نقدهاي بهمن جلالي بر دوسالانه و نمايشگاههاي عكس!
دوسالانهاي راه مياندازيم، با انتخاب 27 داور؛ دستكم كمي فكر كنيم كه اين مورچه فشار خونش چقدر است كه 27 دكتر بخواهد؟ يا تعريف دوسالانه و بيينال را نميدانيم، يا اينكه ميخواهيم كاري كنيم كه هيچ كس شاكي نشود. اما سوال ميكنم، آيا موزهي هنرهاي معاصر ايران يا مركز فرهنگي صبا جاي عكسهاي صنعتي و تبليغاتي است؟ آيا مركز هنرهاي تجسمي وظيفهاش حمايت از اين عكاسهاست يا حمايت از قشر جوان عكاسي كه عكاسي را به عنوان يك ژانر هنري دنبال ميكند و هيچ پشتوانهاي ندارد؟ اينها گفتههاي بهمن جلالي - دبير نهمين دورهي دوسالانهي عكس تهران - است كه سه سال پيش پس از توقفي ششساله، با تاكيد بر عكسهاي خلاقه و هنري، برگزار شد. وي در گفتوگويي با خبرنگار بخش هنرهاي تجسمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با اشاره به وظايف مركز هنرهاي تجسمي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و نيز موزهي هنرهاي معاصر به عنوان نهادهاي اصلي دولتي حامي هنرهاي تجسمي در برگزاري دوسالانهي عكس، عنوان كرد: سوال اصلي من كه همان روز اول دوسالانه گذشته هم گفتم و آن همه حرف شنيدم و الان همان را ميگويم و پاي حرفم ميايستم، اين است كه وظيفهي خودتان را به عنوان مركز حمايتي هنرهاي تجسمي روشن كنيد. هنرهاي تجسمي را در عكاسي تعريف كنيد. موزهي هنرهاي معاصر را تعريف كنيد كه در قالب هنرهاي معاصر چه عكسي شكل ميگيرد و چه عكسي تعريف ميشود؟! جلالي تاكيد كرد: مركز هنرهاي تجسمي حق و وظيفه ندارد كه از انجمنهاي صنفي دفاع كند. انجمنهاي صنفي به عنوان يك حرفه كارشان را دارند انجام ميدهند؛ آنها در ازاي توليد كارشان براي خود درآمد ايجاد ميكنند. حالا بگويند تكليف دانشجو و هنرمندي كه دارد كار خلاقه ميكند، به چه كسي مربوط ميشود؟ از بحران و دفاع از ميراث فرهنگي گرفته تا دفاع از ...؛ همهي اينها بسيار خوب است، اما راهي هم براي آدمهايي كه از دانشگاهها فارغالتحصيل ميشوند و در جستوجوي عكاسي بهعنوان هنر تجسمي مستقل هستند، پيدا كنند. چه كسي ميتواند از اينها دفاع كند؟ وي گفت: ميخواهند همه را داشته باشند، اما نميتوانند. اين درست همان اشكالي است كه در تاسيس انجمنهاي عكاسان ايران كردند. نميتوانند تمام شاخههاي عكاسي فعال در ايران را در يك كاسه بريزند و برايش اساسنامه درست كنند. در اساسنامه، بايد مشخص باشد كه با چه كسي طرف هستيم؛ به هر حال، انجمن، صنفي يا هنري است؛ چگونه ميخواهند اساسنامهاي براي اين طيف بنويسند؟ منتظرم ببينم چگونه ميخواهند اين اساسنامه را بنويسند! او با اشاره به بزرگترين مسابقهي عكاسي مطبوعاتي در دنيا گفت: وردپرس فتو، با 50 سال سابقهي برگزاري، حدود 10 نفر داور دارد. تازه آنها 10 نفري هستند كه همهشان در عكاسي خبري كار كردند. حال دوسالانهي كشور ما آيا اين همه داور برميتابد؟ مگر به صرف آنكه كسي در فلان انجمن عكاسي راي آورده، ميتواند داور باشد؟ آيا معيار يك داور خوب، تنها عكاس خوبي بودن است. او با تاكيد بر اين كه يك عكاس ميتواند عكسهاي خوبي بگيرد، اما ممكن است داور خوبي نباشد، تصريح كرد: آمدهاند دوسالانهاي درست كردهاند كه كسي نقدشان نكند و حرفي نگويد، وقتي نخود و لوبيا را در يك ديگ ميريزيد كسي نميماند كه به شما اعتراض كند. يك نمايشگاه، يك مسابقه و يك دوسالانه به من نشان دهيد كه 27 داور با شاخههاي مختلف داشته باشد. اين هم از آن كارها و حرفهاي عجيب و غريب است. اين دوسالانه، بازار مكاره شده است. وي با انتقاد به تركيب هيات داوران دور جاري دوسالانهي عكس ايران گفت: 7-8 انجمن درست كردند، هر انجمني هم يك هيات مديره و رييس دارد. اكنون براي دوسالانه هم اين بخشها را تعريف كردند. اگر اين بخشها تعيين شده، بهدليل آن است كه انجمنها قبلا به وجود آمدهاند. حال گفتهاند چه كسي صالحتر از قضاوت عكسهاي اين مقوله، جز اينكه هيات مديره آن انجمن يا معرفي شدهي آن باشد. جلالي گفت: ما نميتوانيم باج بدهيم؛ تمام