عملیات والفجر ۴

برای دسترسی به اخبار قدیمی‌تر، در منوی مربوطه سال و ماه را محدود کنید.
  • عملیات «والفجر۴» به روایت چند فرمانده

    عملیات «والفجر۴» به روایت چند فرمانده

    دست‌آخر، وقتی به اینجا برگشتم، یکی از همان زخمی‌هایی را که او به عقب فرستاده بود، دیدم. آن بسیجی زخمی می‌گفت: وقتی به برادر خزایی گفتم شما که خودت هم مجروح هستی با ما به عقب برگرد، او جواب داد: «خاطرجمع باشید از جمع گردان شما، من آخرین نفری هستم که از خط به عقب برمی‌گردد.»

  • اشک و لبخندهای چند فرمانده شهید در یک عملیات

    اشک و لبخندهای چند فرمانده شهید در یک عملیات

    در عملیات «والفجر ۴» دیدم دو نفر از بچه‌های گردان که به‌شدت مجروح شده بودند، درحالی‌که یکدیگر را در آغوش گرفته بودند، مظلومانه و با لبخندی که بر لبشان خشک ‌شده بود، شهید شده‌اند. بدنم از دیدن آن صحنه زیبا و در عین ‌حال غم‌انگیز به لرزه افتاده بود و چشمانم از اشک پر و خالی می‌شدند.

  • یک تصمیم‌گیری سخت در عملیاتی کوهستانی

    یک تصمیم‌گیری سخت در عملیاتی کوهستانی

    مسیر، طولانی و مارپیچ و پوشیده از درختان بلوط بود، به‌طوری‌که شاخه‌های درختان، زنجیره نیروهای ما را از هم پاره می‌کرد و فرماندهان موظف بودند تا انسجام نیروها را حفظ کنند تا مسیر را گم نکنند. از طرف ما این ارتفاعات، راه ماشین‌رو نداشت و راه ماشین‌رو از طرف آن‌ها هم برای ما قابل‌استفاده نبود؛ چون در دید دشمن بود.

  • معراج شهدای ارومیه آماده استقبال زائران از شهدای گمنام تازه تفحص شده است

    یک مسئول:

    معراج شهدای ارومیه آماده استقبال زائران از شهدای گمنام تازه تفحص شده است

    مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس آذربایجان غربی گفت: پیکر مطهر ۴شهید گمنام استان تا روز خاکسپاری در معراج الشهدا واقع در اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان نگهداری می شود و مردم می توانند برای ادای احترام به مکان مقدس مراجعه کنند.

  • چند روایت درباره عملیات «والفجر۴»

    چند روایت درباره عملیات «والفجر۴»

    عملیات «والفجر ۴» که با هدف تصرف «دره شیلر» در دو محور بانه و مریوان انجام شد، با تصرف اغلب ارتفاعات در هر دو محور همراه بود، لیکن بر اثر پاتک های دشمن روی قله‌های کانی مانگا، برخی از قله‌های آن ارتفاع دست به دست شد و در نهایت در اشغال دشمن باقی ماند.

  • آخرین خواب بعثی‌ها

    آخرین خواب بعثی‌ها

    یکی از عراقی‌ها بیدار شد و خودش را به دیوار نزدیک کرد تا اسلحه‌اش را بردارد. وقتی بلند شد و دوید، پتو به پایش پیچید و دقیقاً جلوی پای ما به زمین خورد که ما دیگر مهلتشان ندادیم و برای همیشه هیچکدامشان بلند نشدند. عراقی‌ها واقعاً وحشت کرده بودند، چون در خواب غافل‌گیر شده بودند و فکرش را هم نمی‌کردند که از پشت، این‌طور به آن‌ها حمله شود.

  • ماجرای صدور فرمان عقب نشینی در عملیات  «والفجر ۴»

    ماجرای صدور فرمان عقب نشینی در عملیات «والفجر ۴»

    «بچه‌های گردان حبیب، با تمام توان خودشان، مردانه با نیروهای دشمن می‌جنگیدند تا سرپل گرفته‌شده را حفظ کنند. دقایقی بعد، از طرف امیر چیذری؛ فرمانده گردان دستور آمد تمامی نیروها، عقب‌نشینی کنند. برادر چیذری تأکید کرده بود؛ ابتدا مجروحین باید به عقب منتقل شوند، بعد هم نفرات سالم.»

  • شهید محمد بنیادی: به دنبال آن باشید که گفته های امام را محقق کنید!

    /سروهای آسمانی قم/۴۱

    شهید محمد بنیادی: به دنبال آن باشید که گفته های امام را محقق کنید!

    شهید محمد بنیادی در وصیت نامه اش نوشت: امام موقعی که صحبت می‌کند به صحبت‌هایشان جامه عمل بپوشانیم نه اینکه بیاییم ورد زبان­ مان بکنیم و پلاکاردش بکنیم بزنیم توی خیابان، بیاییم به صحبت‌های امام عینیت ببخشیم.