خبرنگار ايسنا: برخي معتقدند جنبش دانشجويي دچار انفعال شده است، نظر شما در اين باره چيست؟ و به نظر شما چگونه ميتوان اين انفعال را از بين برد و آن را فعال كرد؟
دكتر «سعيد سمنانيان»: من تأييد ميكنم كه فعاليت سياسي دانشجويان خيلي پايينتر از حد مطلوب است، اين هم عوارض خود را خواهد داشت. اگر فعاليت سياسي را قرين بر رشد و آگاهي و فهيمتر شدن و علاقمندي دانشجويان به مسائل جامعهي خود بدانيم، با افت اين شاخص ممكن است در كوتاهمدت مديران آسايش بيشتري داشته باشند و مخالفت با آنها كمتر شود، اما در درازمدت نسلي را تربيت ميكنيم يا به عبارتي تحصيلكردگاني را تربيت ميكنيم كه آشنايي با پيچيدگيهاي جامعهي خود نخواهند داشت، به آن سطحي نگاه خواهند كرد، ورودي به مسائل سياسي نداشته، پيچيدگي اين مسائل را كم درك ميكنند و احتمال بازي خوردنشان توسط دشمنان بيشتر خواهد شد. يعني اگر در جايگاه مديريت و تصميمگيري قرار بگيرند - كه طبيعتا قرار خواهند گرفت - خطر بازي خوردنشان توسط دشمنان ايران بيشتر ميشود، همچنين تصميماتشان از جامعيت كمتري برخوردار خواهد بود و صدمهاش را باز خود مردم خواهند خورد، اما سياسي شدن دانشگاه به تعبير خويش، خلاف اين امر، آيندهي جامعه را تضمين ميكند. ببينيد! حد رشد يك جامعه با افق ديد مديران جامعه ارتباط مستقيم دارد، اگر اين افق كوتاه باشد آن جامعه رشدش در همان حد خواهد بود.
چنانچه مديران جامعه افق بلندتري داشته باشند، قدمهايي كه برميدارند، بسيار بلند و مؤثر خواهد بود، اين افق ديد را مقدار ورود فرد به مسائل اجتماعي، سياسي، فرهنگي ايجاد ميكند، هرچه كمتر وارد مباحث شود افق ديد او نزديكتر و كوتاهتر خواهد بود و در واقع دو بحث را ميتوان مطرح كرد؛ يكي بحث آرمانسازي و يكي بحث روش دستيابي و نيل رو به سوي آرمانهاست، در بخش دوم هم اگر تجارب زيادي را در گذشته خود نداشته باشند، مديران ناپختهتري ظهور خواهند كرد.
ايسنا: در بحث آرمانسازي آيا ميتوان ميزان فعاليت را به افق ديد دانشجويان ارتباط داد؟
سمنانيان: كاملا مؤثر است، دانشجو به خاطر جواني، سلامت، آرمانطلبي و عدم وابستگياش كه هنوز به دنيا ركوع و سجود نكرده، اگر وارد مباحث سياسي و آرماني شود و بتواند سالم از اين كورهها جان به در ببرد، اينها مديران خوبي را تشكيل خواهند داد، هم آرمانها، تصميمها و سياستگذاري صحيح شكل ميگيرد و هم در اجرا با مديران سالم و ملي و مردمدوستي مواجه خواهيم بود.
ايسنا: به نظر شما چگونه ميتوان جنبش دانشجويي را از انفعال نسبي خارج كرد؟ و چرا دانشجويان اقبال كمتري نسبت به گذشته به جريانات دانشجويي نشان ميدهند؟
سمنانيان: ريشهي آن در برخوردهاي نامطلوبي است كه با آنها در مقاطع مختلف شده است، افرادي كه نقد و صحبت مخالف را تحمل نميكنند با ايجاد فضاي ترس و سركوب و برخوردهاي تند، برخي مقهور اين فضا شده و برخي هم نميشوند، اما آنهايي هم كه مقهور ميشوند معنياش آن نيست كه با شدت و حدت به تحصيل علم ميپردازند، به هيچوجه اينگونه نيست كه سرخورده شدن از فضاي سياسي باعث بالا رفتن شدت رويكرد به مسائل علمي باشد، به هيچوجه اين طور نيست، بلكه معمولا كساني كه از فضاي سياسي سرخورده شوند در تحصيلات علمي هم رشد چشمگيري نخواهند داشت؛ (البته بدون در نظر گرفتن موارد استثناء) بلكه سريع به سوي خور و خواب دنيايي حقير ميروند.
