/شب قدر در حسينيهي ارشاد/ سوسن شريعتي: ـ نكند تغيير سرنوشت بدون حضور ما اتفاق بيفتد ـ اگر دولت را سمبل قدرت قرار دهيم منفعل خواهيم شد
«سوسن شريعتي» گفت: «بايد قانونگرا و اصلاح طلب باشيم، بايد بر مسالهي توزيع ناعادلانهي قدرت تكيه كرد»، گفت: چنانچه دولت را سمبل قدرت قرار دهيم منفعل خواهيم شد. به گزارش خبرنگار سياسي ايسنا، وي در مراسم شبهاي احيا در حسينهي ارشاد با موضوع «كدام سياست» اظهار داشت: نسل من نسلي بود كه خروج از كودكي را با سياست تجربه كرد و اينك با نوعي ترديد و بي اعتمادي به زيستن نگاه ميكند. امروزه ترديد اين نسل دو چندان شده است چرا كه توقعاتش بالاتر رفته و با نوعي بدبيني به زندگي نگاه ميكند، اما اسم اين راه عقلانيت گذاشته است. توجيه اين عقلانيت پذيرفتن نوعي محتوميت امر واقع است. بديهي است نسلي كه پس از ما ميآيند همين ترديد را دارند، ما به وجود خودمان بي اعتماديم، تا كجا ميتوانيم سرنوشت خود را تغيير دهيم؟ نكند اين تغيير بدون حضور ما اتفاق بيفتد و نقش ما تنها پذيرفتن امر واقع باشد؟ وي دربارهي تعريف سياست اظهار كرد: اجماعي بر سر اين تعريف وجود ندارد، تنها چيزي كه مورد توافق همگان است اين كه سياست موضوع قدرت و توزيع آن است و هنگامي كه بحث قدرت وجود داشته باشد صحبت از نسبت انسان با قدرت و من اجتماعي است، سياست محل تلاقي سرنوشت من و اجتماع است. شريعتي اضافه كرد: انسان هميشه تلاش كرده بدون واسطه و با رويكردي بيانديشد كه نقطهي عزيمتش امر واقع است، نگاه مذهبي قابل تغيير است و منابع جديد پا به عرصه وجود گذاشته است. وي گفت: در حقيقت براي رفع اين عقب ماندگي نقطهي عزيمت بايد آنچه كه هست باشد نه آنچه كه بايد باشد. معيار و ملاك ارزيابي امر واقع خودش است، در نتيجه نقطهي عزيمت ما همان امر واقع است. حسن اين امر اين است كه مشروعيتش را از خود ميگيرد، نظم محور است و هر نوع ايدآل از امر واقع در محور قدرت ميچرخد. شريعتي دربارهي رويكرد دولت محور اظهار داشت: رويكرد دولت محور معتقد است همهي وظيفهي دولت برقراري نظم اجتماعي و نوعي توازن است. يكي از معايب نگاه دولت محور اين است كه تمام هدف اصلياش برقراري نظم است در اين حالت دولت منجي ميشود و همهي اميدها و آرزوها در قوانين دولت متمركز ميشود. اين رويكرد براي مردم و انسان جايي قائل نيست و دچار نوعي حركت تجربه گراي خود به خودي و كوركورانه ميشود، مسالهي اصلي اين رويكرد دائما استحكام قدرت است. در اين نگاه هرگونه حركت و قدرتي كه به موازات دولت بخواهد شكل بگيرد با بسياري از نهادها از جمله نهاد قدرت مشكل پيدا ميكند. ايدئولوژي كه محور اصلي آن سياسيون هستند زير سوال رفته است، همين رويكردي كه فكر ميكنيم واقعيتگرايي آن ما را از مشكلات مصون ميدارد شعارش اين بود كه همه چيز درون دولت است. وي همچنين خاطر نشان كرد: هدف از سياست چيست؟ آيا هدف از آن ساختن انسان مسئول است يا ساختن انسان خوشبخت و يا بسنده به انسان موجود؟ شريعتي بحثهاي امروزي سياست در ارتباط با مسالهي هستهيي و غيره را بحثهاي بسيار مهمي دانست و به نوعي آن را بحث فلسفي خواند و افزود: به اين دليل كه سياست همهي حوزهها را در بر گرفته تمام رويكردها را در آن ميتوان مشاهده كرد. در نتيجه موضوع اصلي سياست، قدرت و توزيع آن است كه تعادل بين قواي دولت را بر هم زده و آن را دچار بحران ميكند، بنابراين نكتهي مورد توجه اينكه بايد از بحران پرهيز كرد و اينكه بدانيم توزيع قدرت بر محور شمشير نيست و زماني كه تمام بحثهاي ما اين بود كه دولت ضعيف داريم آن به دليل زيست موازي نهادهاي قدرت است. شريعتي گفت: عرفان، برابري و آزادي، پازل ناتمامي است كه هيچگاه كامل نخواهد شد اما در عين حال چشماندازي است در برابر نسلها. وي در خاتمه اظهار اميدواري كرد: شايد بتوانيم بدبيني نسل ما و نسلي كه در برابرش ايستاده و در حوزهي سياست قرار است سرنوشت ما را رقم بزند برطرف كنيم. انتهاي پيام