دكتر مصطفي معين، وزيراسبق علوم، تحقيقات و فناوري در گفتوگو با خبرنگار تاريخ سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) با بيان اينكه "جنبش دانشجويي ايران طي 6 دهه فعاليت خود عليرغم فراز و فرودهايي كه در مراحل مختلف داشته همواره نسبت به آرمانهاي مردمي و دانشگاهي حساس بوده و احساس مسووليت كرده است"، به بازخواني فعاليتهاي اين جنبش در گذشته، شرايط فعلي و چشمانداز آتي آن پرداخت.
وي تصريح كرد: «اين جنبش معمولاً در شرايط اختناق و خشونت بعد از وقفهاي كوتاه مجدداً اوج گرفته و به ايفاي تعهد اجتماعي خود در زمينه دفاع از حقوق و آزاديهاي قانوني ادامه داده است.»
به گفته معين، نقاط عطف مهمي نيز مانند 16 آذر 1332 و يا 13 آبان 1357 و 18 تير 1378 در كارنامه و تلاش مظلومانه حركت دانشجويي وجود داشته كه منشا آثار بلند مدت سياسي اجتماعي، مديريتي و تداوم حركت شده است.
وي در گريزي كوتاه به 18 تير و نقشآفريني دانشجويان، نقش جنبش دانشجويي در 18 تير را در ادامه نقش آنها در ايجاد دوم خرداد ارزيابي كرد و گفت: «دانشجويان و دانشگاهيان به همراه فرهنگيان و ديگر نخبگان كشور سهم تعيين كنندهاي در پيدايش تحولات اجتماعي و تشكيل دولت اصلاحات داشتند و به همين نسبت هزينههاي آنرا پرداختند كه نقطه اوج آن 18 تيربود.»
معين ادامه داد: «در 18 تير، دانشجو در موضع دفاع از حريم دانشگاه به عنوان يك نهاد مدني پيشتاز، دفاع از حقوق مردم در زمينه انديشه و بيان و قلم در برابر تحجر و خشونت عوامل ساختار قدرت و مدعيان دين قرار گرفت.»
وزير اسبق علوم، تحقيقات و فناوري وجه آرمانخواهي جنبش دانشجويي بخصوص در زمينههاي اجتماعي و سياسي را در مقاطع حساسي كه از آن ياد كرده است وجه محوري براي اين جنبش معرفي كرد و افزود: «آرمانهايي همچون آزادي و عدالت، اخلاق و معنويت، دموكراسي، ظلمستيزي، دفاع از محرومان، روشنگري سياسي، اجتماعي و خرافهزدايي از دين همواره محبوبيت داشته است.»
به اعتقاد وي، سازمانيافتگي اين جنبش همراه با انرژي، نشاط جواني و آزاد بودن از تعلقات مادي پشتوانه مهم دانشجويان براي نيل به آرمانهاست.
اين استاد دانشگاه، مطالبات دانشجويي را در دانشگاهها و مقاطع مختلف تاريخي متنوع و تغيير يابنده و در عين حال هدفمند و در جهت رفع تبعيض، ظلم و بيعدالتي و يا محدوديتهاي غيرمنطقي ارزيابي كرد و افزود:« در يك نگاه كلي، مطالبات و اعتراضات صنفي از مسائل و مشكلات آموزشي و مديريتي گرفته تاكيفيت غذا و يا خوابگاه و حمل و نقل دانشجويي همگي يا از علل اصلي بحران دانشگاهها و يا پوششي براي طرح خواستههاي سياسي ميباشد.»
وي با بررسي سير تحول مطالبات جنبش دانشجويي پس از انقلاب تاكنون، تصريح كرد: «پس از پيروزي انقلاب اسلامي و بازگشايي دانشگاهها در زمان جنگ تحميلي، تا مدتي خواستههاي دانشجويي در حداقل خود قرار داشت. ولي با اتمام جنگ به تدريج اعتراضات صنفي و سياسي رو به افزايش گذاشت؛ و در عين حال جنبه ضديت با نظام به خود نگرفت. ميتوان نقطه اوج تاثيرگذاري مثبت جنبش دانشجويي ايران بر سرنوشت سياسي جامعه را، دوم خرداد 76 دانست. متاسفانه اين پتانسيل عظيم بعد از 18 تير 78 دچار ركود و تشتت دروني شد كه هنوز هم پيامدهاي آن از جمله در انتخابات دوره نهم رياست جمهوري قابل مشاهده و ارزيابي است.»
