آخرین نبرد یک ارتشی

حسین شاه‌حسینی دستجردی از همافران انقلابی نیروی هوایی ارتش که از پایگاه شکاری شهید نوژه جذب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شده بود، با اونیفورم سپاه در عملیات شرکت کرد. او از شب پیش خود را برای نبردی جانانه آماده کرده بود، طوری که هنگام برداشتن جیره جنگی ۲۴ ساعته به همرزمانش چنین گفته بود: «این‌ها را بگذارید کنار و تا آنجا که می‌شود، فشنگ و مهمات بردارید.»

به گزارش ایسنا،  در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از توطئه‌های دشمنان داخلی و خارجی انقلاب برای ضربه زدن بر پیکره جمهوری اسلامی و تضعیف ریشه‌های نهال نوپای انقلاب، تجزیه قومی و سرزمینی کشور با توجه به وجود اقوام مختلف در ایران بود؛ حربه‌ای که تا بدین روز نیز دشمنان انقلاب از به کار بستن آن برای تضعیف امنیت ملی ایران ناامید نیستند.

یکی از این اقوام و مناطقی که از ابتدای انقلاب تا بدین روز همواره مورد تحریک دشمنان قرارگرفته، قوم کرد و منطقه کردستان بوده است. مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس مصمم است در چند شماره، روند حدوداً یک‌ماهه گروگان‌گیری شهر سنندج توسط معاندین و منافقین در فروردین و اردیبهشت ۱۳۵۹ و سپس آزادسازی آن را توسط نیروهای وفادار به انقلاب موردبررسی قرار دهد.

چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۵۹/ مانور احاطه‌ای

این روز آغاز دیگری برای ضربه زدن نهایی مدافعان انقلاب اسلامی بر پیکر جبهه متحد براندازان نظام و جدایی‌طلبان بود. اگرچه طبق تعبیر خبرنگار روزنامه کیهان، هیچ نشانه‌ای در دست نبود که این درگیری و تیراندازی‌ها به‌زودی پایان یابد، اما تفاوت یورش پاسداران انقلاب و انقلابیون ارتش، نسبت به‌روزهای گذشته این بود که عملیات با تدبیری مناسب‌تر انجام گرفت؛ یعنی مانور احاطه‌ای از چند محور؛ محور فرودگاه به سمت صداوسیما، کاخ جوانان، محور پادگان به سمت استانداری و باشگاه افسران، محور جاده قروه به تپه قشلاق و کوه سنگ سیاه و عباس‌آباد اجرا شد.

با انتخاب این مانور، نیروهای دشمن مجبور شدند در چند محور با نیروهای اسلام درگیر شوند. بنابراین، تجزیه قابل‌توجهی در نیروهای دشمن به وجود آمد، به‌طوری‌که در محله‌های متعدد شهر هم‌زمان با نیروهای اسلام درگیر شدند و توان مقابله را از دست دادند.

مدافعین این بار کوشیدند با تشریک‌مساعی بیشتر، عملیاتی هماهنگ و هم‌زمان را اجرا و از چهار محور، ارتباط سنندج را با نیروهای ضدانقلاب قطع کنند. صیاد شیرازی محورهای یادشده را چنین فهرست می‌کند:

محور مریوان به سنندج

محور سقز و دیواندره به سنندج

محور کرمانشاه به سنندج

محور حساس گردنه صلوات آباد یا جاده قروه به سنندج

فرماندهی دو محور نخست را محمد بروجردی، محور بعدی را سید رحیم صفوی و محور چهارم را علی صیاد شیرازی عهده‌دار شدند.

عقب‌نشینی از پیشروی به سمت باشگاه افسران

در این حال محمد بروجردی مصمم بود بار دیگر از مسیر خیابان امام خمینی به‌سوی باشگاه افسران حرکتی را به آزمایش بگذارد؛ حرکتی که این بار مکانیزه نبود و تنها متکی به نیروهای پیاده متشکل از سپاهیان پاسدار از شهرهای شیراز و عمدتاً استان کرمانشاه بود و بیش از هر چیز، بنا به‌ضرورت تعجیل برای پاسخ به فریادهای مظلومانه نیروهای مستقر درون باشگاه اجرا می‌شد.