ايسنا: جامعهي دانشگاهي در دورهي سياسي جديد چه نقشي ميتواند ايفا كند؟
سمنانيان: بايد ديد كه توسعهي سياسي تا چه حدي نهادينه شده است، اگر تا حد مطلوبي اين توسعه نهادينه شود گامهاي بعدي را ميتوانيم خوب برداريم، اما اگر در اين قضيه موفق نبوده باشيم، گامهاي بعدي هم ناموفق خواهد بود. اگر اين نهادينه شدن در حد مطلوبي رخ داده باشد، شاهد حضور مفيد و مؤثر آحاد خواهيم بود، هر جامعهاي هم كه آحاد مردمش حضور فعال و چشمگيري داشته باشد آن جامعه رشد خواهد كرد. اما جامعهاي كه فقط قشر محدودي در آن فعالند و سايرين غيرفعال و خاموش و دچار سرخوردگي، اين جامعه شايستهي مردم ما نيست، بلكه مردم ما در مقاطع مختلف نشان دادند كه مستحق و لايق يك زندگي مناسب، حكومت مطلوب و امكان رشد و شكوفايي براي خود و فرزندانشان هستند، و آن را به دست ميآورند، همانطور كه دستاوردهاي مهمي داشتيم، همانگونه كه آقاي خاتمي آبرو كسب كرده و در تاريخ مردم ايران ماندگار شد، آيا بعديها هم ميتوانند به اين دستاورد نائل شوند؟ عملكرد هركسي نشاندهندهي اين قضيه خواهد بود كه ما عزت را نزد خدا ميدانيم و معتقديم اگر خلوص باشد، همان طور كه آقاي خاتمي از خود خلوص نشان داد، خدا عزت ميدهد.
همانطور كه ورود آقاي خاتمي و تثبيتش در تاريخ ايران به خاطر خلوص زحماتش بوده و عنايت و عزتي كه خداوند به او داده، دعا ميكنيم كه رييس جمهور فعلي، دكتر احمدينژاد مسوولان بعدي كشور هم به اين دستاوردها نائل شوند، خب طبيعي است كه سود آن را مردم و جوانان ميبرند.
ايسنا: به نظر شما در اين «رسيدن به اين دستاوردها كه نفع آن شامل مردم ميشود»، جامعهي دانشگاهي تا چه حد مؤثر است؟
سمنانيان: زياد؛ اگر به خاطر داشته باشيد اما بارها تصريح ميكرد كه «سعادت و شقاوت هر جامعه به دست دانشگاه و حوزه است»، يعني به دست تحصيلكردگان جامعه چه علم جديد چه علم قديم، به دست روشنفكران و نخبگان جامعه است.
حدود سه هزار مديريت بالا در كشور وجود دارد كه طبعا اين مديريتها در اختيار تحصيلكردگان قرار خواهد گرفت، چه تحصيلكردگان دانشگاهي چه تحصيلكردگان حوزوي، طبعا آيندهي دانشگاه و كشور به دست اين اقشار خواهد بود و در نتيجه تصميمات جامعتر، كارشناسانهتر و آيندهنگرتر خواهد بود.
ايسنا: قوانين فعاليتهاي سياسي دانشجويان را چگونه ارزيابي ميكنيد؟ و به ويژه نظارت بر آنها را؟
سمنانيان: مصوبهي شوراي عالي انقلاب فرهنگي دربارهي هيأت نظارت بر تشكلهاي اسلامي، معتقدم گامي بلند به جلو بود. در كشورهايي كه تجربه و سابقهي طولاني در دموكراسي دارند، تحركاتي يا تجمعاتي صورت ميگيرد اما خيلي حساب شده و كنترلشده و به قول معروف «خوني هم از بيني كسي نميآيد» و افراد نقطه نظرات خود را اعلام ميكنند يا راهپيمايي ميكنند يا در داخل دانشگاه جمع ميشوند، اما بعد برميگردند به خانههاي خود، اين اتفاقي رخ نميدهد، پشت صحنه آنچه كه در ظاهر ميبينيم، تاريخچهاي از تحول قوانين و دستورالعملها و آييننامههاست كه نهادينه شده و مقبول مردم و حاكمان واقع شده يعني اين وفاق صورت گرفته، ما اين آييننامهي هيأت نظارت بر تشكلها را قدم بلندي به سوي نهادينه شدن، قانونمند شدن و قابل كنترل شدن فعاليتهاي دانشجويي ميدانيم و بالاي 90 درصد هم دانشجويان ما پذيرفتند كه اين سيستم، بينظمي و بيسيستمي است، اما آيا در اين مورد به حد ايدهآل رسيديم؟ مسلما نه. مانند هر ضابطه و قانون و آييننامهي ديگري در طول راه بايد ايرادهاي آن كم و نقاط قوتش را افزايش دهيم ،يعني در طول راه بايد بيشتر نهادينهاش كنيم. زماني كه چراغ راهنما به تهران آمد، همانند امروز جا افتاده نبود و خيلي طول كشيد تا جاي خود را در جامعه باز كرد. امروز اوليا به فرزندان خود چراغ راهنما را آموزش ميدهند و الزاما پليس راهنمايي و رانندگي اين كار را نميكند، يعني سطح آموزش به سطح خانهها آمده، اگر در مباحث سياسي و فعاليتهاي سياسي هم اين سير تكامل و بلوغ را طي كنيم دستاوردهاي بسيار بزرگي خواهد داشت.
