به گزارش ایسنا،معصومه جمشیدی شفق در یادداشتی کتاب کتاب "امدادگر کجایی؟" نوشته معصومه رامهرمزی را بررسی کرده است.
در این یادداشت میخوانیم:
کتاب "امدادگر کجایی؟" نوشته معصومه رامهرمزی از جمله کتابهایی است که با رویکردی پژوهشی و با معماری روایی قابل تحسین، در همین راستا توسط نشر مرز و بوم به چاپ رسیده است.
نویسنده که خود اهل جنوب و از مردمی است که مستقیم درگیر جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شدند تا کنون عناوین مختلفی در راستای روایتنگاری به چاپ رساندهاست.
کتاب "امدادگر کجایی؟" به خاطرات و زندگی علی عچرش از امدادگران دورهی دفاع مقدس میپردازد. از اولین مواجهه با کتاب خواننده درمییابد که با یک کار پرو پیمان با موضوعی تازه، در زمینه خاطرهنگاری و تاریخ شفاهی طرف است. برخلاف کتابهایی که فقط نوعی گردآوری و ارائه تقریبا خام خاطرات پراکنده افراد است؛ این اثر از چند جهت دارای ویژگیهای منحصر بفردی است.
- سوژه اثر یا همان راوی هم به لحاظ روحیات و خلقیاتِ فردی، و هم از نظر نقش کمتر پرداخته شده امدادگری، جذاب است.
- مصاحبهها و تحقیقات که به بخشی از روند انجام آنها در مقدمه کتاب اشاره شده، دقیق و با روشهای علمی انجام شده است. این مساله در طول زمان روایت و در تنوع موضوعات کاملا مشهود است.
- میتوان گفت اثر، زندگینگارهایی است در مورد یکی از هزاران انسانی که در زمانی حساس، در مکانی ویژه و شرایطی سرنوشتساز در تاریخ این مرز و بوم قرار گرفتند. میشود همراه کتاب روز به روز با این آدم ها پیش رفت و به دور از شعارهای دهان پرکن و خالی شده از معنا، آرام آرام دریافت که انقلاب و جنگ و انسانهای آن دوران، چطور در هم اثر متقابل گذاشتند.
- دستهبندی و پرداخت خاطرات و مهندسی روایت به گونهای است که با وجود حفظ اصالت خاطرات، مخاطب با سیرِ روایت همراه شده و حوادث را یکی بعد از دیگری پشت سر میگذارد و تا انتها با شخصیت همراه میشود.
- محور کتاب، آدمها هستند. آن هم آدمهایی از کف جامعه و نزدیک به متن انقلاب و جنگ. این امر باعث شده کتاب به جز مسایل محوری، به زوایای انسانی، فرهنگی و اجتماعی روز بپردازد. این نکته در صورت معرفی درست میتواند برگ برنده این اثر در گسترش طیف مخاطبان باشد.
برای آشنایی بیشتر با کتاب نگاهی به فصول و مطالب عمده هر فصل میاندازیم. کتاب در هشت فصل تنظیم شده و در انتها نیز تصاویر و فهرست نمایه گنجانده شده است.
فصل اول: روزهای خیلی دور
شروع کتاب درست مثل دنیای کودکی، پر از شیرینی و هیجان است؛ از شنا در شط و بازیهای کودکانه گرفته تا دردسرها و شیطنتهای نوجوانانه. با پرداختن به محله سکونت خانواده راوی, با محیط آبادان و فرهنگ و آداب گروهی از مردم عزیز این شهر آشنا میشویم.
فصل دوم: روزهای بیداری
شور و شرِ گروهی نوجوان یله و بیخبر از عالم؛ همزمان میشود با بزرگترین تحول اجتماعی سیاسی دوران معاصر ایران؛ انقلاب اسلامی. از زیباترین فصلهای کتاب همین فصل است و با روایت جزئیات حوادث کوچه بازار آبادان در آن روزها, مخاطب را به خوبی همراه خود میکند. با خواندن این فصل با اتفاقاتی مثل ماجرای سینمارکس، تسخیر انبار آبجوی آبادان بدست جوانها، شهادت مردم عادی و بیسلاح در مسجد و سینما و تجمعات، درگیریهای خیابانی روزهای انقلاب از نزدیک همراه میشویم و به خوبی پوستاندازی جوانان آن روزها را درک میکنیم.