محمد نبی رودکی می‌گوید: نقطه حضورمان استانداری و بعد پیشروی به سمت باشگاه بود. از دیوار خانه‌های مجاور استانداری رفتیم بالا و از دیواربه‌دیوار خانه‌ها پیشروی کردیم؛ یعنی از داخل و لابه‌لای خانه‌های بین استانداری تا باشگاه، از مقابل تیراندازی‌های ضدانقلاب رد می‌شدیم. فرمانده ستون که یک کرمانشاهی بود، کنار خود من، چشمش تیر خورد و پاکیاری هم تیر خورد که من برگشتم او را رساندم پادگان. دوباره برگشتم به‌طرف بچه‌ها که هنوز ۲۰۰، ۳۰۰ متری از پادگان جلو نیامده بودم که از سمت ساختمان‌های نیمه‌تمام، دو تا تیر کلاش آمد به پایم خورد و از منطقه تخلیه شدم.

با زخمی شدن این تعداد از نیروهای کیفی سپاه و خروج آن‌ها از صحنه رویارویی تن‌به‌تن با مهاجمان و تحت تأثیر تجربه روزهای گذشته، از ادامه حرکت نیروها صرف‌نظر شد.

محور شریف آباد-حسن آباد

در محور شریف آباد-حسن آباد، تفاوت عملیات این روز نسبت به مرحله قبل (۹ اردیبهشت ۱۳۵۹)، اجرای آتش دقیق‌تر و مؤثرتر خمپاره در پشتیبانی از نیروهای پیاده بود. در ادامه، نیروهای پیاده سپاه، به‌خصوص با شگردها و شجاعت‌های خاص احمد اسلیمی (فرمانده گردان ۲ سپاه تهران)، به‌سوی اهداف پراکنده، متعدد و درهم‌پیچیده در این دو محور حرکت کردند تا با تثبیت خود؛ بخشی از شهر، ازجمله شهربانی، میدان آزادی، خیابان ژاندارمری و خیابان آبیدر، از کنترل نیروهای دشمن خارج گردد.

در این محور، اگرچه تسلط مهاجمان به نقاط پایین‌دست در اطراف تپه‌های شریف‌آباد و حسن‌آباد و تعداد فراوان آن‌ها، پاسداران انقلاب را به‌سختی انداخته بود و ازاین‌رو درگیری‌های دو طرف تا پایان روز به طول کشید، اما به دلیل شناسایی و هوشیاری نسبت به مرحله اول، نیروهای خودی تلفات بسیار کمتری متحمل شدند.

محور گردنه صلوات آباد/شاه‌حسینی قهرمان فتح گردنه

حجت‌الله کتابی، یکی از پاسداران همدان از نحوه هلی‌برن نیروها در این منطقه می‌گوید: ما به‌وسیله هلیکوپترهای هوانیروز به پشت مواضع پدافندی نیروهای ضدانقلاب هلی‌برن شده و نیم ساعت بعد از فرود آمدن در پشت مواضع دشمن، با نیروهای ضدانقلاب درگیر شدیم. نیروها با شجاعتی وصف‌ناشدنی، مواضع نیروهای ضدانقلاب را یکی پس از دیگری فتح کردند، به‌طوری‌که آن‌ها مجبور به فرار از منطقه شدند. این در حالی بود که ما در آن موقع، تجربه چندانی در خصوص طرح‌ریزی عملیات‌ها نداشتیم، ولی به خواست خدا چنان ضربتی به دشمن زدیم که کیلومترها از آن منطقه دور شدند. ماهم از این فرصت استفاده کردیم و تا خود سنندج، یک‌راست پیش تاختیم.

حسین شاه‌حسینی دستجردی از همافران انقلابی نیروی هوایی ارتش که از پایگاه شکاری شهید نوژه جذب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شده بود، با اونیفورم سپاه در عملیات شرکت کرد. او از شب پیش خود را برای نبردی جانانه آماده کرده بود، طوری که هنگام برداشتن جیره جنگی ۲۴ ساعته به همرزمانش چنین گفته بود: این‌ها را بگذارید کنار و تا آنجا که می‌شود، فشنگ و مهمات بردارید.