ايسنا: معيار شما براي موافقت يا مخالفت با تجمعات با برنامههاي دانشجويي چيست؟
سمنانيان: چارچوبدار بودنش، اگر آن چارچوبهاي لازم و معقول را داشته باشد اين تجمعات ميتواند منشأ خير داشته باشد، همانطور كه عرض كردم، اين آييننامهي نظارت به تشكلهاي اسلامي گام خوبي بود در جهت چارچوبدار بودن اين فعاليتها با وجود ايرادهاي فراوان و نياز به اصلاحات زيادي دارد اما الان بهتر از گذشته است كه سليقه در آن حاكم بود، الان نه، ضابطه بيشتر حاكم است.
ايسنا: براي شما درخواست بسيج دانشجويي با انجمنهاي اسلامي يا دفتر تحكيم وحدت براي برنامهها، چه تفاوتي دارد؟
سمنانيان: من ديدگاه سياسي فردي خود را دارم، اما در طول مديريت خود همواره تلاش كردم كه به تقاضاي تجمع هر طريفي اجازهي تحقق دهم، البته با وجود فشارهاي زياد مبني بر اجازهي فعاليت تنها يك طيف و ممانعت براي فعاليت ساير طيفها، اما من اين عمل را به واقع خلاف اسلام و مصلحت كشور ميدانم و در نتيجه تسليم اين فشارها نشدم و در طول مديريت به همه طيفهاي موجود در جامعه در چارچوب موجود اجازهي بروز و ظهور دادم.
ايسنا: آقاي دكتر! چند روز پيش معاون سياسي نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاهها ميگفت كه اگر ديگران بتوانند خلأيي كه نهاد پر ميكند را پر كنند، شايد ديگر نيازي به حضور نهاد در دانشگاه نيست، نظر شما در اين باره چيست؟
سمنانيان: ما تجربهمان بسيار مثبت بود، در اين هشت سال با افراد مختلفي با ديدگاههايي در اين زمينه كار كرديم، اما تعامل ما كاملا مثبت بود و تاكنون تجربهاي مبني بر صدمه ديدن از نهاد نداشتيم و به نظر من پختگي آقايان مسؤولان نهاد هم مؤثر بوده، اينكه در چه مقولاتي وارد شدند يا در چه مقولاتي سكوت كردند، به نظر من با دقت بالا و بحث پيچيدهي مديريت دانشگاهي عمل كردند اما ما هميشه سود برديم و از حضور اين نمايندگان بيشتر از عدم حضورشان سود برديم.
در اين دورهاي كه حاج آقا قمي در دفتر مركزي نهاد بودند يك پختگي و يك درايتي در مجموعهي نهادها در دانشگاه حاكم بود، البته موارد خلاف اين موضوع هم بود، اما در مجموع كمك مديريت دانشگاه بودند، نه تنها حركت علمي دانشگاه را كند نميكردند بلكه آن را تسهيل ميكردند و من فكر ميكنم كه اگر رؤساي دانشگاهها و مسؤولان نهاد پختگي لازم را داشته باشند تعامل آنها منشأ خير است، چنانچه من تجربهي اين موضوع را داشتم.
ايسنا: از نظر فضاي سياسي، چه توصيهاي براي سياستگذاران وزارت علوم در چهار سال آينده داريد؟
سمنانيان(با تأمل پاسخ ميدهد): پرسش سختي است! به هر حال بايد پذيرفت كه حوزهي دانشگاهها، حوزهاي است كه به خاطر آرمانطلبي، جواني و سلامت و عدم وابستگي طيفي از دانشجويان، خوب است فعاليت سياسي انجام شود، عدهاي ميگويند دانشجو را با سياست چه كار؟! دانشجو كم سن و سال است و ممكن است توسط برخي گروههاي سياسي بازي بخورد، آنها معتقدند دانشجو بايد درس بخواند و پس از آنكه پختهتر شد به مسائل سياسي بپردازد! اما من معتقدم نه تنها در كشور ما اين نگرش محكوم به شكست است بلكه در تمامي دانشگاههاي جهان در 100 سال اخير، نيز اين ثابت شده و مسؤولان كشور هم از جمله رهبري نيز هميشه به فعاليت صحيح در دانشگاهها توصيه كردهاند و اين نكته سنجي را داشتند كه دانشگاهي از نظر علمي پيشرفت ميكند كه فعاليت سياسي صحيحي را داشته و نوعي شادابي بر جو آن حاكم باشد. بايد مديران آيندهي دانشگاهها از اين مسير تجربهساز عبور كنند و بي تجربه وارد عرصهي مديريت اجتماعي نشوند.
