصميم استراتژيک براي توليد و تعويض موتور هاي ناوگان حمل ونقل کشور گرفت. توجه داشته باشيد كه به راحتي ميتوان گفت هر خط مترو كه راهاندازي ميشود، باعث بسته شدن يك خط پالايشگاه خواهد شد. در اين باره، اخيراً گفت و گوي تفصيلياي با روزنامه جهان صنعت مورخ 7/5/86 داشتم كه شايد مطالعهي آن براي درك فرصتهاي پيش روي در اين زمينه مفيد باشد.
اما نكته مهمي كه بار ديگر بايد آن را تكرار كنم، اين است كه امروزه تمام توجه كشورهاي توسعهيافته روي كاربردهاي سوخت هيدروژني (Full cell)متمركز شده است.آمريكا، كانادا و آلمان در زمينه سوخت هيدروژني 5/3 ميليارد دلار هزينه كردهاند.
هيدروژن از متان، ذغال سنگ، آب و برخي فرآيند هاي شيميايي حاصل ميشود. ارزش منابع فوق متفاوت است. با توجه به كثرت آب ميتوان از طريق تجزيه آن به هيدروژن، هيدروژن حاصله را به مايع تبديل كرد و از آن استفاده نمود. در اين تكنولوژي از سوختن هيدروژن به همراه اكسيژن، آب حاصل ميشود كه از اگزوز اتومبيل به صورت بخار آب خارج ميشود، لذا آلودگي ناشي از آن در حد صفر است.
كانادا و اروپا (با همكاري شركت دايمر كرايسلر) تعدادي اتوبوس با سوخت هيدروژني طراحي و عرضه كردهاند. شركتهاي مهمي به توسعههاي پژوهشهاي خود درباره ي تكنولوژي سوخت هيدروژني پرداختهاند.
در اين تكنولوژي برروي صفحات تنگستن با ابعاد 25×25 سانتيمتر و يا در ابعاد پيشرفتهتر 30×30 سانتيمتر به وسيله دستگاههاي پيشرفتهاي، شيارهايي را ايجاد ميكنند.آنگاه صفحات را كنار يكديگر قرار ميدهند. اين شيارها به گونهاي طراحي شدهاند كه در حين جريان يافتن متان و يا آب برروي آنها، هيدروژن عبور كرده اما كربن و اكسيژن نميتوانند عبور كنند. اين تكنولوژي در عين سادگي اما بسيار تخصصي است. شياربنديهاي گفته شده از طريق كامپيوتر و دستگاههاي ليزري، به گونهاي طراحي ميشود كه به هنگام قرار گرفتن دو لايه مثبت و منفي در كنار يكديگر کانال هايي ايجاد مي شود به گونهاي که مولكولهاي هيدروژن با فشار از يك سمت و اكسيژن و كربن نيز از سمت ديگرعبور كنند.اين فرآيند، به گونهاي هوشمندانه طراحي شده است كه كه از كنار هم قرار گرفتن دو صفحه و عبور هيدروژن و تجزيه ملکولي در هر صفحه حداقل يک کيلو وات برق توليد مي شود.
در نتيجه دو بسته(pack) كه هر يك 25 كيلوگرم و يا سه "Pack" با وزن 75 كيلوگرم ايجاد ميكنند كه برق مورد نياز براي حركت يك اتومبيل تامين ميكند.
در اتومبيلهاي با سوخت هيدروژن، 7 كيلوگرم هيدروژن مايع در داخل مخزني قرار ميگيرد كه حاوي پودري جاذب است كه از انفجار آن ممانعت ميكند.
7 كيلوگرم هيدروژن، سوخت مورد نياز يك اتومبيل با 4 سرنشين را در مسافت 850 كيلومتر تامين ميكند.
