27 بعثت
-
«صبح روز نهم» نقد و بررسی میشود
نشست نقد و بررسی کتاب «صبح روز نهم» که به زندگینامه سردار شهید علیرضا نوری اختصاص دارد برگزار میشود.
-
«رفاقت را تمام کرد» منتشر شد
روایت حاج حسین اسداللهی از فرماندهان پیشین لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) از ۶ شهید مدافعحرم به چاپ رسید.
-
گذری بر «سومین پلاک»
«کارها که سبک میشد و فرصت کوچکی پیدا میکرد، میآمد خانه، سر میزد. بیشتر وقتها خسته و خاکآلود بود، اما مریم عاشق همان ظاهر آشفتهاش بود. گاهی شب میرسید و میدانست اگر بخوتبد نمیتواند با آن خستگی برای نماز شب بیدار شود، با همان حال، نماز شبش را میخواند.»
-
«عملیات عطش» منتشر شد
«حال حسینزاده لحظه به لحظه بدتر میشود. خون زیادی ازش رفته و مدام چشمهایش سیاهی میرود. سه چهار دفعه پاهایش سست میشود و میخورد زمین. بدنش دارد میسوزد. مثل بچهها به گریه افتاده. یکجا از بیرمقی، زانو میزند و به حالت سجده میافتد روی زمین. باورهژ صدایش میکند که از جا بلند شود. میگوید: «حسین!... پاشو توروخدا...پاشو...»
-
روایت صوتی یک فرمانده شهید از زندگی خودش
یادم هست در آن دوران مادرم غذای سادهای بار میگذاشت تا با آن شکم ما بچهها را سیر کند. امّا این غذا از بس بیمحتوا و بیمزه بود، سروصدای من و برادران و خواهرانم را درمیآورد.به همین خاطر گاهی وقتها بابام که آن ایّام در یک کارگاه نمکی کار میکرد، کلاه خودش را برمیداشت و آن را روی دیگ آبگوشت میتکاند.
-
زندگی چند شهید داستان کودکان شد
زندگی نامه چند شهید دفاع مقدس برای کودکان از سوی انتشارات« ۲۷ بعثت» به چاپ رسید.
-
گشتی در خاطرات «من زینب تو هستم»
کیفم را برداشتم و بدو بدو و از پلهها پایین رفتم. درست به موقع رسیدم، سعیدم را جلوی چشمم بیرون آوردند. حس عجیب در من شعله کشید. شدم همان خواهری که آرزو داشت توی عروسی برادرش شادی کند. دست و پایم میلرزید. با عجله نقلها را از کیفم درآوردم.
-
چاپ سه داستان در حوزه فرهنگ ایثار و شهادت برای کودکان
نشر ۲۷ بعثت به تازگی زندگی نامه سه شهید از شهدای دفاع مقدس و مدافع حرم را برای رده سنی کودکان روانه بازار کرده است.
-
ماجرای «حدیث بابا» و شهید علی تورانلو
علی به همراه شماری از همرزمان به آنجا اعزام شد و در طول جنگ در عملیاتهای مختلفی شرکت کرد. شهید تورانلو جزو فرماندهانی بود که حاج احمد متوسلیان را در سفر به سوریه همراهی کرد و روایت جالبی از این سفر به رشته تحریر در آورده است.
-
مرگ آخرین قصه ما نیست !
همینکه به دشتی بزرگ رسیدند، محمود فرمان ایست داد و همه نشستند و او شروع به صحبت کرد. از معنویتی که نیروها با قدرت بیشتری جلو میبرد و از شهدا؛ انگار دری به دنیایی تازه روی بچهها باز کرد. حرفهایش خیلی به جانودل بچهها نشست.
-
چاپ شد
«بهانه میکنم تو را» در وصف شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
در این مجموعه، اشعاری به احمد متوسلیان فرمانده جاویدالاثر لشکر ۲۷، شهید همدانی، شهید همت که همگی از فرماندهان این لشکر بودند تقدیم شده است.
-
«در یاد تو خواهم ماند» منتشر شد
سعید آشوری متولد ۱۷ اردیبهشت ماه ۱۳۴۴ فرزند چهارم خانواده، دانشجوی رشته عمران دانشگاه مشهد بود.