سبک زندگی جالب پیامبر اکرم(ص)

رسول خدا (ص) کفش خود را وصله می‌زد، پوشاک خویش را می‌دوخت، در منزل را شخصا باز می‌کرد، گوسفندان و شترها را می‌دوشید و به هنگام خسته شدن خادمش، به کمک او می‌شتافت و آب وضوی شبش را خود تهیه و در همه کارها به اهل خانه کمک می‌کرد.

به گزارش ایسنا، پیروی از سیره معصومین (ع)، نه‌ تنها در باورها و تفکراتمان تاثیر می‌گذارد، بلکه با پیروی و الگو قراردادن آن‌ها در زندگی روزمره خود می‌توانیم به سعادت دنیا و آخرت دست یابیم. پیامبر گرامی اسلام از جمله کسانی است که قرآن ایشان را به عنوان الگو معرفی می‌کند. به طوری که در آیه ۲۱ سوره احزاب راه و روش پیامبر (ص) را، بهترین الگو و سرمشق زندگی، برای همه انسان‌ها معرفی کرده است. سبک زندگی پیامبر (ص) آن‌چنان کامل و عاری از هر گناهی است که هر انسانی می‌تواند بدون هیچ شبهه‌ای آن را الگوی زندگی خود قرار دهد.
خداوند زندگی پیامبر (ص) را یک زندگی مطلوب و محبوب معرفی می‌کند و از مردم می‌خواهد برای این که به محبوبیت در نزدش برسند، از سبک زندگی پیامبر اطاعت کنند. در سبک و شیوه زندگی پیامبر نکات زیادی وجود دارد که می‌توان از آن سرمشق گرفت از جمله این نکات نوع رفتار ایشان با خانواده، همسایگان، مهمان‌نوازی و رفتار با حیوانات است.

رفتار با خانواده

رسول خدا با همه درگیری‌های مختلفی که داشتند، وقتی در خانه بودند، اوقات خویش را سه بخش می‌کردند و غیر از وقت خاص برای عبادت و کارهای شخصی، بخشی از این اوقات را هم به خانواده خود اختصاص می‌دادند. امام حسین (ع)  در این مورد می‌فرمایند: از پدرم در مورد امور رسول خدا(ص) در داخل خانه سؤال کردم، فرمودند: وقتی به خانه‌اش می‌رفت، اوقاتش را سه قسمت می‌کرد: یک قسمت برای خدا، یک قسمت برای خانواده‌اش و یک قسمت دیگر  برای خودش، آن گاه قسمت خودش را نیز میان خود و مردم تقسیم می‌کرد و آن را برای بستگان و بزرگان صحابه (که در منزلش به خدمت او می‌رسیدند) قرار می‌داد و ذره‌ای از امکانات خود را از آنان دریغ نمی‌کرد.

ابن شهرآشوب در کتاب مناقب، (ج 1، ص 146) روایت کرده که: «رسول خدا (ص) کفش خود را وصله می‌زد، پوشاک خویش را می‌دوخت، در منزل را شخصا باز می‌کرد، گوسفندان و شترها را می‌دوشید و به هنگام خسته شدن خادمش، به کمک او می‌شتافت و آب وضوی شبش را خود تهیه و در همه کارها به اهل خانه کمک می‌کرد.»

محبت، احترام، خوش رفتاری، همکاری و حق‌شناسی نسبت به همسر از نشانه‌های همسرداری موفق است که پیامبر اکرم(ص) نمونه کامل بود. 

عیادت از همسایه آزارگر

با بعثت حضرت رسول اکرم (ص) و پایداری آن حضرت و پیوستن روز افزون مردم به او، اشراف مکّه، که در همسایگی آن حضرت اقامت داشتند، به وحشت افتادند. ابوجهل که در زمره همسایگان بد رفتار پیامبر بود، خطاب به مخالفان پیامبر گفت: به نظر من این سر و دست شکستن همسایه، دیگر فایده‌ای ندارد و باید چنان او را اذیت کنیم که خسته شده و همسایگی با ما را ترک گوید. مخالفان گفتند: چه کنیم؟ ابوجهل گفت: وقتی محمّد از کوچه عبور می‌کند، از بالای پشت بام بر سرش خاکستر می‌ریزیم.
مجری این نقشه، فردی به نام عامر - از افراد شرور محلّه - بود. او یک روز که پیامبر گرامی اسلام از کوچه‌ای عبور می‌کرد، طشتی از خاکستر بر سر مبارک آن حضرت ریخت؛ در این حال، دشمنان پیامبر خندیدند و فریاد زدند و اشعار بدی را خواندند و منتظر عکس‌العمل پیامبر شدند؛ ولی با شگفتی مشاهده کردند آن حضرت به آرامی خاکسترها را از خود پاک کرد و ضمن تمیز کردن جامه خویش با مهربانی به مردم نگریست!