در بخشی از این فصل میخوانیم:" ما آدمهایی معمولی بودیم که تا چند ماه قبل از انقلاب بیخیال زندگی میکردیم و کاری به کار دیگران نداشتیم. خودمان بودیم و خودمان. امام ما را متوجه جامعه کرد و از بیتفاوتی درآورد."
فصل سوم: روزهای بالندگی
این فصل به روزهای اول پس از پیروزی انقلاب و فعالیتهای خودجوش جوانان پخته شده در کوره انقلاب میپردازد. در این قسمت هم به حوادثی مثل فعالیتهای گروههای چپی و درگیری گروههای انقلابی با آنها و عاقبت حادثه سینمارکس پرداخته میشود. از جذابیتهای این فصل تکاپوی جوانانی است که در پی انقلاب اجتماعی، بدنبال افزایش آگاهیهای فردی در قالب گروههای محلی هستند.
فصل چهارم: روزهای ایستادگی
در این بخش, درمییابیم چطور جنگ، ناخواسته و یکباره خود را بر متن زندگی مردم عادی خوزستان تحمیل میکند. چطور مردم، با هر آنچه در دست و توان دارند، برای حفظ خانه و خاک خود تلاش میکنند. این فصل نیز موضوعات جنبی متنوعی دارد مثل اوضاع نابسامان کشور و کارشکنی توسط بنیصدر، مقاومت جوانان با کمترین امکانات و همیاری مردم شهرهای دور و نزدیک.
فصل پنجم: روزهای مهاجرت
همراه راوی میرسیم به روزهای تلخ اشغال خرمشهر و مهاجرت اجباری مردم. در تصاویرِ گاه سخت و گاه زیبای ترسیم شده از آن روزها با اطلاعات ریز و درشتی روبرو میشویم؛ مثل مشکلات عدیدهی جنگزدگان، نمک به زخم مردم پاشیدن بدست منافقین، جریان داشتن زندگی و ازدواجهای ساده و بیآلایش جوانان مجاهد در سختترین و بحرانیترین شرایط.
فصل ششم: روزهای جنگ و زندگی
با عزل بنیصدر و تغییر در مدیریت کشور و آبدیده شدن مردان و زنان در کورهی ماههای اولیه جنگ، شرایط تغییر میکند. در این فصل به سالهای میانی جنگ، شکست حصر آبادان و آزادسازی خرمشهر پرداخته میشود. خرده روایتهای دیگری نیز در این بخش مطرح میشود؛ مثل سبک زندگی جوانان حزباللهی، فعالیتهای اجتماعی زنان همراه مردان، مشارکت بالای مردم در پیشبرد امور جامعه در شرایط جنگ خارجی و تحریم از بیرون و ترور و تخریب منافقین از داخل و شکوفایی انسانهایی که با کمترین امکانات در حادترین موقعیتها دنبال بالاترین بهره بدون کمترین منفعت شخصی بودند.
فصل هفتم: روزهای حج و امداد
در این فصل از موضوع اصلی کتاب کمی جدا میشویم. همراه راوی که به عنوان امدادگر راهی سفر حج شده با جنبههای دیگری از اوضاع و شرایط آن سالهای ایران آشنا میشویم. جزئیات بیان شده در این فصل به مخاطب دید تازهای نسبت به قشر امدادگر میدهد که اغلب دیده نمیشود.
فصل هشتم: روزهای پایانی
در این فصل به سالهای پایانی جنگ پرداخته شده است. در کنار تلخی اثر بعضی اشتباهات، نکته قابل توجه در این فصل کمکهای مردمی و نقش غیرقابل انکار آن در پیشبرد هشت سال جنگ و موفقیتهای بزرگ در آن برای کشوری تازه انقلاب کرده و در تحریم جهانی است.
با وجود حجم به نسبت بالای کتاب، آوردن اسامی زیاد، شرح برخی مسائل جزئی یا تخصصی که گاه کمی زیاده از حوصله مخاطب به نظر میرسد، نثر روان و پرداخت خوب روایی این اثر قادر است هر خوانندهای را تا آخر با خود همراه کند.
انتهای پیام