جمعیت فدائیان اسلام

برای دسترسی به اخبار قدیمی‌تر، در منوی مربوطه سال و ماه را محدود کنید.
  • «فدایی» که محافظ شد 

    /دروازه تاریخ/

    «فدایی» که محافظ شد 

    با حکم دادگاه مظفر ذوالقدر، خلیل طهماسبی و محمد واحدی و سید مجتبی نواب‌صفوی در بامداد ۲۷ دی ۱۳۳۴ به دست جوخه اعدام سپرده شدند و این اتفاق شوک و ضربه روحی سنگینی به محمدمهدی و بقیه اعضای جمعیت فداییان اسلام و هوادارانش وارد کرد به نحوی که حاج مهدی عراقی تا ماه‌ها به زندگی مخفیانه روی آورد. 

  • «قصاب تهران» کشته شد

    /دروازه تاریخ/

    «قصاب تهران» کشته شد

    پسرعموی شاپور بختیار آخرین نخست‌وزیر رژیم پهلوی بعد از منصوب شدن به مقام فرمانداری نظامی تهران پادگان مرکز ۲ زرهی ارتش را تبدیل به شکنجه‌گاه کرد، توده‌ای‌های ارتش شاهنشاهی را قلع و قمع کرد، رئیس و اعضای جمعیت فداییان اسلام را به طرز بی‌رحمانه‌ای اعدام کرد، آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی را اذیت و آزار کرد و لقب «قصاب تهران» را از آن خود کرد.

  • چه کسی نام‌ خانوادگی «نواب‌صفوی» را انتخاب کرد؟

    /دروازه تاریخ/

    چه کسی نام‌ خانوادگی «نواب‌صفوی» را انتخاب کرد؟

    برای رهایی پسر از برچسب زندانیِ سیاسی بودن پدر، نام‌ خانوادگی سیدمجتبی را از «میرلوحی» به «نواب‌صفوی» تغییر داد. او سپس برادرش را قیم پسرش کرد تا حساسیت یتیمی بر سیدمجتبی نواب‌صفوی نمود کمتری داشته باشد. شکوه‌السادات نواب‌صفوی تا زنده بود اجازه نداد پسرش طعم فقر و یتیمی را بچشد.

  • مرگ مرموز نخست‌وزیر

    /دروازه تاریخ/

    مرگ مرموز نخست‌وزیر

    چند سال بعد از این‌که ضارب حسنعلی منصور و دوستانش به اتهام برنامه‌ریزی و ترور نخست‌وزیر دستگیر و تیرباران شدند، رییس وقت پزشکی قانونی ایران در مصاحبه با روزنامه کیهان اشتباه تیم پزشکیِ معالج در جراحی زخم ناشی از ضربه وارد شده به سر نخست‌وزیر را عامل خونریزی مغزی و مرگ او اعلام کرد.

  • فرجام سیدِ طلبه و فداییان اسلام

    فرجام سیدِ طلبه و فداییان اسلام

    نویسنده کتاب «شیعه‌گری» در سال ۱۳۲۴ برداشت‌های مغرضانه‌ای از احکام اجتماعی و فقهی اسلام و جایگاه روحانیت منتشر و بر نظر خود پافشاری کرد و موجبات ناراحتی عمیق جامعه روحانیون و متدیان هم‌عصر خود شد. علامه امینی نویسنده کتاب را مرتد اعلام کرد و سید مجتبی میرلوحی داوطلب اجرای حکم الهی درباره نویسنده شد.

  • کینه دربار پهلوی از دیپلمات مصدقی

    کینه دربار پهلوی از دیپلمات مصدقی

    زندانیِ دیپلمات و روزنامه‌نگاری که از گلوله جمعیت فداییان اسلام و چاقوی شعبان بی‌مخ جان سالم به در برد، با تب ۴۰ درجه و روی برانکارد به دادگاهی «سری» در پادگان لشکر دو زرهی ارتش برده شد و بعد از ۱۰ جلسه محاکمه بی وکیل به شدیدترین حکم دادستان وقت ارتش محکوم شد و با رد فرجام‌خواهی در دادگاه تجدید نظر، حکم «تیرباران» گرفت و قبل از آن که گلوله‌های نفرت پهلویِ پسر قلب و سینه‌اش را بشکافد و پر پر کند با شجاعت و صلابت از مقصد و راهش دفاع کرد و برای همیشه تاریخ، جان و نامش را فدای آرمان و میهن کرد.