روزهای بعد، این عمل تکرار شد و هر بار آنان با شکیبایی، بردباری و ملایمت پیامبر مواجه شدند. یک روز که پیامبر از کوچه عبور می‌کرد، مشاهده کرد چیزی بر سرش ریخته نشد، از جوانی پرسید: این فردی که هر روز بر سرم خاکستر می‌ریخت، کجاست و چه وضعی دارد؟ او جواب داد: اگر منظورتان عامر است، او اکنون در بستر بیماری به سر می‌برد. رسول اکرم (ص) به عیادت وی رفت و از حالش جویا شد و برای شفایش دعا کرد. بار سنگین خجالت و شرمساری بیش از بیماری، عامر را اذیت می‌کرد؛ ولی حال تازه‌ای به وی دست داد، احساس کرد دیگر نسبت به همسایه‌اش کینه ندارد و به او علاقه‌مند شده است. در حالی که به شدّت می‌گریست و ابوجهل را به عنوان محرّک رفتار بد خویش معرّفی می‌کرد، لحاف را از روی خود کنار زد و خطاب به پیامبر عرض کرد: می‌خواهم مسلمان شوم. آیا لیاقت آن را دارم؟
رسول خاتم با مهربانی فرمود: آری! در این حال، همسایه‌ای که بهترین انسان روی زمین را  اذیت می‌کرد، اسلام آورد و عهد کرد تا آخر عمر در کنار پیامبر باشد و با دشمنان اسلام و قرآن مبارزه کند.

احترام و تکریم مهمان

تکریم و پذیرایی از مهمان از ارزش‌های اخلاقی است. رسول خدا (ص) تا حدی این موضوع برایش مهم و دارای ارزش بود که خودش از مهمان پذیرایی می‌کرد، برایش زیرانداز می‌انداخت و با او هم غذا می‌شد.
سلمان فارسی در این زمینه می‌گوید: به خانه پیامبر خدا (ص) رفتم، بالشی که مخصوص خودش بود پشت من قرار داد. و این رفتار را با مهمانان دیگر هم داشت. برای آنان زیرانداز می‌انداخت. بخصوص اگر خویشاوند بودند، تکریم بیشتری روا می‌داشت.

نیز روایت شده است که وقتی کسی وارد خانه حضرت می‌شد، رسول خدا(ص) به عنوان حرمت نهادن به او که مهمانش بود، هرگز از مجلس بر نمی‌خاست و بیرون نمی‌رفت، تا آنکه خودِ آن شخص برخیزد و برود.
 

نیکی با حیوانات

رسول خدا (ص) همیشه یاران خود را به برخورد خوب و مناسب حتی با حیوانات توصیه می‌فرمودند و از آن‌ها می‌خواست تا به خوبی به آن‌ها آب و علف داده و بیش از توان حیوانات از آن‌ها کار نکشند.

 نقل شده روزی رسول خدا (ص) برای نماز ظهر به مسجد آمد. شتری را دید که زانویش را بسته بودند. حضرت از اطرافیان پرسید: صاحب این شتر کیست؟ صاحبش پیدا نشد. پیامبر (ص) برای ادای نماز، وارد مسجد شد. پس از نماز، پیامبر باز هم آن شتر را دید که همان‌طور زانویش بسته مانده بود. بار دیگر پرسید: صاحب این شتر کجاست؟ صاحب شتر جلو آمد و گفت: ای پیامبر خدا! من صاحب این شتر هستم. حضرت فرمود: آیا در مراقبت و رسیدگی به این شتر، از خدا نمی‌ترسی؟! یا خودت به او علف بده یا رهایش کن تا خودش بتواند چیزی برای خوردن بجوید.

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۱۱ شهریور ۱۴۰۳ / ۱۵:۳۷
  • دسته‌بندی: سبک زندگی
  • کد خبر: 1403061106939
  • خبرنگار : 71269