عذر دكتر معدل را خواستند
گفتند كه با وجود منابع نفت و گاز به سوخت هيدروژني نيازي نداريم
در آن زمان Packهاي آزمايشگاهي كوچكي توليد شده بود كه برق توليدي آنها انرژي يك پنكه را تأمين مي کرد
خبرنگار:
بنابراين باز هم بايد براي خود شما اين پرسش را طرح كرد كه چرا زماني كه به عنوان معاون سازمان گسترش مشغول خدمت بوديد. براي توسعهي اين تكنولوژي اقدام نكرديد؟
مهندس ابراهيمي اصل:
اتفاقاً در آن زمان امكاناتي را در يك سوله در اختيار آقاي دكتر معدل قرار دادم.در آن زمان Packهاي آزمايشگاهي كوچكي توليد شد كه برق توليدي آنها انرژي يك پنكه را تأمين مي کرد. اين دستاورد حاصل تلاشهاي دكتر معدل در آن دوران بود. اما پس از اين كه از اين سازمان منتقل شدم، عذر دكتر معدل را خواستند و گفتند كه با وجود منابع نفت و گاز به سوخت هيدروژني نيازي نداريم.
سوخت هيدروژني، موضوعي است كه تمام كشورهاي توسعه يافتهي دنيا روي آن متمركز شدهاند؛ چرا كه از اين طريق ضايعات زيست محيطي به مرز صفر خواهد رسيد.همچنين از زغال سنگ ميتوان متان و از متان هيدروژن به دست آورد. بدين ترتيب از ميزان وابستگي به نفت و گاز نيز كاسته خواهد شد.
در استراليا و بسياري از نقاط دنيا، زغال سنگ معادن فراواني را به خود اختصاص داده است. اما زغال سنگ سوخت تميزي نيست.
در توليد هيدروژن از آب، پس از تجزيه آب، اكسيژن به هوا رها شده و وارد طبيعت ميشود. هيدروژن به مايع تبديل شده در ايستگاه ويژه ايجاد شده به جاي بنزين توزيع ميشود.
چنانكه در پيش توضيح دادم استفاده از هيدروژن در باك خالي، باعث انفجار ميشود. لذا براي پيشگيري از اين حادثه، داخل باك كه در صندوق عقب جاي گرفته است پودر جاذبي را قرار ميدهند. اين پودر جاذب در واقع ماده معدني سيليس نسبتا خالص كه خلل و فرج فراواني دارد. اين پودر همانند دياتوميت، سبك ، پرخلل وفرج و جاذب رطوبت است و در واقع به ميزان دو برابر حجم خود مايع جذب ميكند. هيدروژن جاي گرفته در خلل و فرج پودر جاذب درون باك اتومبيل، به تدريج و کنترل شده وارد موتور شده و به همراه اكسيژن ميسوزد.
احتراق اين دو ماده نيروي محركهي اتومبيل محسوب ميشود و بخار آب حاصل شده از اين احتراق، از طريق اگزوز خارج ميشود.
خبرنگار:
از سوخت هيدروژني براي مصارف خانگي هم ميتوان استفاده كرد؟
مهندس ابراهيمي اصل:
بله؛ سوخت هيدروژني ميتواند مصارف خانگي نيز داشته باشد.هم اكنون تلاش شده است كه از يك سوخت هيدروژني براي توليد برق مورد نياز سرمايش ، گرمايش و لوازم خانگي استفاده شود. همچنين براي ساخت ژنراتور دكلهاي مخابراتي و يا پايگاههاي نظامي كه سوخترساني به آنها مشكل است از پكيج هاي سوخت هيدروژني استفاده ميشود.
هيدروژن، در "Fuel Cell" به برق و حركت تبديل ميشود. ميتوان گفت، دنيا به عنوان يك سيستم "by pass" براي اين انديشه كه ممكن است فردا بنا به دلايلي كشورهاي توليد کننده نفت با يكديگر متحد شده و از فروش نفت خام امتناع ورزيده و چاههاي خود را براي صادرات نفت خام ببندند، چارهاي انديشيده است.
لذا به استفاه از آب دريا، انرژي خورشيدي و زغال سنگ به عنوان منابع انرژي (عليرغم هزينه بر بودن آنها) روي آورده است.
