اشاره:
آنچه كه در پي ميآيد، چهارمين بخش از گفتو گوي خبرنگار سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران با مهندس ابراهيمي اصل، فارغالتحصيل مهندسي شيمي و مهندسي گاز از دانشکده نفت آبادان (AIT) و كارشناسي ارشد مهندسي نفت از دانشگاه کاليفرنياي جنوبي (USC) است كه به ادامه بحث دربارهي خلأهاي سياست گذاري در صنعت پتروشيمي ميانجامد.
به گزارش خبرنگار سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران، وي از اولين مديران عامل شركت نفت فلات قاره پس از پيروزي انقلاب اسلامي، مدير اجرايي فازهاي 4، 5 و 12 پارس جنوبي، معاون وزير و مدير عامل سابق شركت ملي صنايع پتروشيمي بود.
ابراهيمي اصل كه در بخشهاي پيشين اين گفتگو به آسيب شناسي صنعت پتروشيمي و تا حدودي سياستهاي توليدگاز و صادرات LNG به ويژه در پارس جنوبي پرداخته بود، در ادامه گفت و گوي خود توضيحات بيشتري دربارهي خلأهاي سياستي در مصرف گاز طبيعي ميپردازد. او با حمايت از موضع دكتر سعيدي، متخصص برجستهي مخازن نفت و گاز دربارهي اولويت تزريق گاز به مخازن نفت، بر اهميت بازيافت ثانويه و ثالثيه تأكيد ميكند و به بيان دستاوردهاي پژوهشي خود دربارهي بازيافت ثالثيه ميپردازد.
سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران،آمادگي دارد تا ديدگاههاي وزارت نفت، شركت ملي گاز، شركت ملي نفت و همچنين دانشگاهيان، كارشناسان و مديران حوزههاي تخصصي اين صنعت را در نقد اين گفت و گو، منتشر كند.
در پي متن كامل چهارمين بخش از اين گفت و گو به حضور خوانندگان گرامي تقديم ميشود. بخش پنجم و پاياني اين گفت وگو متعاقباً ارسال خواهد شد.
اولويتهاي مصرف گاز:
تزريق به مخازن نفت، توليد برق و استفاده از آن در صنايع انرژي يا براي صادرات، توليد GTL، توليد CNG
خبرنگار:
ما فاقد يك استراتژي ملي گاز هستيم، اين موضوع به عنوان يكي از نقصانهاي بزرگ سياستگذاري در صنعت گاز همواره مورد نقد كارشناسان اقتصاد انرژي و متخصصان اين صنعت است. البته در اين گفت و گو امكان بررسي ابعاد و سرفصلهاي متعددي كه در استراتژي ملي گاز قابل بررسي است، وجود ندارد، يكي از مهمترين ويژگيهاي يك استراتژي ملي، پرداختن به ابعاد و مسائل مختلف اين صنعت است، اما در نبود مطالعات مرتبط با اين استراتژي، با توجه به تجربه و شناختي كه شما در صنعت نفت، پتروشيمي و تبديلات گازي به دست آوردهايد، اگر بخواهيد يك توصيه سياستي براي بهرهبرداري از منابع گاز كشور ارائه دهيد، توجه به چه نكاتي را در اين زمينه با اهميت ميدانيد؛ اگر خواسته باشيم، بر اساس اطلاعات موجود به بررسي اولويتهاي مختلف مصارف گاز در پتروشيمي، صنعت تبديلات گازي، تزريق به مخازن و ساير مصارف آن بپردازيم، از منظر شما چه اولويتهايي بايد رعايت شود؟
مهندس ابراهيمي اصل:
1- تزريق به ميادين نفتي
2- توليد برق و انتقال آن به صنايع انرژيبر و پايين دستي و ايجاد اشتغال وتوليد در صنعت. Dispatching برق در خاورميانه يكي ازانواع مصارف عقلاني واقتصادي گاز محسوب ميشود.
3 - توليد GTL
4- توليد CNG راه حل خوبي براي استفاده بهينه از گاز در صنعت حمل ونقل محسوب مي شود.
