* ميزگرد دو دانشجوي تسخير كنندهي لانه * زحمتكش: اكثريت قاطع جامعه از تسخير لانه حمايت كرد بديعي: استعفاي بازرگان بعد از 13 آبان هوشمندانهترين كار بود
ميزگرد «بازخواني واقعهي 13 آبان؛ تسخير سفارت آمريكا، چرا و چگونه؟» با حضور دو دانشجوي پيرو خط امام(ره) از سوي انجمن اسلامي دانشجويان دانشكدهي ادبيات دانشگاه تهران در اين دانشكده برگزار شد. به گزارش خبرنگار سياسي ايسنا، «مجتبي بديعي» از دانشجويان پيرو خط امام(ره) در اين ميزگرد گفت: تا قبل از جريانات منتهي به كودتاي 28 مرداد، مردم هيچگونه تلقي منفي نسبت به آمريكا نداشتند چراكه آمريكا نقشي در حيات سياسي كشور ايفا نكرده بود اما پس از كودتاي 28 مرداد به مرور نقش آمريكا در حيات سياسي ايران پررنگتر شد. وي افزود: بعد از كودتاي 28 مرداد آمريكا نقش اصلي را در سياستهاي حاكميت ايران به عهده گرفت تا جايي كه در سالهاي پاياني حكومت شاه در ايران لقب ژاندارم منطقه را به ايران ميدهند. پس از كودتاي 28 مرداد و احساس كاذبي كه تا قبل از آن از دموكراتيك بودن آمريكا در ذهن بود آمريكا به تدريج نزد مردم منفورتر ميشد و تا زمان انقلاب ديد مردم به آمريكا كاملا منفي شد. بديعي اظهار داشت: در جريان شكلگيري انقلاب بعد از اينكه موج گسترش انقلاب تمام اقشار را فرا گرفت آمريكا در اقدامي هوشيارانه سياست خود را نسبت به ايران عوض كرد و از هرگونه مقابلهي قهرآميز با انقلاب خودداري كرد. به همين دليل انقلاب ما در مقايسه با ديگر انقلابها سريعترين زمان و كمترين تلفات ممكن را داشت و جز جنگ و گريزهاي پراكنده وجوه نظامي را شاهد نبوديم. وي افزود: انقلاب ما عمدتا وجههي شهري داشت و به روستاها و مناطق دورافتاده كشيده نشد. اين انقلاب به دليل حضور مردم در تظاهرات وجههي روشنگري آن بر وجههي نظامياش غلبه داشت. انقلاب ما تعميق نشد و زمينههاي بروز و ظهور نيروها در آن فراهم نشد. در جريان پيروزي انقلاب و چه بعد از آن يكي از چالشهاي جدي دو رويكرد به اسلام بود، يكي رويكردي بود كه به اسلام نگاه تحولخواه و انقلابي داشت و ديگري نگاه سطحي، قشري و سنتي به مذهب داشت. بديعي همچنين دربارهي دو شعار انقلاب گفت: در آن زمان گروهي اين شعار را ميدادند كه «حزب فقط حزبالله، رهبر فقط روحالله» و عدهي ديگري ميگفتند «حزب فقط حزب خدا، رهبر فقط روح خدا» اين دو شعار در ظاهر هيچ تفاوتي با هم نداشت ولي من فاصلهي اين دو شعار را بين آزاديخواهي و فاشيسم ميدانم. ما از همان جا اين خطر را احساس كرديم كه كساني كه تحت لواي حزبالله، مشروعيت پيدا ميكنند و زمينهي هرگونه فعاليت گروههاي سياسي ديگر را محدود ميكنند و همين اتفاق هم افتاد. بعد از پيروزي انقلاب حمله به ماركسيتها و مجاهدين و ساير گروههاي فكري مخالف در دستور كار قرار گرفت. وي اضافه كرد: انقلاب ما نتوانست كادرسازي كند، به همين دليل وقتي سقوط شاه قطعي شد همه مجبور شدند به اين نظام و رهبر تمكين كنند، البته فاصلهي نفوذ معنوي - فكري امام(ره) نسبت به بقيه آنقدر زياد بود كه هيچكس خود را همسنگ رهبري نميدانست كه بخواهد به او خدشهاي وارد كند. بديعي همچنين گفت: چند روز قبل از اشغال سفارت آمريكا با پاسخ مثبت آمريكا به خواستهي شاه براي اقامت در آن كشور و سابقهي