/ديدار با پيشكسوت/ تاريخ شفاهي دوبله، راديو، سينما و تئاتر از زبان منوچهر نوذري از خبرنگاران قديمي گله دارم/2/
منوچهر نوذري در ادامهي گفتوگو با خبرگزاري دانشجويان ايران، اظهار داشت: از سال 72 تا 77 در تئاتر گلريز 5 نمايش طنز به روي صحنه برديم كه از نظر تماشاگر هنوز ركورد آن شكسته نشده است. گاهي وقتها آنقدر تماشاگر زياد بود كه تا 6 اجرا در روز ميگذاشتيم اين نمايشها را من مينوشتم و مجيد جعفري كارگرداني ميكرد. آن زمان كه تئاتر كار ميكردم شخصي پيش من آمد و پيشنهاد داد تا لطيفههايم را جمع كنم تا يك كتاب درست كنيم كه خيلي هم استقبال شد. لطيفههاي جيبي 6 سال است كه پشت سر هم با ده هزار تيراژ تجديد چاپ ميشود. افزود: دو سال و نيم به خاطر ناراحتي قلبي در بيمارستان و دو سال و نيم هم به خاطر بدهي كه بابت يكي از دوستانم پيش آمد و امضا بالاش دادم زندان بودم. در زندان هم براي زندانيها برنامه ميگذاشتم و همچنين طرح سه سريال و فيلم و يك راه شب براي راديو نوشتم. آن موقع هم اولين كسيكه راه شب را تكان داد و سبك آن را عوض كرد من بودم كه البته الان خرابش كردند. اولين سريالي كه در عمرم بازي كردم كوچه اقاقيا بود. كار سريال به من خيلي پيشنهاد ميشد يا داستانش را نميپسنديدم و يا كارگردانش مورد طبعم نبود. در برنامه جدي نگيريد يك مسابقه 5 دقيقهاي داشتيم كه عطاران ميآمد و پانتوميم بازي ميكرد من آنجا از او خوشم آمد. بعد هم كه سري اول زير آسمان شهر را نوشت كه كار موفقي بود. يك روز مجيد جعفري به من زنگ زد و گفت عطاران يك سريال دارد و ميخواهد يك نقش را به تو بدهد ولي چون تا به حال براي كسي بازي نكردي ميترسد قبول نكني. من به جعفري خيلي عقيده دارم گفتم به نظرم بچه خوبي است چكار كنم؟ گفت آره سوژهاش هم خوب است قبول كن. قرار گذاشتيم و صحبت كرديم و كار را پسنديدم. حسن عطاران اين است كه بازيگر را آزاد ميگذارد و حرف و توصيه آدم را گوش ميكند. بعداز كوچه اقاقيا، دو سه تا پيشنهاد شده كه همه شكل آن است و قبول نكردم. گفتم خيلي پول احتياج دارم اما خودم را خراب نميكنم. همه يك چيزهايي مثل هم نوشتهاند. حالا يك چيز جديد درست كنيد. من ديگر عشق دوربين كه ندارم بايد حواسم را جمع كنم كه اعتبار اين 50 ساله را خراب نكنم در عين اينكه به خاطر بدهي به پول هم احتياج دارم اما نبايد به خاطر پول، كارم را خراب كنم، به خاطر همين، پيشنهادات را به راحتي قبول نميكنم. وي به ايسنا گفت: در اين مدت كار من هم مثل همهي كارها افت و خيز داشته، منتهي سعي كردم روالم ادامه پيدا كند من دنبال سياست و دسته بندي نبودم و هميشه دنبال همان كار هميشگي كه طنز و دل خوش كردن مردم است بودم. الان، 5شنبهها در راديو سراسري برنامه 5شنبه شنيدني را به تهيهكنندگي خانم معصوم زاده دارم. يك مسابقه جمع و جور است كه فعلا خوب گرفته. يك سال و نيم پيش هم در مرخصي زندان دو تا فيلم از كارهاي آخر جك لمون را دوبله كردم كه چند جا نوشتند بعد از مدتها يك دوبله خوب ديديم. الان اگر اسم طنز برده ميشود خيليها طنز نيستند و دلقك بازي و شكلك درآوردن است، طنز اين چيزها نيست. بايد سوژه و عكسالعمل من باعث خنده مخاطب شود يك تبسم كافي است. قهقه خنديدن مال جك است طنز بايد سالها ياد طرف بماند اما فكاهي و مسخره بازي همان لحظه است و شخص بعدا يادش ميرود. من دنبال آن كار هستم و تا حدي هم موفق بوديم. از ميان صحبتهاي منوچهر نوذري: - هر كاري در اين 51 سال كردهام، گرفته و موفق بوده. - از خبرنگاران قديمي گله دارم كه چرا در اين 5 سالي كه نبودم سراغي از من نگرفتند؟ - براي اينكه فوت فردين راكمرنگ كنند شايعه كردند كه نوذري مرده! بعد ديدند كه نه مال او كمرنگ شد مال ما هم دارد سر و صدا ميكند آمدند از من گرفتند و پخش كردند. - ايرج نوذري(پسرم) هم سواد دارد و هم تجربه. اين بچه كه بود آمد در دوبله منتهي چون دنبال تحصيل بود زياد پابرجا نبود الان تازه پركار شده من معتقدم در هر كاري باسوادش بهتر از بيسواد است. - در فكر ساخت يك فيلم و سريال هستم. - اوايل سال آينده، من و ايرج در يك نمايش طنز از مجيد جعفري بازي ميكنيم. انتهاي پيام