30 سال غفلت از تزريق گاز به مخازن
موضوعي كه دكتر سعيدي به آن پرداختهاند بحث به حق و به جايي است
تزريق گاز به ميادين نفتي بايد دراولويت برنامههاي کشور قرار گيرد
خبرنگار:
با توجه به اين كه رشتهي اصلي شما مهندسي مخزن بوده، بايد مواضع علمي مشخصي در ارتباط با تزريق گاز به مخازن نفت داشته باشيد. درباره ديدگاه خود در اين باره توضيح دهيد.
مهندس ابراهيمي اصل:
غفلت درتزريق گاز به ميادين نفتي، به مرز30سال رسيده است. در اين مورد درنگ جايز نيست. گاز توليد شده در كشور موارد استفاده بسياري دارد. بهترين وايده آلترين استفادهي آن تزريق به ميادين نفتي است، خصوصاً توليد از ميادين مشترک گازي مثل ميدان گازي پارس جنوبي و تزريق به ميادين نفتي سرزمين اصلي،موضوعي كه دكتر سعيدي به آن پرداختهاند بحث به حق و به جايي است. تزريق گاز به ميادين نفتي بايد دراولويت برنامههاي کشور قرار گيرد.
توجه كنيد در توليد اوليه از يك مخزن نفتي ميتوانيم حدود 10 تا 15 درصد از نفت درجاي آن را توليد كنيم. در بهره برداري ثانويه نيز ميزان توليدي كه ميتوانيم انجام دهيم، حداكثر 10تا15درصد ديگر است. بنابراين هنگامي كه ميگوييم يك ميدان نفتي تمام شده است و ديگر براي توليد ارزش اقتصادي ندارد، در واقع حداكثر 30% از آن مخزن توليد شده است و 70 درصد نفت در مخزن باقي و زمين گير شده است.
درباره چرايي اين اتفاق بايد توضيح داد؛ زماني كه در مخزن با روش بهرهبرداري اوليه و ثانويه توليد ميكنيم، باعث افت فشار در مخزن ميشويم. به دليل افت فشار، دو اتفاق در مخزن رخ ميدهد : اول يك جريان 2 فازي (2-Phase flow) در مخزن به وجود ميآيد؛ به عبارت ديگر گاز محلول در نفت به علت کاهش فشاراز آن بيرون آمده و از آنجا كه مولكول گاز، مولكول بزرگي است، خلل و فرج سنگ مخزن را پر مي كند. فشار گاز روي نفت سبب مي شود كه مولكولهاي نفت چسبندگي بيشتري پيدا كنند. لذا چسبندگي (viscosity ) نفت بيشتر شده و نفت به سطوح خلل و فرج سنگ ميچسبد. در نتيجه زماني كه ميگوييم 70 درصد نفت در مخزن باقي مي ماند، يعني 70 درصد نفت در ميدان نفتي در خلل و فرج سنگ به دام افتاده است و امكان جريان يافتن و بالا آمدن آن وجود ندارد.
راه حل اين وضعيت عبارت است از : تزريق آب، تزريق آلكالاين يا تزريق آب و گاز، به نحوي كه از بالاي مخازن گاز تزريق و از پايين مخزن آب تزريق كنيم كه البته در اين شيوه بخشي از آب هم وارد آن دو فاز ميشود. پيدايي سه فاز نفت ، گاز و آب وضع را بدتر ميكند، اين كار در دنيا جواب اقتصادي و چشمگيري نداده است. مقداري نفت خارج ميشود و بعد دوباره به اشباع ميرسد به عبارتي بالاي 95 درصد توليد چاه ، آب و فقط حداکثر 5 درصدش نفت خواهد بود و ديگر اقتصادي نيست وبا ضايعات زيست محيطي جدي روبروست.
تز دكتراي من بازيافت ثالثيه (Tertiary Recovery ) بود كه در آن براي طراحي يك مدل رياضي يك سال كار كردم. اگر با ميكروسكوپ مولكول نفت را نگاه كنيم، مشاهده مي كنيم كه مثل يك حبهي انگور است. زمانيكه فشار كم شود، نيروي كشش مولكولي باعث ميشود كه مولکول نفت نتواند از خلل و فرج سنگي كه قطرمجاري آن کم است، عبور کند.