تاريخي كه آمريكا در مقابله با جمهوري اسلامي ايران داشت افكار عمومي ايران به سمت مخالفت با آمريكا رفت. وي اظهار داشت: شريعتي اعتقاد داشت كه اساسا زيبايي و رشد و تعالي يك حكومت در اين است كه انقلاب به نظام تبديل نشود و در حال نهضت باقي بماند. بديعي گفت: استعفاي مهندس بازرگان بعد از واقعهي 13 آبان 1358 هوشمندانهترين كار بود چراكه ضمن اعلام مخالفت با اين حركت امكان نقش داشتن دولت از نظر بينالمللي را منتفي كرد و مسؤوليتهاي ناشي از آن را به عهده نگرفت. وي در پايان گفت: با تغيير و تحول در اركان دولت ما كه قرار بود در مدت كوتاهي در سفارت آمريكا بمانيم 444 روز آنجا باقي مانديم، البته شخص من كنار گذاشته شدم. وي در ادامه در پاسخ به پرسشي گفت: جهان به هيچوجه از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران منقلب نشد، چراكه اين اتفاق از منظر جهاني توجيه داشت البته اين اتفاقات در بسياري كشورهاي جهان سوم نوعي شور، هيجان و نشاط به وجود آورد و آنها را نيز دچار انگيزه كرد. بديعي در مقايسهي شرايط 13 آبان 1358 با امروز گفت: امروز ما يك نظام مستقر داريم و چارچوب ساختاري دولت و قوا مشخص است. اگر ايران به عنوان كشوري كه در تمام مجامع بينالمللي نماينده دارد هرگونه رفتاري خارج از قاعدهي بينالمللي انجام دهد آنارشيسم محسوب ميشود. وي افزود: امام(ره) چندين سال پيش تحت شرايط ديگري گفته بود كه اسرائيل بايد از صحنهي روزگار محو شود اما هم شخصيت كاريزماتيك امام(ره) و هم شرايط آن روز كاملا متفاوت بود. وي تصريح كرد: چنين رويكردهايي كه اخيرا گرفته شده در شرايط فعلي هم به دليل بستر تاريخي اجتماعي و هم نوع تلقي آن روز كه برآمده از انقلاب بود كاملا مردود است و هرگونه مشابهسازي بين اين رفتارها با آن زمان جز بياعتباري كلي نظام و مخاطره افكندن ايران نتيجهاي ندارد و قياس آن معالفارغ است. بديعي در پاسخ به پرسشي در مورد ميزان محبوبيت امام(ره) در آن سالها گفت: اگر بخواهيم به كشورمان خدمت كنيم بايد گذشتهي تاريخي آن را بدون حب و بغض مطرح كنيم. واقعيت تاريخي اين است كه هيچ رهبرياي در صد سال اخير ايران با اقبال فراگيري مانند رهبري امام(ره) همراه نبوده است. وي همچنين دربارهي نامهي حضرت امام(ره) در مورد مهندس بازرگان، گفت: آن چه ملاك قضاوت رسمي ما در مورد نظر امام(ره) دربارهي بازرگان است نامهاي است كه هشتم فروردين رسما منتشر شد. «علي اصغر زحمتكش» يكي از دانشجويان پيرو خط امام(ره) نيز در ادامهي اين ميزگرد گفت: واقعهي سيزده آبان نتيجه تصميم گيري حكومت نبود و واقعهي اجتماعي و حتمي الوقوع بوده كه جامعه نيز با اكثريت قاطع از آن حمايت كرد. به گزارش خبرنگار سياسي ايسنا، وي افزود: مدتي قبل از وقوع حادثهي سيزده آبان، «ابراهيم اصغرزاده» با من تماس گرفت و از من خواست تا در تحصن دانشجويي سيزده آبان شركت كنم، البته در آن زمان ارتباطم را با تحكيم و انجمن اسلامي قطع كرده بودم اما با اين حركت موافقت كردم ولي روش نرمتري پيشنهاد كردم چرا كه روشي كه مورد نظر آنها بود منجر به كشته شدن تعداد زيادي از ما ميشد. وي افزود: حركت اعتراضي ما قرار بود 48 ساعت بيشتر طول نكشد، قرار بود از چهار دانشگاه به صورت سازماندهي شده