بنابراين من معتقدم وزير علوم آينده بايد بخشي از وقت خود را به موضوع فعاليت سياسي دانشجويان اختصاص دهد و همچنين آن را مورد كممهري قرار ندهد، مهم است كه وزير چه مقدار از اوقات را به امر آموزش، چه مقدار پژوهش، چه مقدار به مسائل رفاهي و خوابگاههاي دانشجويي و چه مقدار از وقتش را به بحث حركتها و فعاليتهاي سياسي دانشجويان اختصاص ميدهد؟
ايسنا: شما در گفتههاي خود به فعاليت سياسي دانشجويي صحيح اشاره كرديد؛ مفهوم فعاليت سياسي صحيح را تبيين كنيد؟
سمنانيان: ببنيد! اگر در يك جامعه روزنامهها بسته شود بارشان به دوش دانشگاهها خواهد بود، كار دانشجويان خبررساني و فعاليت در عرصهي خبر نيست، اما هنگامي كه روزنامهها يا كار خود را نكنند، مقداري از عملكرد بر دوش دانشگاهها خواهد بود، اگر احزاب رشد و نمو نداشته باشد بخشي از وظيفهشان بر دوش دانشگاهها قرار ميگيرد، يعني فعال سياسي مجبور ميشود در دل دانشگاهها به فعاليت بپردازد زيرا در بيرون در بسته است و فقط اين در دانشگاه است كه باز است.
فعاليت سياسي صحيح يعني فعاليتي كه در راستاي اهداف ملي يك كشور باشد اما اين نكته را بايد مد نظر داشته باشيم كه همان طور كه ما به فرزندان خود اجازهي اشتباه ميدهيم به دانشجو هم بايد اجازه اشتباه دهيم. اگر دانشجويي حتي در عرصهي سياسي اشتباهي كرد، آن را به قول معروف «پيراهن عثمان نكنيم» و به همگان نشان دهيم، انگشت اشاره به سوي او نبريم و به خاطر اين معدود خطاها و اشتباهات، كل اين فعاليت را زير سئوال برده و محدود كنيم و در آن ببنديم؛ با اين كار صدمهي بزرگي به آينده كشور زدهايم، همچنين اين ديدگاه نبايد نزج بگيرد كه اسلام مخالف فعاليت سياسي دانشجويان و تحزب است، بله! هستند مسلماني كه اينگونه نگاه ميكنند اما آنها كوتهبين هستند، همانند امام(ره) نگاه نميكنند و شرايط روز را وارد تحليلهايشان نميكنند.
بنابراين اگر بتوانيم يك چارچوب صحيحي را داشته باشيم و همچنين تحمل و صبر داشته باشيم و قبول كنيم جوان اجازهي اشتباه دارد، مثلا يك پدر فرزندش را به خاطر يك اشتباه از خانه بيرونش نميكند، بلكه اجازهي اصلاح را به جوان ميدهد. (با لبخندي اين جمله را ميگويد) به تعبير ما او اجازهي توبه را به فرزند جوان ميدهد، چرا ما اين وسعت ديد را در مورد جوان خود و دانشگاه نداشته باشيم؟ آيا بزرگان و فعالان سياسي ما در طول راه دچار اشتباه نشدند؟ شدند! به جرات ميگويم كه همهي مسوولان كنوني ما در طول زندگي خود اشتباهاتي داشتند، به قول معروف ديكتهي نانوشته غلط ندارد، اما وقتي حركت كرديم اشتباه هم در كنار آن هست.
در مورد جوانان، اشتباه فركانسش ميتوانند متعددتر باشد، فضاي كلي مهم است نه اشتباهات كوچك و پراكنده.
اگر ذرهبين بگذاريم و وقتي يك نشريهي دانشجويي با 200 تيراژ در يك گوشهاي يك اشتباهي مرتكب شد، بنابراين كل نشريات دانشجويي را زير سئوال ببريم، اين حركت به نفع آيندهي كشور نيست، بايد به آن نشريهي دانشجويي تذكر دهيم كه در صفحهاي از نشريهي تو، ايراد و خلافي وجود داشته، يا مثلا اگر سخنراني در جملهاش ايرادي داشت كل سخنراني را زير سئوال نبريم. به هر حال مديريت در دانشگاه در بخش آموزش عالي پيچيدگيهاي خاص خود را دارد، و احتياج به رسيدگيهاي خاص خود؛ رسيدگيهايي كه زمان و زمانه را مدنظر قرار دهد.
گفتوگو از خبرنگار ايسنا «سالومه سعيد»، دبير خبر «علياصغر شفيعيان»
انتهاي پيام