در اين تز اين فرضيه را دنبال كردم كه چگونه كشش مولكولي سطحي در نفت كه مولكول را به صورت كروي نگه ميدارد را كاهش دهيم و مولكول نفت را به صورت مويي و خطي در بيآوريم، بي آنكه خواص نفت تغيير كند؛ آنگاه با يك عمليات حرارتي دوباره خاصيت مولکولي و فيزيکي نفت را به آن برگردانيم.
در جريان اين كار، مادهاي پيدا كردم كه وقتي 6ppmاز آن را به آب تزريق كنيد، نيروي كشش مولكولي سطحي آب را بشدت کاهش مي دهد. تزريق اين ماده به نفت سبب مي شد كه مولكول كروي نفت تبديل به يك مولكول خطي شده و جريان يابد، لذا مي توانيم 50 درصد از نفت باقيمانده در سنگ مخزن را از اين طريق بازيافت كنيم.
بازيابي اوليه (Primary Recovery)
:10 تا 15 درصد
بازيابي ثانويه (Secondary Recovery)
:10 تا 15 درصد
بازيافت ثالثيه (Tertiary Recovery )
: 35 درصد ديگر
بازيابي اوليه (Primary Recovery) ، 10 تا 15 درصد توليد اوليه است و بازيابي ثانويه (Secondary Recovery) نيز 10 تا 15 درصد است. به تعبيري خيلي خوشبينانه با روشهاي اوليه ، همزمان 30 درصد ميتوانيم توليد كنيم و70 درصد نفت در مخزن ميماند. با روش بازيافت ثالثيه (Tertiary Recovery ) از 70 درصد نفت باقيمانده در مخزن 50 درصد آن ، به عبارت ديگر 35 درصد ديگر از كل نفت قابل بازيافت است که توليد نهايي از مخزن را بجاي حداکثر 30 درصد به حداکثر 65 در صد مي رساند.
مفهوم اين دستاورد آن است كه وقتي بتوانيد درصد بيشتري از نفت را به دست آوريد، نسلهاي آتي نيز بهتر ميتوانند از آن استفاده كنند. همه ما ميدانيم كه نفت سرمايه بين نسلي است و متعلق به يك نسل نيست كه هر كس هرطور خواست از آن بهره برداري كرده و آن را به فروش رساند و يا با مصرف بي رويه آنرا از بين ببرد.
خبرنگار:
در كدام آزمايشگاه تحقيقات خود را انجام داده ايد؟
مهندس ابراهيمي اصل:
در شركت AMINOIL روي ميدان نفتي LB در دانشگاه USC آمريكا. اين طرح بر روي يك ميدان نفتي كه 99 درصد آب و 1 درصد نفت توليد ميكرد، آزمايش شد. آن ها هر كاري كه ميتوانستند انجام داده بودند ، پس از بهره برداري اوليه و ثانويه هيچ راهي وجود نداشت که نفت باقيمانده را بصورت اقتصادي با حداقل مسائل زيست محيطي توليد کند.
در اين آزمايشگاه نمونهاي از سنگ مخزن ( CORE) كه از عمق 1650 متري زير کف دريا گرفته شده بود، درسيستمي با همان دما و فشار مخزن مورد آزمايش قرار ميگرفت تا بتوانم مدل رياضي مهندسي شيمي را عملاً به آزمايش گذاشته و در اين محيط آزمايشگاهي، ميزان بازيافت نفت را آزمايش كنم.
بازيافت ثالثيه در قيمتهاي هر بشكه بالاي 30 دلار، اقتصادي است
خبرنگار:
اين شيوه بازيافت چه اندازه هزينه ميبرد؟
مهندس ابراهيمي اصل:
با قيمت نفت بالاي 30 دلار اين روش اقتصادي است.
يعني از حدود 10 سال پيش كه قيمت نفت بالاي 25-26 دلار و سپس 30 دلار شد، سرمايهگذاري بر روي اين طرح اقتصادي است.
خبرنگار:
اين روش بازيافت در چه مخازني كارايي دارد؟
مهندس ابراهيمي اصل:
بر روي هر نوع مخزني جواب ميدهد. هنگامي كه براساس ژئوفيزيك و ژئوتکنيک و فرمولوژي براساس مهندسي مخزن، نفت مخزن و تخلخل و تراوايي آن را بررسي كرديد.آن گاه البته اينكه چاههايي كه براي تزريق انتخاب مي شوند، در كدام منطقه باشند و تزريق در چه لايههايي انجام گيرد، از پيچيدگي بالايي برخوردار است وبا تغيير فرمول مواد شيميايي و برنامه ريزي هوشمند تزريق و توليد مي توانيم قسمت عمده اي از نفت درجا را توليد نماييم.