به رغم هزينههاي اندك اكتشافي در ايران، سومين توليد كننده نفت، نهمين رتبهي درآمدي را دارد
خبرنگار:
در پايان اين گفت و گو اگر بخواهيد درباهي ارتقاي جايگاه كنوني شركت ملي نفت ايران ارزيابي و توصيهاي داشته باشيد، چه توضيحي ارائه ميدهيد؟
مهندس ابراهيمي اصل:
نگاهي به رتبهبندي كلي شركتهاي نفتي بزرگ دنيا به اين نتيجه ميرسيم كه كشور ايران در ميان كشورهاي نفتي دنيا رتبه چهارم را دارد. ذخاير عربستان سعودي در سال 2003به ميزان 262 ميليارد بشكه بوده است ، كشور ايران كه داراي سومين ذخاير نفت دنيا است.
در ذخاير گاز روسيه رتبه اول را دارد و در رتبه دوم كشور ايران قرار ميگيرد. با توجه به اين كه ضريب جايگزيني نفت ، همچنين شاخص طول عمر بهرهبرداري از منابع نفتي كشورها قابل محاسبه است، روسيه اگر با همين منوال به توليد ادامه دهد براي 169 سال ديگر گاز دارد. گاز كشور ايران 227 سال ديگر پاسخگوي نياز هاي انرژي کشور و صادرات متعارف مازاد نياز داخل خواهد بود. اما كشور عربستان به لحاظ توليد بيملاحظهاي كه دارد (حداقل 9/8 ميليون بشكه در روز) ميزان گازش تا 97 سال ديگر تمام خواهد شد، اما اگر شاخص بهرهبرداري از ذخاير گاز شركتها را در نظر بگيريم كشور ايران با فرض اينكه مقدار گازي كه توليد ميشود معادل 2 ميليون بشكه نفت در روز است براي 227 سال ديگر گاز خواهد داشت.
اگر گاز را به معادل نفت تبديل كنيم به ازاي هر ميزاني كه توليد اضافه ميشود عمر بهره برداري اقتصادي کاهش مي يابد. اگر بخواهيم در رابطه با پايداري وضعيت شركت نفت ايران در اكتشاف و توليد صحبت كنيم، از لحاظ درآمد به علت قيمتهاي سوبسيدي پايين داخل كشور داراي رتبه نهم هستيم، اگرچه كشور ايران از لحاظ ذخاير گازي در رتبه دوم قرار دارد اما از نظر توليد گاز سومين كشور، همچنين از نظر توليد نفت نيز سومين كشور دنيا ايران است اما از نظر درآمد نفتي نهمين كشور دنيا هستيم و درآمد كشور ايران از اين بخش بسيار پايين است. همچنين هزينههاي اكتشافي كشور نيز پايين است البته شايان ذكر است هزينهي اكتشافي عربستان سعودي پاينتر از كشورهاي ديگر است. به عنوان نمونه سينوپيك براي اكتشاف هر بشكه نفت 2/8 دلار هزينه ميكند، استات اويل 2/6 دلار، petrol china 1/3 دلار، كشور ايران براي اكتشاف هر بشكه 2/0 دلار هزينه ميكند، عربستان نصف كشور ايران معادل (1/0) هزينه مي کند، اما با اين هزينه كم، باز هم در كشور همت براي كارهاي اكتشافي ضعيف بوده است.
براي داشتن ظرفيت توليد و تزريق گاز و آب و بهره برداري بهينه مخازن بايد سالي 600 حلقه چاه حفر شود که نصف آن بايستي در مناطق دريايي وبا اولويت از ميدان هاي مشترک باشد، در حاليکه عملکرد پايين تر از نياز واقعي است.
البته بايد تاكيد شود ظرفيت سازي به مفهوم الزام به توليد نيست ولي ظرفيت سازي قطعاً توليد فني و اقتصادي بهينه به همراه تزريق گاز و آب و افزايش ضريب بهره وري را به دنبال دارد.