صحبتي كه سه سال دربارهاش حرف شنيدم، اين بود كه مركز هنرهاي تجسمي وظيفه دارد از عكاسي بهعنوان هنرهاي تجسمي حمايت كند. موزهي هنرهاي معاصر وظيفه دارد كه از اينها حمايت كند. دوسالانه و هر بيينالي در دنيا تعريف دارد. بايد از اين جوانها حمايت كرد. اين هنرمند عكاس و مدرس دانشگاه در ادامهي گفتوگو با ايسنا تصريح كرد: متاسف و ناراحت ميشوم، غمم ميگيرد كه در موزهي هنرهاي معاصر اين مملكت، عكس كارخانه و صنعت و تبليغات ببينم، اما آقايان گويا ميخواهند راي و حضور داشته باشند و حرفي هم نشنوند؛ پس بهترين راه، شراكت است ديگر؛ و نتيجه هم اين ميشود كه ميبينيم. به اعتقاد او، مجموعهي فرهنگي هنري صبا نيز بايد دليل خود را براي برپايي اين نمايشگاه عنوان كند كه چرا در يك مركز فرهنگي عكس تبليغاتي ميگذارد؟! جلالي يادآوري كرد كه با يك كار اصلا مخالفتي ندارد، ميتوان نمايشگاهي فراگير از همهي شاخههاي عكاسي كه در اين مملكت وجود دارد، برگزار كرد، اما نام آنرا بيينال نگذارند. چراكه بينال تعريف دارد. به گمان او اگر برگزاركنندگان دلايلشان را براي برپايي چنين دوسالانهاي عنوان كنند، ديگر حرفي نيست. ما ميتوانيم رويداد عكاسي با تمام شاخهها در اين مملكت بهصورت نمايشگاه بهنمايش بگذاريم؛ اما كجا؟ بر اساس يك تعريفي اين كار را انجام گيرد. وي همچنين گفت: وقتي عنوان ميشود كه دو جايزهي برتر را موزهي هنرهاي معاصر اهدا ميكند، اين سوال مطرح ميشود كه اين ميان موزه چه كاره است، وظيفهي موزه چيست؟ اگر اين جايزهها را سامسونگ و سايپا بدهند، حرفي نميماند، اما بگويند بالاخره ميخواهند در تعريف موزهي هنرهاي معاصر حركت كنند، يا در تعريف نگهداشتن همهي آدمها كه بهمعناي عوامفريبي است. او با اشاره به تشكيل انجمنهايي چون انجمن عكاسان بحران، اظهار كرد: مگر ميشود انجمني داشت كه تنها در بحران شركت كند؟ انجمن عكاسي بحران بايد جزو شاخهاي از انجمن عكاسي مطبوعاتي كه وجود داشته، باشد؛ آنجا آدمهايي را تربيت كنند و بشناسانند كه در هر بحراني كار كنند. اما اين كار را نكرده، آمدند شاخهي ديگري را به نام عكاسي بحران تشكيل دادند. پس از زلزلهي بم جو گرفتمان و با صرف ميليونها تومان انجمن و نمايشگاه برپا شد. ميليونها تومان خرج كردند، عكس زلزله بم را نمايش دادند. چه نتيجهاي بهدست آمد؟ اگر اين انجمن را ميبردند زير شاخهي انجمن عكاسي مطبوعات و شاخهاي در آنجا توليد ميكردند، آن انجمن را نيز دفاع و تقويت ميكردند، سودمندتر نبود؟ وي بهعنوان نمونهاي ديگر گفت: مسابقهاي بهنام هنر و نيايش راه انداختند، چند ميليارد تومان هزينه برداشت. تنها مسابقه در ايران بود كه غرفهاي در فتوكينا داشت؛ فتوكينا نمايشگاه صنعتي بود، اما اينها غرفهاي را اجاره كردند. جوايز چند ميليون توماني را هم دادند، اما چه اتفاقي در عكاسي ما انداخت، چه بازتابي در دنيا و حتا ايران داشت؟ چندصدميليون تومان هزينه كردند، اگر موفق بود چرا ادامه ندادند؟ اين بودجه را تلف كردند؛ درحالي كه با اين بودجه ميتوانستند 20 كتاب را به يك مترجم سفارش داده و بهعنوان منابع دانشگاهي مورد استفادهي دانشجويان باشد. به اعتقاد جلالي ميتوانستند اين بودجه را صرف شهرستانيهايي كنند كه حتا پول قاب كردن عكسهاشان را ندارند، يا به عكاسان تهراني كمك كنند كه عكسهاشان را در شهرستانها نشان دهند و يا صرف گسترش مسائل فرهنگي در شهرها و روستاها و استانها ميكردند، خيلي موفقتر از آن بود كه آنطور شعار و اينگونه عمل شود. بهمن جلالي گفت: تنها سوالم از برنامهريزان نمايشگاه اين است كه چه دستاوردي پيش آورد؟ آيا در دنيا موفق شد، آيا در ايران موفق شد، اين پول صرف چه شد؟ همين بازي را داريم سر دوسالانه در ميآوريم؛ شعار ميدهيم، جايزه ميدهيم و ... مبادا كسي از ما برنجد! حالا ميخواهم از كساني كه سه سال پيش چنين تاختند، فحاشي كردند و بدوبيراه به ما گفتند و معلوم نيست الان كجا هستند، بپرسم حالا چرا دربارهي اين مقولات حرفي نميزنند، آيا مشكلشان من بودم؟! انتهاي پيام