خبرنگار:
گفته ميشود كه به طور طبيعي مخازن ماسهاي حدود 40 درصد و مخازن شكافدار حدود 15 درصد بازيافت دارند. بنابراين هنگامي كه شما از افزايش ضريب بازيافت به 65 درصد سخن ميگوييد، آيا مخازن شكافدار را مورد نظر قرار ميدهيد ؟
مهندس ابراهيمي اصل:
بله، اما مخازن كشور ايران عمدتاً آهکي و شكافدار هستند. در مخازن ما لايهها آهكي است. تخلخل و تراوايي آن و نوع ساختار سنگ بيشتر آهكي است نه ماسهاي. به طور مثال از آسماري تا بنگستان در لايههاي مختلف مخزني ، راندمان توليد 30 درصد است. اما اين قابليت وجود دارد كه 50 درصد نفت باقيمانده در مخزن را به روش ثالثيه در قيمت هاي بالاي 30 دلار بازيافت شود، يعني توليد نهايي در اين نوع مخازن هم به مرز 65 درصد برسد.
البته 50 درصد نقطهي شروع است ، اگر روي آن كار كنيم اين رقم قابل افزايش است. من در حدي كه تنها فرضيه را اثبات كنم و روي يک نمونه واقعي در سيميلاتور و کوره ها با شرايط واقعي مخزن آن را تست کرده و نتايج را تدوين نمايم، پيش رفته و روي آن كار كردم. از نظر مدل رياضي وعملي مي توانيم يك نمونه آزمايشي (Pilot Plant) از مخزن ساخته و تست نموده و نتيجه را روي مخزن اجرا كنيم.
با افزايش راندمان توليد درسيكلهاي تركيبي (Combined Cycle) ، ميتوان با بهرهوري بالايي از برق توليدي در صنايع انرژيبر استفاده كرد
ميتوانيم به عنوان مركز كنترل شبكههاي انتقال فشار بالا ( Dispatching ) خاورميانه عمل كنيم
خبرنگار:
شما از توليد برق و انتقال آن به صنايع انرژيبر و پايين دستي و Dispatching برق در خاورميانه به عنوان يكي ازانواع مصارف عقلاني واقتصادي گاز و حتي دومين اولويت مصرف آن ياد كرديد، البته بحث صادرات گاز تا به حال بارها از سوي وزارت نيرو مطرح شده است، اما روشن است كه اگر بخواهيم از اين استراتژي، به عنوان دومين اولويت مصرف گاز بعد از تزريق به مخازن نفت ياد كنيم، بايد استدلالهايي جدي براي دفاع از آن در مقابل ساير اولويتهاي مصرف گاز داشته باشيم. از منظر شما چه مزيتهايي ميتواند اين رويكرد و منطق را در اولويتبندي مصارف گاز توجيه كند.
مهندس ابراهيمي اصل:
نكته مهمي كه در اين زمينه بايد به آن توجه كرد اين است كه با افزايش راندمان توليد درسيكلهاي تركيبي ((Combined Cycle وقتي كه گاز به برق تبديل ميشود، ميتوان با بهرهوري بالايي از برق توليدي درواقع در صنايع انرژيبر، براي توليد سيمان، شيشه، آلومينيم، فولاد، پروفيلهاي خاص كه قيمت آنها روز به روزنيز در حال افزايش است ، همچنين پتروشيمي ، و صنايع انرژي بر ديگري نظيرميكروالكترونيك كه جنبهي ) (High Tech و توليداتي با ارزش افزوده بالا ((Added value دارند، استفاده كرد.
در اين صورت به جاي فروش مواد خام (raw materials)، توليداتي با ارزش افزودهي بالاتري را صادر ميكنيم وفرصت هاي اشتغال و رونق اقتصادي را در کشور مهيا مي سازيم.
