نقدي بر سريال «او يك فرشته بود» كمبود ماجراهاي فرعي ... برخورد جذاب با حقيقت ... كمتوجهي به بازيها ... اثر در خور تامل ... خلق فضاهاي دراماتيك در تصويربرداري
يك كارگردان دربارهي «او يك فرشته بود»، گفت: كمبود ماجراهاي فرعي اين سريال موجب ميشود كه بيننده توقع اطلاعات بيشتري از قصه اصلي داشته باشد و وقتي كه اين اتفاق نميافتد، او اذيت ميشود. مسعود فرخنده در گفتوگو با خبرنگار سرويس تلويزيون «ايسنا»، افزود: كل ماجراي سريال دربارهي دختري به نام فرشته است. البته شاخههاي فرعي همانند ارتباط بين پيش نماز مسجد با بهزاد و درگيريهاي بهزاد با همكاران خود در شركت، در سريال ديده ميشود، ولي آنها به شكل پر رنگي به تصوير كشيده نشدهاند، در صورتي كه ماجراهاي فرعي ميتوانند به كمك قصهي اصلي بيايند تا هم جان بيشتري به داستان دهند و هم توقع بيننده را براي گرفتن اطلاعات دربارهي ماجراي اصلي كاهش دهند. وي در ادامه گفت: يكي از مشكلات عمدهي سريالهاي مناسبتي، كمبود ماجرا براي روايت در 30 شب است كه اين امر موجب كندي ضرباهنگ مجموعهها ميشود البته اين نقيصه در سريالهاي طنز با نوع بازي بازيگران و ديالوگهاي رد و بدل شده بين آنان كمتر حس ميشود، ولي در سريالي چون «او يك فرشته بود» كه بيشتر بر موضوع اصلي تمركز دارد و خالي از جنبههاي طنز است، بيشتر به چشم ميخورد. اگر چه به علت نوبودن قصهي آن، هنوز بيننده درگير ماجراهاي اين سريال است. اين كارگردان تلويزيون، «او يك فرشته بود» را از ديگر سريالهاي در حال پخش در ماه رمضان موفقتر دانست و اظهار كرد: اين اثر چيدمان بهتري دارد و اسفنديار شهيدي، تصويربردار، فضاسازي و در خلق فضاهاي دراماتيك به خوبي عملي كرده است. از سوي ديگر اگر بيننده با موضوع جديد و جذاب اين سريال درگير شود، به تفكر وا داشته ميشود چرا كه اين سريال به وجود هميشگي شيطان در كنار انسانها ميپردازد و نحوهي برخورد كارگردان به اين حقيقت، جذاب است. فرخنده دربارهي تاثير استفادهي دوبارهي جوهرچي و قاسمي در كنار هم، پس از سريال «در پناه تو» گفت: اين تركيبها بد نيست و براي اين كه سازندگان، زودتر به هدف خود كه همانا برقراري ارتباط سريعتر با مخاطبان است برسند، خوب است. ولي انجام اين كار، خطراتي دارد چرا كه در صورتي درست عمل نكردن و يكساني موضوعات مخاطب سريال را پس ميزند. البته اين تركيب در «او يك فرشته بود» به علت جديد بودن موضوع سريال جواب داده است. وي كمتوجهي به بازي بازيگران را از نقاط ضعف اين سريال برشمرد و اظهار كرد:از بازيگران «او يك فرشته بود» به خوبي بازي گرفته نشده است و در برخي لحاظ، بازي بازيگران حرفهاي اين مجموعه چون قاسمي و جوهرچي به كليشه نزديك ميشود و عنصر جديدي در بازيها ديده نميشود. علاوه بر آن بازيگران خردسال اين سريال نيز بازي قوي ارايه نميدهند. فرخنده در پايان با بيان اين كه زندگي در جريان ماجراهاي اين سريال كمتر ديده ميشود، تصريح كرد: به عنوان مثال، بهزاد در شركت، بيكار در پشت رايانه مينشيند و از او كار ويژهاي نميبينيم، در راديولوژي هم زن بهزاد و همكارانش بدون آن كه فعاليت خاصي انجام دهند به گفتوگو با هم ميپردازند كه اين گونه روايت داستان از جذابيت كار ميكاهد، چرا كه زندگي در جريان ماجراها ديده نميشود و بسيار زيباتر بود اگر اين افراد در حين فعاليت روزمرهشان با يكديگر صحبت كنند ولي در مجموع سريال «او يك فرشته بود»، اثر قابل تاملي محسوب ميشود. انتهاي پيام