به سمت سفارت حركت كنيم و 48 ساعت آنجا بمانيم، مسووليت عمليات با من بود. براي دعوت دانشجويان به اين تحصن توضيح زيادي راجع به برنامه به آنها نميداديم، قبل از آغاز اين حركت متوجه شديم كه 20 نفر كه مخالف اين اقدام ما هستند از ماجرا خبر دارند، به همين دليل با يك كار دقيق از رابطان آنها خواستيم تا به آنها بگويند كه برنامه لغو شده است. زحمتكش گفت: تصميم گرفتيم عليه دولت بازرگان هيچ كاري نكنيم و براندازي در كار ما نباشد، البته ميدانستيم كه استعفا ميدهند. ما هرگونه بيانيهاي عليه شوراي انقلاب را تحريم كرديم. حركت اعتراضي ما از خيابان طالقاني شروع شد، روبروي در سوم سفارت دستور حمله داديم، در مدت يك ساعت و نيم ساختمان اشغال شد، عدهاي نيز دور سفارت حلقه زده بودند. وي افزود: موسوي خويينيها قرار بود با آغاز كار ما اين اقدام را به اطلاع امام(ره) برساند اما به دليل اينكه معتقد بود اگر از امام(ره) در اين باره بپرسد ايشان مخالفت ميكنند، در تناقض مانده بود و اين كار را نكرد. ظرف مدت كمي عدهي زيادي از مردم دور سفارت جمع شدند، تمام احزاب و گروههاي سياسي به جز نهضت آزادي همه از اين حركت حمايت كردند. زحمتكش گفت: اين پديده از ديد من يك حركت اجتماعي خود جوش بود كه ارتباطي با حكومت نداشت. البته بعد از 48 ساعت توسط مردم و حكومت ادامه پيدا كرد، امام(ره) تا آغاز اين ماجرا از اين اقدام كاملا بياطلاع بود و بعد از آن نيز حمايت اوليه را از ما دريغ كردند. بعد از تحقيقات و توضيحات دربارهي اين حركت از دانشجويان، ايشان از حركت ما حمايت كردند و نام آن را انقلاب دوم گذاشتند. وي در ادامه گفت: حادثهي لانهي جاسوسي در سال 58 بعد از جنگهاي اسرائيل و ويتنام بود، تا پيش از آن تظاهرات در دانشگاه يا عليه شاه بود و يا عليه آمريكا و فضا كاملا ضد آمريكايي بود. در طول راهپيماييهاي انقلاب اين فضا بين مردم توسعه پيدا كرد، فرصت تعميق انقلاب نبود اما مدتي بعد از پيروزي انقلاب انتشار كتاب در سطح وسيعي صورت ميگرفت، به دليل اينكه هم شاه رفته بود و هم دولت جديد كاملا مستقر نشده بود، همه نوع كتابي منتشر ميشد و عمدهي فشار تبليغاتي آنها بر آمريكا و شاه بود. زحمتكش دربارهي نوع برخورد دانشجويان با گروگانهاي سفارت اظهار داشت: مرتبا از داخل سفارت به مردم گزارش داده ميشد، امام(ره) نيز مرتبا به ما توصيه ميكرد كه كسي از گروگانها آسيب نبيند. ما با گروگانها با احترام برخورد ميكرديم و حتي اجازهي ارتباط نامهيي با خانوادههايشان را البته به صورت كنترل شده به آنها ميداديم. در 444 روزي كه آمريكاييها گروگان ما بودند هيچ كس آسيب جدي و بيماري روحي نديد. وي افزود: ابراهيم يزدي اخيرا گفته كه ما اكنون مضرات اشغال سفارت در سال 58 را پرداخت ميكنيم اما حكومت و آمريكا ميتوانستند با حفظ منافع در اين سالها به نوعي با هم كار كنند. در صورتي كه مسووليت دو روز اول تسخير سفارت با ما بود و بقيه آن اگر تبعاتي داشته مسووليت آن با ما نيست. زحمتكش در پايان دربارهي رابطهي محسن رضايي در تسخير لانهي جاسوسي گفت: ما او را از اين موضوع مطلع كرده بوديم و از او خواسته بوديم كه اگر خبري در مورد اشغال سفارت به آنها رسيد به كمك نيروي انتظامي نيايند. انتهاي پيام