تكنولوژي امروز درجهت ايجاد سيستم چرخه تركيبي (Combined Cycle) گام هاي مهمي برداشته است، به منظور افزايش كارآيي (efficiency) و ضريب راندمان نيروگاهها بر روي ژنراتورهاي جديد نيروگاههاي گازي و حرارتي تغييرات جديدي انجام شده است.
نكته ديگري كه بايد به آن توجه كنيم اين است كه ما ميتوانيم به عنوان Dispatching خاورميانه عمل كنيم. Dispatching مركز كنترل شبكههاي انتقال فشار بالاي DC و AC است. به عبارتي ميتوان برقي را كه به عنوان مثال درعسلويه توليد ميشود را با يك شبكهي انتقال ولتاژ بالا (High voltage) به صورت DC به سمت شمال يعني آسياي ميانه تا روسيه ، در جهت شرقي- غربي به عراق تا سوريه و در جهت ديگربه پاكستان تا هند صادر کنيم.
براي سوددهي بالا و کسب درآمد قابل توجه مي توان از اختلاف افق و اختلاف پيك مصرف(pick) موجود در شاخهي شرقي- غربي؛ شاخهاي كه به سمت پاکستان،افغانستان، هند، عراق و سوريه هدايت مي شود ؛همچنين از اختلاف فصول موجود در شاخهي جنوب به شمال براي انتقال برق استفاده کرد.
اين سياستي است که ""Dispatching سوئيس در اروپا عمل کرده است. سوئيس برق را از نيروگاه هاي واقع درنواحي گوناگون خريداري کرده و به مناطق متقاضي خريد و مناطقي که در پيک مصرف نيازبالايي دارند ، به قيمت بالا مي فروشد. لذا درآمدي که از اين طريق کسب مي کند بسيار بيشتر از درآمد صاحبان نيروگاه هاست.
متاسفانه اطلاعات برخي از مراکز و مديران کشور نسبت به دستاوردهاي تكنولوژي اندک است
تكنولوژي امروز درانتقال برق، به جاي استفاده ازجريان متناوب، از جريان " "DC استفاده ميكند
اتلاف شبكهاي اين جريان برق بسيار پايين است
خبرنگار:
آيا وجود اختلاف فراوان درفواصل منجر به اتلاف انرژي نخواهد شد؟
مهندس ابراهيمي اصل:
با توجه به تغييرو پيشرفت در تكنولوژي فعلي اتلاف انرژي بشدت کاهش يافته است. متاسفانه اطلاعات برخي از مراکز و مديران کشور نسبت به دستاوردهاي تكنولوژي اندک است. لذا با توجه به عدم آگاهي در اين زمينه اقدامات قابل توجهي نيز انجام نشده است.در گذشته برق توليد شده را به صورت AC جريان متناوب روي شبكهي فشار قوي منتقل ميكردند. سيستم فشار قوي در واقع همان دكلهاي بزرگي است كه به عنوان مثال با ولتاژهاي نظير 132 ، 230، و 400 کيلو ولت در كشور ما وجود دارد. برق اين شبكه را درمرحله بعدي در پستها، به 20 كيلوولت تبديل ميكنند؛ آن گاه برق در ولتاژهاي پايينتري مانند 220 و 380 ولت براي مصارف خانگي و صنعتي استفاده ميشود. راندمان و بهرهوري در اين شبكه، به دليل سطح تکنولوژي و ضعف مديريت ،عدم استفاده از دانش وفن آوري روز، به موقع و خوب انجام ندادن تداركات و تعميرات افت قابل توجهي دارد. به همين دليل ما شاهد 30 درصد پرت انرژي در شبكه انتقال و توزيع کشور هستيم. اين در حالي است که دنيا مدتهاست كه به اهميت تكنولوژي انتقال برق پي برده است و هم اکنون نيز آن را در شبکه هاي طولاني به صورت DC منتقل مي کند.
