به گزارش ایسنا، این سند، دستخط نوجوانی است به نام مهدی کاظمی؛ برادر شهید احمد کاظمی، که بالای آن نوشته شده است: «نامه ای به برادر احمد کاظمی». نامه نشان میدهد که تلاش وی برای حضور در جبهه به علت کمی سن با عدم موفقیت روبرو شده است. این اقدام نزدیک به زمان ابلاغیه قرارگاه خاتم مبنی بر منع بکارگیری افراد نوجوان در یگان هاست.
وی در این نامه که آن را بر روی یک برگه خط دار (دفتر مشق مدرسه) نوشته است، از فرماندهی لشکر تقاضا میکند تا برای شستن لباس یا درست کردن سنگر اجازه رفتن به جبهه پیدا کند.
نامه فاقد علائم و آداب ویرایشی است و چند خط خوردگی در متن دارد.
در متن این نامه میخوانیم:
«نامهای به برادر احمد کاظمی
به نام خدا
سلام ای پاسدار قرآن ای پاسدار حرمت خون شهیدان که با بانک غریو الله اکبر بر سینه دشمن حمله می بری من خیلی دلم میخواهد با هم به پیکار نبرد حق علیه باطل برویم من آرزو دارم در کنار تو نبرد کنم. دلم میخواهد در تعطیلات به جبهه بیایم ولی نمیگذارند میگویند سن تو کم است کار به سن نیست. من لباستان را میشویم یا سنگر درست میکنم من کمتر از شما نیستم من بدرد این جور کارها میخورم از شما خواهش میکنم اگر میشود هم به خاطر خدا هم که شده مرا هر جوری است به جبهه بیاورید من یادم هست در مهمانی عمو محسن آن کلت را خشابش را بکشم و من آن شب دستم عرق کرده بود که نتوانستم آن کار را بکنم. ببخشید امیدوارم در کارهایت موفق باشی و سلام هم رزم تو مهدی کاظمی [امضاء]»
* «نایست، برو، سریع»
*سالروز شهادت شهید احمد کاظمی و همرزمانش
انتهای پیام