به گزارش ایسنا، کسانی که در دو زبان فارسی و تازی دستی دارند و به زبانشناسی و اشتقاق پی بردهاند و میتوانند زبانهای ایرانی را با زبانهای سامی بسنجند، بدین نکتۀ آشکار میرسند که نفوذ زبان فارسی در زبان تازی به مراتب بیش از آن است که تازیان یا محققان ایرانی که در زبان تازی کار کردهاند بدان پی بردهاند و دامنۀ آن محدود به معدودی از کلمات نیست که در فرهنگهای تازی آنها را مأخوذ از فارسی میدانند و این بحث نیز دامنۀ دراز و شواهد بسیار میخواهد که از حدود سخن خارج است و باید در یک سلسله مقالات دیگر به آن پرداخت.
همینقدر سربسته میتوان اشاره کرد که نهتنها زبان تازی در معانی حقیقی از فارسی عاریت گرفته است، بلکه در معانی مجازی نیز در موارد بسیار تابع زبان فارسیست و همینکه دامنۀ تحقیق گشادهتر میشود، به جای میرسیم که طرز جملهبندی و تعبیر و جای اجزای جمله را در زبان تازی مأخوذ از فارسی و گاهی تقلید آشکار از زبان فارسی میبینیم و اینها همه مباحثیست که شواهد و دلایل بسیار با خود دارد و در این بحث که به مقصود دیگریست نمیگنجد.
پیراستن زبان فارسی و اندیشهای که گاهی در ایران نیرو میگیرد و زبانه میکشد و نامهایی چون سعدی و حافظ را در لهیب دانش او بار خود میسوزد و آن را گونهای از وطندوستی و ایرانپرستی میدانند و دوستداری زبان پارسی را بهانه میکنند که کلمات تازی را باید برانداخت و زبان را در پارچۀ روزنهداری ریخت و فشرده و تفالۀ آن را کشید و شیرۀ آن را نگاه داشت، بسیار کار «شوم» ناساز زبانافزاییست که نهتنها خدمت به ایران عزیز پدران بزرگوار به خرد ما نیست، بلکه یکی از خیانتهای آشکار و جانفرسا نسبت به این سرزمین است.
انتهای پیام