تكنولوژي امروز درانتقال برق، به جاي استفاده ازجريان متناوب از جريان " "DC استفاده ميكند. به عبارت ديگر برقي كه در نيروگاه توليد ميشود وارد Rectifier Station شده و به جاي تبديل شدن به يك جريان متناوب به جريان DC تبديل ميشود و اتلاف شبكهاي اين جريان برق بسيار پايين است در حالي كه ميزان اتلاف انرژي در جريان متناوب بالاست. دنيا به اين موضوع كاملا واقف است و به شبكه انتقال DC"" دسترسي پيدا كرده است. اين روش در اروپا، آمريكا، كانادا و در ژاپن اعمال ميشود. متاسفانه ما هنوز به عادت تبعيت چشم بسته خود نسبت به شركتهاي هاي صاحب نام زيمنس و آلستوم وجنرال الکتريک ادامه داده ايم.
به هر حال معتقدم، در صورتي كه به Dispatching خاورميانه، تبديل شويم، ميتوانيم به راحتي گاز را به برق تبديل كنيم وبه صورت DC"" آن را انتقال دهيم. در اين صورت با اتلاف انرژي درشبكه نيز مواجه نخواهيم بود. برق انتقال يافته در مقصد وارد "Rectifier Station" شده و DC به AC تبديل ميشود. با اين روش در واقع مشكل اتلاف انرژي الكتريكي در مسير طولاني را حل کرده و براي کشور ثروت و قدرت خلق مي شود.
خبرنگار:
در طي چند كيلومتر اتلاف شبكهاي انتقال برق DC پايين است؟
مهندس ابراهيمي اصل:
در فواصل تا 2000كيلومتر اين اتلاف بسيار پايين است. البته در هر نقطهاي كه امكان اتلاف انرژي وجود داشته باشد با نصب يك Rectifier شبكه را تقويت كرده و برق را به داخل شبکه منتقل ميكنند.
شركتهاي آ.ب. ب ، زيمنس و انسالدو اين تكنولوژي را دارند. استفاده از اين تكنولوژي در كشورما به مفهوم نياز كمتر به ساخت نيروگاههاي جديد است. زيراكه 30 درصد، اتلاف شبكهاي كمتري رخ ميدهد.
دكتر اسدالله ابري محقق مركز تحقيقاتي شركت آ.ب. ب، مرد علمي سال سوئد كه 30 ا ختراع و Patent ثبت كرده است را با 2 هدف به ايران دعوت كردم:
1- ايجاد برق مطمئن براي پتروشيمي
2- افزايش دانش فني درزمينه "Direct Current" و انتقال" "DC
ايشان به مدت 9 ماه با پتروشيمي همكاري كرد، زمانيكه من از كار بر كنار شدم ، به قرارداد ايشان نيز خاتمه داده شد
خبرنگار:
آيا اين تكنولوژي، يك تكنولوژي پيشرفته است كه دستيابي به آن براي ما امكان پذير نيست؟
مهندس ابراهيمي اصل:
خير، چندان نيز پيشرفته نيست. در اين مورد لازم است كه بيشتر توضيح دهم. آقاي دكتر اسدالله ابري از دانشگاه صنعتي شريف در مقاطع ليسانس و فوقليسانس برق فارغ التحصيل شده اند، ايشان دوره دکتري مهندسي برق در دانشگاه گرونوبل گذرانده اند. پس از فارغ التحصيلي ، در مركز تحقيقاتي آ.ب. ب به مدت 10 سال فعاليت كرده و 30 ا ختراع و Patent ثبت كرده اند و در سال1990 به عنوان مرد علم سوئد انتخاب شدند. دولت سوئد با ايشان قراردادي بست و به وي پيشنهاد كرد كه حاضر است دانشکده اي در اختيار او قرار دهند تا از هر مقطعي كه بخواهد ليسانس، فوقليسانس، دكترا و يا حتي ديپلم دانشجو بگيرد، به شرط آنكه به طور متوسط هرچهار سالي يك نفرهمانند خودش تربيت كند و در ازاي اين كار نيز هر مقدار پول كه نياز داشته باشد در اختيار وي قرار دهند. ايشان را براي پرداختن به دو مقوله به پتروشيمي دعوت كردم.
1- ايجاد برق مطمئن براي پتروشيمي ، چرا كه قرار بود خط اتيلن شرق و غرب و خط گاز بوشهر، بندرعباس و چابهار اجرا شود.
2- افزايش دانش فني درزمينه "Direct Current" و انتقال" "DC.
ايشان به مدت 9 ماه با پتروشيمي همكاري كرد، زمانيكه من از كار بر كنار شدم ، به قرارداد ايشان نيز خاتمه داده شد.
