داستانخواني
-
پشت این فرمون
«تاکسیسواری» ماجراجویی قشنگی است که خواننده را به دل خیابانهای شهر میبرد، با ماشینی که گاهی میشود آن را پیکان گوجهای جوانان و گاهی هم سمند زرد قناری تداعیاش کرد که در هر صورت فرمانش به دست سروش صحت است و مسافرانش ما ایرانیان هستیم!
-
نوروزگاه اصفهان در ماه ضیافت/
«سین اصفهان» به روایت مرد قصههای چهارباغ
«کتاب آذر» که بهقلم مرد قصههای چهارباغ، میدان نقش جهان و دردانههای گمنام اصفهان است از زندگی سادۀ یک خانوادۀ ۴نفره میگوید. یکی از خواندنیترین قسمتهای «سین اصفهان» همان فصلی است که قرار است سفرۀ نوروز را در خانهشان پهن کنند.
-
نوروزگاه اصفهان در ماه ضیافت/
دردسرهای نوروزی آقای اسدی، یکی از خواندنیترین داستانهای کوتاه فارسی
نوروز برای انسان ایرانی شوخیبردار و سرسری نیست، مثلاً همین آقای اسدی آه در بساط ندارد، اما میخواهد هرطور شده آبرومندانه نوروز را با عزیزانش جشن بگیرد، گیرم به بیراهه برود!
-
نوروزگاه اصفهان در ماه ضیافت/
میر نوروزی، کلاهبوقی، گلهای سرخ
«میگفت: «میر نوروزی فقط پنج روز سلطنت میکرد.» میگفت: «همین کافی است.» و حالا ملک میر مخلوع ما همه همین یک قطعه بود: نه پرچمی داشت، نه درختی، نه گلی، فقط دو نفر، در انتهای قلمرو او، نشسته بودند بر دو سوی پشتهای از خاک و سراسر ملک روبرو همهاش پرچم و گل بود و آدمهاش توی هم میلولیدند.»