معين در بخش ديگري از اين گفتوگو با بيان اينكه حوزه فعاليت جنبش دانشجويي گسترده و متنوع است و با رسالت و ماموريتهاي دانشگاه هماهنگي دارد، اظهار داشت: «مأموريت دانشگاه در دنياي مدرن فقط پرداختن به آموزش و تربيت كادرهاي تخصصي و يا انجام پژوهش در رشتههاي مختلف و توليد و نوآوري علمي نيست. دانشگاه در اين زمان علاوه بر وظايف و مسووليتهاي علمي و آموزشي و پژوهشي، مسووليت فرهنگي و اجتماعي نيز در سطح ملي و جهاني بر عهده دارد.»
وي با تاكيد بر اينكه دانشگاه يك نهاد واسط و تأثير گذار در رابطه با دولت، جامعه و برنامه هاي توسعه ملي است، گفت: «به همين نسبت انتظار ميرود كه جريان دانشجويي نيز در حوزهاي وسيع و مرتبط شامل آموزش، پژوهش، فرهنگ، هنر، اجتماع و سياست تلاش و فعاليت كند.»
وزيراسبق علوم، تحقيقات و فناوري در خصوص لوازم مشاركت حداكثري جنبش دانشجويي تصريح كرد: «اعتقاد عميق به آرمانها، عزم و انگيزه قوي، سازماندهي نيروها، داشتن طرح و برنامه جدي و واقعبينانه و استقامت و پيگيري در همه شرايط با نگاه به آينده از جمله لوازم مشاركت حد اكثري هم در عرصه علمي و هم در عرصههاي سياسي و اجتماعي است. در تجربه شخصي خود ما هم در دوران دانشجويي و در عمل برايمان ثابت شد كه ميتوان همزمان در هر سه حوزه علمي، سياسي و اجتماعي مشاركت جدي داشت و تاثيرگذار بود.»
معين در همين زمينه به اقدامات وزارت علوم در دوران وزارتش اشاره كرد و ادامه داد: «پيشبيني مشاركت دانشجويان در شوراهاي مختلف اجرايي و تصميمگيرنده مانند شوراهاي دانشكده و دانشگاه و شوراهاي دانشجويي و فرهنگي در آييننامه مديريت دانشگاهها و موسسههاي آموزش عالي (سالهاي 70-69)، پبشبيني حضور نماينده دانشجويان در كميتههاي انضباطي (سالهاي 70-1368)، تنظيم و ابلاغ آييننامه تشكلهاي صنفي دانشجويان (اوايل دهه 70)، تدوين و ابلاغ آييننامه تشكلهاي سياسي ( دوره اول وزارت 72-1368)، تدوين و ابلاغ آييننامهها و دستورالعملهاي تشكلهاي علمي و كانونهاي فرهنگي، هنري و اجتماعي دانشجويان (82-1376)، تدوين و ابلاغ آييننامه نشريات دانشجويي، هماهنگ با فضاي عمومي و با نشاط جامعه و پيشروتر از آن از جمله اين اقدامات بود.»
معين با بيان اينكه جنبش دانشجويي از بيشترين پويايي و تحرك در سالهاي 76 و 77 ( و تا قبل از 18 تير 1378) برخوردار شد، اظهار داشت: «علاوه بر تشكلهاي سياسي و صدها برنامه و فوق برنامههاي آنها، بيش از 3هزار كانون و و تشكل علمي، فرهنگي- هنري و يا اجتماعي در انشگاهها شكل گرفتند. ميتوان گفت نمونه كوچكي از يك جامعه قانونمدار و بالنده مدني در دانشگاهها به وجود آمد.»
وي افزود: «در ميان آن حجم عظيم از فعاليتهاي دانشجويي، درصد تخلف از مقررات كمتر از 2 درصد بود و هيچگونه تزاحمي نيز با برنامههاي آموزشي دانشگاه وجود نداشت. در اين دوران با گسترش دورههاي تحصيلات تكميلي و تلاش استادان و پژوهشگران و دانشجويان دكتراي تخصصي، نهضت توليد علم در آموزش عالي ايران شتابي دو چندان يافت به نحوي كه سالانه بين 40 تا 60 درصد رشد داشتهايم و اكنون دومين رتبه را در ميان تمام كشورهاي اسلامي و در حال توسعه كسب كردهايم.»