ايشان از دانشگاه در سوئد مرخصي گرفته و به ايران آمده و مشغول كار بر روي دو پروژه مهم بودند. كارهاي بسيار بزرگي را نيز انجام دادند، اما به محض بر كنارشدن من، عذر ايشان را نيز خواستند.
اهميت برق مطمئن در پتروشيمي
توجه كنيد كه برق مطمئن از اهميت بسيار بالايي در توسعه صنعت پتروشيمي برخوردار است. برق مطمئن، برقي است که ضريب اطمينان و عدم قطع آن بسيار بالا باشد.
براي آنكه در آمريکا اين ضريب را از 99/ 99 در صد به 999/99 درصد برسد، بايد 15 نيروگاه اتمي جديد ساخته شده و در حدود 50 ميليارد دلارنيز در شبكه هزينه شود. در اين صورت" "Reliability برق افزايش مييابد.
غفلت از مزيتهاي تبديل گاز به برق و صادرات برق AC در برابر صادرات خط لوله
خبرنگار:
بين خط لوله و برق، اولويت و ارحجيت با كدام يك است. چرا كه هر دو مورد وابستگي ايجاد ميكنند.
مهندس ابراهيمي اصل:
خط لوله به لحاظ اقتصادي در فواصل بيش از 2000 كيلومتر مقرون به صرفه نيست. در حالي كه شبكه برق اين محدوديت را ندارد. به نظر من بايد در صدي از هر دو را داشته باشيم.
در بعضي نقاط به علت وجود موانع فيزيكي و به دليل صعبالعبور و كوهستاني بودن، منطقه انتقال برق به صورت DC چه از طريق دفن كابل از زيرزمين و چه به صورت هوايي، امكان پذير است. اما در نقاطي كه ايمني وجود دارد و ترانزيت دچار اشكال نيست، خط لوله ارجح است. خصوصاً اگر شبکه توزيع گاز براي مصارف صنعتي و خانگي در کشور همسايه يا هدف وجود داشته باشد.
خبرنگار:
ظاهرا خط لوله از برق پرهزينهتر است.
مهندس ابراهيمي اصل:
بله، به ويژه آن كه در گذشته نقشهبرداري به سه سال زمان نياز داشت اما هم اكنون درطي يك هفته از طريق سوپر رايانهها و عكسبرداري ماهوارهاي بهترين كريدورها و مسير مشخص ميشوند. سيستم ماهوارهاي به صورت online"" مسير را تعيين و" Optimize" ميكند و فاصله پايهها و نوع تيرها را مشخص ميكند.
در جنوب خليجفارس به جاي انتقال گاز به امارات ميتوان از طريق خوابانيدن كابل برق در كف دريا، به صورت DC برق را منتقل كرد.
خبرنگار:
چرا قطر چنين كاري را انجام نميدهد؟
مهندس ابراهيمي اصل:
به قطر اجازه چنين كاري داده نميشود. به نظر نميرسد كه آنها در اين زمينه ها از خود اختيارات زيادي داشته باشند. استراتژي آنها نيز توزيع در منطقه نيست، بلكه انتقال اين ثروت به آمريكا و تبديل آن به ارزش افزوده در اين كشور است. سياست آمريكا درباره راهكار صادرات گاز منطقه توسعهي طرحهاي LNG است. طبق محاسبات آنها 65 درصد انرژي دنيا در خاورميانه در اختيار مسلمانهاست. لذا به دليل عدم امكان انتقال انرژي از طريق خط لوله به جهت بعد مسافت، LNG بهترين شيوه بردن گاز طبيعي کشور هاي منطقه به منظور تامين ارزان آنها محسوب ميشود، چرا كه به صورت بستهبندي از طريق راههاي آبي قابل انتقال است.
آمريكاييها به طور استراتژيك در قطر و ايران دنبال اين هستند كه گاز را به صورت LNG و در واقع به گونهاي بستهبنديشده، به ثمن بخس (بهاي ناچيز) بگيرند. ميان ما و قطر رقابت ايجاد كرده و فاصله ايجاد كنند. تا ما همکاري نكنيم و آن ها بتوانند مخزن را خالي كنند.
ادامه دارد...