این شاعر و معلم ادبیات در گفتوگو با ایسنا درباره تصمیم حذف دروس عمومی از کنکور ۱۴۰۲ اظهار کرد: این کار عواقب بدی ندارد. اصولا کنکور باید حذف شود و این موضوع مقدمه حذف کنکور است؛ ابتدا باید دروس عمومی را حذف و بعد هم فکری به حال دروس اختصاصی کنند. اما اینکه الآن و در این مقطع، با چه شیبی باید کنکور حذف شود، در تخصص من نیست. به نظر میرسد که قبل از ایجاد زیرساختهای لازم، حذف یکباره کنکور، مضرات بزرگی هم داشته باشد ولی بالاخره کاری است که باید یک روز انجام شود.
او سپس گفت: حذف دروس عمومی از کنکور هم قطعا در کوتاهمدت باعث بیتوجهی مضاعف دانشآموزان به این دروس خواهد شد. این مساله قطعی است اما اصولا دروس عمومی را جذاب و کاربردی طراحی نکردهاند، چه کنکوری باشند چه نباشند، با این وضع فعلی کتابهای درسی ادبیات و طرح درس و بودجهبندی، همین الآن هم کنکور دادن در این دروس، باعث نفرت مضاعف بسیاری از دانشآموزان میشود.
او خاطرنشان کرد: حذف دروس عمومی از جمله ادبیات از کنکور، اصلا بیاهمیت جلوه دادن ادبیات نیست، زیرا ادبیات درسی است که امتحان آخر سال هم دارد، حالا تست کنکور دیگر چه صیغهای است؟ تست کنکور را بخصوص برای درسهایی مانند ادبیات مهلک میدانم؛ زیرا بسیاری از تستهایی که طراحی میشوند، گاهی خودشان هم ایهام دارند. یکی از دوستانمان که خود طراح تست یکی ازموسسات کنکوری هم هست، میگفت با چند معلم دیگر ادبیات که مولف کتاب تست هم هستند و با بچهها تست کار میکنند، درباره یک سوال کنکور و گزینههایش چند نظر داشتیم. با اینکه معلم ادبیات و طراح تست بودیم، از اینکه کدام صحیح است، اطمینان نداشتیم. این موضوع به این دلیل است که ادبیات مبتنی بر ابهام و ایهام است.
او سپس بیان کرد: شعر خوب قرار نیست، یک معنی داشته باشد. قرار است هرکسی که میرسد بتواند تفسیری از آن داشته باشد. البته آنقدر هم گل و گشاد نیست که بشود از یک بیت صد جور معنا دریافت. هرچند زیاد پیش میآید که از بیتهای شاعرانی چون حافظ و سعدی و مولوی و سنایی و عطار و حتی معاصران چند معنا دریافت کنید یا ممکن است بگویید این کلمات ابهام دارد و منِ نوعی بگویم اینطور نیست و ابهامی ندارد بنابراین طراحی تست از ادبیات چندان چیز جالبی نیست. آموزش تستی ممکن است در ریاضی و فیزیک معنا داشته باشد، زیرا جواب مسئله یکچیز است و فقط یکی از چند گزینه میتواند جواب سوال باشد اما در ادبیات اینگونه نیست. به خاطر مسائلی که اشاره کردم خیلیوقتها، تستها غلط و غیراستاندارد است؛ زیرا سلیقه طراح تست این است که معنای بیت چیزی باشد و من به نحو دیگری معنا کنم که در گزینههای مورد نظر طراح سوال نیست.
این معلم ادبیات را با تأکید بر اینکه حذف دروس عمومی به معنای بیاهمیت جلوه دادن درس ادبیات و سایر درسها نیست، با ابراز امیدواری برای حذف کنکور، اظهار کرد: امیدوارم برخی از دانشگاه به هنرستان تبدیل شوند و بچههای مردم به جای اینکه آنقدر در دانشگاه درس الکی بخوانند، به هنرستان بروند و مهارتی یاد بگیرند و در بازار کار مشغول شوند. در کشور فرانسه دوسوم دانشآموزان دانشگاه نمیروند، بلکه به هنرستان میروند و مهارتی یاد میگیرند و بعد هم مشغول کار میشوند. ما نیازی به این همه دانشگاه نداریم. اگر جای مسئولان بودم بسیاری از شعبههای دنشگاه آزاد را منحل میکردم، بجز تعدادی خاصی از شعبههایش که کیفیت آموزشی بالایی دارد و بعد ساختمانهایشان را به سازمان فنی و حرفهای میدادم تا در هر منطقهای متناسبت با اقتصاد و اقلیم منطقه هنرستانی ایجاد کند مثلا در مناطقی که اقتصاد بر مبنای دامداری و کشاورزی است، هنرستان مربوط به کشاورزی و دامداری تأسیس شود، در منطقهای که جنگل است هنرستان فنآوری چوب و.... راه نجات مملکت این است که متناسب با اقلیم و اقتصاد هر منطقه هنرستانی تأسیس شود تا مردم مهارتهایی را یاد بگیرند و مشغول کار شوند.
او با تأکید بر اینکه آموزش و پرورش ما هم باید خلاصه شود و دانشآموزان به اینهمه مباحث نظری نیاز ندارند، یادآور شد: روزگاری بود که اگر دانشآموزی اطلاعات عمومی درباره تاریخ و جغرافیا و موضوعات دیگر نداشت نمیتوانست جلو برود، اما الان با توجه به گسترش دسترسی به اطلاعات، کافی است به او یاد بدهید که چگونه به اطلاعات مورد نیازش مراجعه کند و کتابخوانی را تقویت کنید. این دانشآموز خود سراغ تاریخ و جغرافیا و دینی و ادبایت میرود و میخواند. نیازی نیست آموزش و پرورش این حجم از اطلاعات را در ذهن دانشآموزان بریزید. باید آموزش و پروش مهارت سخن گفتن، دوستیابی، ارتباط با جنس مخالف، زبانآموزی، تحقیق کردن، حل مسئله و مهارت اولیه سفر و آشنایی با طبیعت را به دانشآموزان یاد بدهد. زیرااینها مهم و اصل کار است.
توکلی آشنایی با ادبیات را هم یک مهارت خواند و توضیح داد: آشنایی با ادبیات یکی از مهارتهای خیلی مهم است؛ هم برای هویت ملی ما مهم است و هم برای گسترش اندیشه و تفکر دانشآموز مهم است. ادبیات یکی از مهمترین شاخههای تفکر بشری است که برای معنویت و اخلاق مهم است زیرا بخشی از قلههای اخلاق بشری در ادبیات ما وجود دارد مانند مولوی است. باید مهارتآموزی ادبیات به دانشآموز از این دید باشد که ما او را به ادبیات علاقهمند کنیم و او بیاید کتاب شعر و حافظ دست بگیرد و بخواند، در واقع شما باید مقدماتی را به او یاد بدهید مثلا کلیاتی را راجع به آرایههای ادبی بداند زیرا زبان شعر با زبان روزمره فرق دارد. یعنی کلیدهای فهم ادب را در اختیارش بگذارید و بعد خود دانشآموز متنها را میخواند، هرچیزی که باشد.
انتهای پیام