حسین همدانی در خصوص چگونگی شهادت وی می‌گوید: به‌نوبت به‌طرف دشمن تیراندازی می‌کردیم، اما یک‌بار که شاه‌حسینی سرش را برای تیراندازی بالا آورد، همان لحظه مورد اصابت تیر دشمن قرار گرفت و دیگر حرکتی از او مشاهده نشد. دیدم شاه‌حسینی سرش پایین افتاد و از سر و پیشانی و گلویش خون می‌آید. یک مقدار خودم را به طرفش کشیدم تا صدایی بشنوم. چند کلمه با من صحبت کرد. سفارشش این بود که مواظب باشید و بروید جلو، دیگر تمام‌شده است.

رمز موفقیت مدافعان انقلاب اسلامی تا این مرحله، از یک‌سو سرعت عمل رزمندگان جوان و جسور سپاه و از سوی دیگر درایت و رشادت مسئول عملیات سپاه همدان؛ حسین شاه‌حسینی بود که صبغه نظامی او در حفظ انسجام نیروها تأثیر بسیاری داشت.

با فرارسیدن شب و سرد شدن هوا، همچنین پدیدار شدن ضعف سازمان‌دهی و خستگی نیروها، ادامه عملیات به صبح روز بعد موکول شد. صیاد شیرازی می‌گوید: آن شب نیروها را برای برقراری تأمین سازمان دادیم. چون روی زمین برف بود و ما وسایل زیست مناسب نداشتیم، تا صبح لرزیدیم. بااین‌حال به یاری خدا موفق شدیم امنیت را برقرار ساخته و آن را حفظ نماییم.

تحلیل آخرین وضعیت شهر از دیدگاه بروجردی/دغدغه مسیح کردستان

اما طبق گفت‌وگوی محمد بروجردی با خبرنگاران درباره چگونگی وقایع اخیر کردستان و پیامدهای آن، در این زمان پیکره مقاومت گروه‌ها نحیف شده و از رمق افتاده بودند:

نیروی آن‌ها (گروه‌های مسلح غیرمسئول) به‌صورت پراکنده در شهر درآمده، عملیات آن‌ها غیرمنظم است و از قدرت سلاح‌های سنگین آن‌ها کاسته شده و مقداری از آن به دست نیروهای ارتش و پاسداران افتاده و راه‌ها برای کمک‌رسانی به آن‌ها بسته‌شده است. مشکل عمده، پراکندگی آن‌ها در شهر است و این مسئله مشکل ماست که چگونه با این مشکل برخورد کنیم.

در واقع برای بروجردی، هنوز این دغدغه مطرح بود که دشمن به‌صورت پراکنده در شهر خانه‌های مردم بی‌گناه و خانه‌های درجه‌داران ارتش و افراد متدین سنندج را سنگر خود قرار داده و همین مسئله موجب کندی عملیات پاک‌سازی و خلع سلاح مهاجمان و مانع پیشروی برق‌آسای مدافعان انقلاب اسلامی‌شده بود.

سرهنگ صدری نیز شایعه بمباران شهر سنندج را تکذیب کرد و گفت:فانتوم‌های ارتش جمهوری اسلامی ایران فقط به درخواست من و برای انهدام سنگرهای دشمن در اطراف سنندج و بالای تپه و کوه‌ها، وارد عمل شدند و اعلام این موضوع که شهر سنندج بمباران‌شده است، ابداً صحیح نیست.

منبع:

نداف، مجید، بیست‌ودو روز نبرد (آزادسازی سنندج)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، دانشگاه امام حسین (ع)، چاپ اول: ۱۳۹۹، صفحات ۴۶۱، ۴۶۲، ۴۶۴، ۴۶۸، ۴۶۹، ۴۷۰، ۴۷۶، ۴۷۷، ۴۷۸، ۴۸۰، ۴۸۲

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ / ۰۸:۱۵
  • دسته‌بندی: فرهنگ حماسه
  • کد خبر: 1402022415124
  • خبرنگار : 71451