كما كان رانت خواري ادامه دارد
723 شركت در حالي كه فاقد محصول، توليد و قبوض آب و برق مصرفي بودند، سهميهي محصولات پتروشيمي خود را تحويل ميگرفتند
به استاندار خوزستان گفتم، هر ماه 322 حواله داريم كه 120 مورد آن به هيچ عنوان وجود خارجي ندارند، يا توليد نميكنند
اگر شما اعتقاد داريد اين تعداد در استان وجود دارند، آدرس آنها را در اختيار ما بگذاريد
خبرنگار:
به عنوان آخرين پرسش؛ نقل قولهاي مختلفي دربارهي سياست شما در شناورسازي نرخ محصولات پتروشيمي شنيده ميشد؛ واقعيت اين ماجرا كه هنوز هم به سرانجامي نرسيده است، چيست؟
مهندس ابراهيمي اصل:
بله عنوان شد، ابراهيمي تحويل محصولات پتروشيمي به 700 شركت قطع كرده است، و كاهش عرضه و افزايش قيمت را دنبال ميكند، اما عنوان نكردند كه اين 700 شركت فاقد كارخانه و فاقد توليد هستند و برخي از اين شركتها دلال، رانتخوار و ويژهخوارند. اين توطئهاي بود كه مافيا با جوسازي براي دستيابي به منافع خود عليه من طراحي كرد، اما واقعيت اين است كه از 5000 شركتي كه كارخانه و توليد داشتند و همچنين قبض آب و برق سه ماهه قبلشان را آوردهاند دال بر اينكه از موادي كه در اختيار آنها قرار داده شده است توانستهاند محصولاتي نظير ظروف پلاستيك، ظروف شير، ماست، كيسه، لوله، مواد شيميايي و كود و فرش ماشيني،موكت ، قطعات يدكي و... توليد كنند. به معناي ديگر از تمام امكانات و موادي كه در اختيار آنها قرار داده شده نهايت استفاده را كردهاند و آن را به محصول قابل مصرف تبديل و به فروش رساندهاند. در مقابل 732 شركت ديگر فاقد محصول، فاقد توليد و فاقد قبوض پرداخت شده آب و برق سه ماه قبل بودند كه تحويل محصولات پتروشيمي به آنها را قطع كرديم. به دليل قطع كردن محصولات پتروشيمي به اين شركتها فشارهايي به من و سيستم وارد كرده و من را بركنار كردند، البته شايان ذكر است پس از انجام تحقيقات و رسيدگي متوجه شدند حق با ماست. همچنين بايد تاكيد كنم ما قيمت ها را افزايش ندادهايم و عرضه را نيزكاهش ندادهايم. قرار شد سهميه شركت هايي را كه قطع شده را در اختيار كارخانجاتي كه توليدكنندهي واقعي بودند قرار دهيم و سهميه آنها را افزايش داديم. به معناي ديگر با اقايان استانداران ذيربط صحبتهايي انجام شد، به عنوان نمونه به استاندار خوزستان گفتيم هر ماه 322 حواله داريم كه 120 مورد آن به هيچ عنوان وجود خارجي ندارند يا اصلا در استان نيستند يا توليد نمي كنند. اگر شما اعتقاد داريد اين تعداد در استان وجود دارد آدرس آنها را در اختيار ما بگذاريد تا براي بازديد از آنها اقدام كنيم. به اين دليل كه اين تعداد وجود خارجي ندارند سهميه آنها را قطع و با نظر استاندار و مدير كل صنايع و معادن استان اين سهميه را در اختيار شركت هاي توليد كننده واقعي استان قرار دهيم و به ما اعلام كنيد كداميك از اين شركتها دو شيفت كامل كار ميكنند كه به درصد سهمشان اضافه كنيم. در واقع راه بسيار خوبي در پيش گرفته شده بود. كه متاسفانه عملياتي نشد وكماكان داستان رانت خواري و ويژه خواري تداوم دارد.
ادامه دارد...