به گزارش ایسنا، روزنامه خراسان به نقل از یک کارشناس ارشد مشاوره نوشت:
تمایل به ارتباط با دیگران در زمان ناراحتی
در زمان ناراحتی، اضطراب و استرس، یکی از طبیعیترین واکنشهای هر فردی، تمایل به برقراری ارتباط با دیگران و صحبت با آنهاست. مطالعات متعددی هم این موضوع را تایید میکنند. ممکن است شما در اطرافیان خود متوجه این نکته شده باشید که به عنوان مثال یکی از آنها هر زمان تحت فشار و استرس است، بیشتر از حالت معمول صحبت میکند و حتی ترجیح میدهد درباره هر موضوعی صحبت کند اما ساکت نماند. در موقعیتهای پژوهشی هم این تمایل به صحبت با دیگران در زمان اضطراب و ناراحتی، بارها تایید شده است و نشان داده شده که حتی این کار برای سلامت روان ما مفید هم هست.
این تمایل نشانه ضعف نیست!
چرا درددل با دیگران میتواند برای سلامت روان ما مفید باشد؟ بررسیها نشان میدهد این افزایش ارتباط با دیگران، کمک میکند تا ما حمایت اجتماعی بیشتری را دریافت کنیم. غالب اوقات بعد از طرح موضوعات با دیگران، احتمال پشتیبانی عاطفی آنها از ما افزایش مییابد یا ممکن است به ما کمک کنند. موضوعی که باعث میشود استرس ما کاهش پیدا کند و بهتر بتوانیم از پس مسائل دشوار زندگی بربیاییم. اما باید توجه داشته باشیم که در برخی موقعیتها مانند زمانی که فرد در زمان مواجهه با استرس، دچار پرگویی شده یا بدون توجه به پیامدها با هر کسی مسئله را طرح میکند، این صحبت و درددل با دیگران تبدیل به واکنشی ناسالم میشود، اما جایگاه استفاده از شبکههای اجتماعی برای طرح دغدغهها کجاست؟ تا به این جا ما به تمایل برای صحبت و برقراری ارتباط به شکل رودررو اشاره کردیم، اما آیا گذاشتن پست و استوری درباره موضوعات پرتنش سرکار یا مسائل پیش آمده در خانواده هم واکنشی طبیعی است و میتواند به سلامت روان ما کمک کند؟
3 نکته درباره به اشتراکگذاشتن مسائل پرتنش در شبکههایاجتماعی
بررسیها در زمینه به اشتراکگذاشتن مسائل پرتنش در شبکههای اجتماعی به چند نکته اشاره دارد: اول این که دلیل انجام این کار توسط بسیاری از ما مشابه دلیل همان تمایل به صحبت کردن با اطرافیان در زمان روبهرو شدن با مسائل تنشزاست. دوم این که انجام چنین کاری بهتر از سکوت و خودخوری است. به این معنا که اگر روابط اجتماعی رودرروی ما کم است یا به دلایلی امکان صحبت با دیگران را به شکل موقت نداریم، استفاده از شبکههای اجتماعی برای بازگویی دغدغههایمان نه تنها بد نیست که خوب هم هست، اما نکته سوم این که بهره بردن از شبکههای اجتماعی برای این کار در برخی موقعیتها نه تنها مفید نیست که علامت هشداردهندهای است که باید آن را جدی بگیریم. اما منظور از موقعیتهای هشداردهنده چیست؟
این نشانهها را جدی بگیرید
اگر تنها ابزار شماست
درست است که گفته میشود استفاده از فرصت شبکههای اجتماعی برای درددل و طرح دغدغهها بهتر از خودخوری است، اما توجه داشته باشید اگر شما در زندگی واقعی کسی را ندارید که بتوانید با او درددل کنید و تمام صحبت کردن شما درباره ناراحتیهایتان محدود به پست و استوری گذاشتن شده ، این زنگ خطری است که باید آن را جدی بگیرید؛ چراکه تاثیر مثبت طرح موضوعات در شبکههای اجتماعی در قالب پستهای درددلی، قابل مقایسه با روابط اجتماعی رودررو نیست.
اگر فرصتهای دنیای بیرون را از دست میدهید
گذاشتن هرازگاهی پست و استوری درباره مسائل کاری و تنشهای ایجادشده به صورت کلی ایرادی ندارد، اما اگر با روبه رو شدن با هر مسئلهای، گزینه اول شما گذاشتن یک استوری درباره آن است، لازم است تجدیدنظر کنید. مسائل کاری یا خانوادگی ما با درددل برطرف نمیشوند. برای حل و فصل و پیشگیری از تکرار، نیاز به استفاده از روشهای متنوعی داریم؛ گاهی باید با افراد درگیر در موضوع، جلسه بگذاریم، خواستههای خود را به صورتی کارآمد طرح کنیم و البته گاهی اوقات مهارت جدیدی را یاد بگیریم. تمرکز بیش از حد بر شبکههای اجتماعی میتواند مانعی جدی بر سر راه ما برای استفاده از دیگر مسیرها باشد.
اگر گذاشتن حد و مرز را فراموش کردهاید
استفاده هرازگاهی از شبکههای اجتماعی با رعایت حرمت بقیه افراد، برای طرح ناراحتیها معمولا با حریم خصوصی ما تناقضی ندارد، اما افرادی که هر مسئلهای را در این فضا مطرح میکنند، معمولا مرزهای خود را زیر پا می گذارند و وارد حوزه اشتراکگذاری بیش از حد میشوند. در این وضعیت فرد ممکن است حتی افراد غریبه را وارد فضای خصوصی زندگی خود کند و با به اشتراک گذاشتن اطلاعات شخصی، خود را در معرض خطر قرار دهد. به صورت کلی در این بخش توصیه آن است که هر مسئلهای را در این فضا مطرح نکنید و نکته دوم این که حتما از تنظیماتی که مخاطب شما را میتواند محدود به برخی افراد(مانند دوستان نزدیک) کند، بهره ببرید تا به این ترتیب عوارض در این بخش را کاهش دهید.
انتهای پیام