وي با تاكيد بر اينكه فعاليت دانشگاه و دانشجو نميتواند يك بعدي باشد، گفت: «دانشجوي فرهيخته و متعهد نسبت به جامعه خود، همزمان در هر سه عرصه علمي، اجتماعي و سياسي نقشآفرين است.»
وزير اسبق علوم، تحقيقات و فناوري تاكيد كرد: «طبيعي است كه اهتمام اصلي دانشجو به كسب جديدترين مهارتها و آموزههاي علمي و كاربردي باشد، ولي نبايد نقش خود را در تعامل با جامعه و ساختار نظام اجتماعي از ياد ببرد.»
وي ادامه داد: «دانشجو قادر است مفاهيم جهاني و مدرني مانند دموكراسي، حقوق بشر، برنامهريزي، توسعه ملي، حقوق شهروندي، مديريت علمي و بهرهوري، اصلاحات اجتماعي و گفتوگوي فرهنگها را در ارتباط با محيط خانواده، مدرسه، شهر و بخش و روستاي كشور طرح و تبيين نمايد و در متن فرهنگ عمومي وارد كند. البته مقدم بر آن دانشجو، استاد و عموم دانشگاهيان نسبت به ايجاد تحول در ساختار دانشگاه خود و مشاركت در اداره امور علمي و اجرايي مسووليت دارند و نميتوانند بيتفاوت باشند.»
معين تاكيد كرد: «تحقق آزادي علمي و استقلال دانشگاه، مشاركت دانشگاهيان در انتخاب مديريتها و تقويت جايگاه و منزلت دانشگاه در نظام اجتماعي و حضور موثر دانشگاهيان در برنامهريزي توسعه كشور از جمله مهمترين آرمانهاي جنبش دانشجويي در شرايط فعلي است.»
وزير اسبق علوم، تحقيقات و فناوري افزايش آگاهي و رشد جامعه و تحقق "شهروندان توانمند" در كنار تغيير نگاه و بينش حاكميت و تحول دانشجو و دانشگاه را تكميلكننده حلقه دانشگاه، دولت و جامعه برشمرد و تصريح كرد: «اجزاي اين حلقه مكمل يكديگر و پيشبرنده مجموعه جامعه و كشور به سمت اهداف و آرمانها هستند.»
معين درباره آينده جريان دانشجويي در كشور عنوان كرد: «عليرغم لطمه جدي به جنبش دانشجويي ايران از نفوذ و دخالت عوامل بيروني و خشونتهايي كه در دوره اصلاحات به آن تحميل شد، به نظر ميرسد كه به تدريج واقعبيني، عقلانيت و دورانديشي در بدنه دانشجويي تقويت شده است.»
وي افزود: «از جمله واقعيتهاي موجود در شرايط جديد، بيتوجهي حاكميت و مسوولان اجرايي به جايگاه و منزلت دانشگاه و دانشگاهيان، عدم تحمل آزاديهاي علمي و آكادميك، ناديده گرفتن استقلال دانشگاه و مقاومت در برابر مشاركت استادان، دانشجويان وكاركنان در اداره اين نهاد پويا و تاثير گذار است.»
وي افق آينده جنبش دانشجويي ايران را روشن و اميدبخش ترسيم كرد و گفت: «دانشجويان ميتوانند و بلكه حق دارند كه در كنار استادان خود نسبت به سرنوشت خانه و مركز علمي خود حساس باشند و در اداره بهتر آن نقش و مسئوليت داشته باشند.»
معين در پايان ابراز عقيده كرد: «دانشجويان و دانشگاهيان بيش از هر گروه ديگري ميتوانند و بلكه بايد در خصوص ساختار دانشگاه و آموزش عالي و نظام پژوهشي، توسعه علمي و تكنولوژيك كشور، ساختار مديريت جامعه و آرمانهايي چون دموكراسي، حقوق بشر، ارزشها واخلاقيات اجتماعي، توسعه همهجانبه و پايدار، صلح، تفاهم و همزيستي جهاني، مبارزه با فقر و فحشا و بيعدالتي و ... احساس مسووليت و مشاركت نمايند.»
انتهاي پيام