نفوذی
-
وقتی خطر یک نفوذی دفع شد
محمود بعد از عمل، وقتی در حال به هوش آمدن بود، متوجه شد که پرستار بالای سرش آشناست. در همان حال نیمه بیهوشی با صدایی ضعیف به او گفت: «تو چپی هستی!» دختر جواب داد: «نه برای چی!؟» محمود گفت: «چرا هستی! خونه شما، کوی کارگر نزدیک مدرسه فارابیه!» و بعد دوباره بیهوش شد.
-
خضریان: نفوذیها شبیهترین افراد به انقلابیها هستند
نماینده تهران در مجلس با بیان اینکه نفوذیها شبیهترین افراد به انقلابیها هستند، گفت: مهمترین دلیل نفوذ، عدم گزینش درست افراد حتی برای جایگاههای غیر موثر است که میتواند در یک مجموعه زمینهساز یک نفوذ بزرگ را فراهم کند.
-
ماجرای شک فرماندهان به یک شهید در «سیدلَری»
«عملیات نزدیک است و بچههای تدارکات کیسههای حنا را توزیع میکنند. تعدادی از بچهها حناها را خیس میکنند تا قبل از عملیات بین رزمندهها پخش کنند. سر به سر هم میگذارند و با شوخی و خنده، حنا سر و دست هم میمالند. حنابندان کردن یک طرف ماجرا است و شستن آن، لب آب یخ رودخانه، ماجرای دیگری دارد!»