حمیدرضا شعبانی در گفت و گو با ایسنا با تایید اینکه ازدواج زودهنگام و در سنین پائین پسران و دختران در جامعه ایرانی هنوز و در برخی از گروههای اجتماعی رواج دارد، مسائل فرهنگی، فقر مالی، اعتیاد و طلاق والدین را از مهترین علتهای این نوع از ازدواجها اعلام و اضافه کرد: معضلی به نام ارتباطات در قالب دوستی، ازدواج سفید، همخانه بودن و همچنین سطح بالای توقعات مثل داشتن شرایط مالی و امکانات سخت افزاری کامل برای ازدواج از علل ازدواجهای دیرهنگام است.
او با تاکید براینکه امروزه در جامعه مشکل تقارن و تعارض سنی در موضوع ازدواج به عنوان آسیب جدی شناخته شده است، گفت: دو نوع سن تحت عنوان سن شناسنامهای و سن شخصیتی وجود دارد، سن شناسنامهای سن جسمی محسوب میشود و عواملی نظیر تغذیه، ورزش، وراثت و ... برآن تاثیر داد؛ در مقابل سن شخصیتی نشاندهنده رشد عقلی، اخلاقی، عاطفی و اجتماعی افراد و تابع محیط و اکتسابی است.
این کارشناس مسائل اجتماعی و خانواده با اشاره به اینکه محیط مهمترین عامل برای رشد شخصیتی افراد بهشمار میرود، افزود: از آنجایی که افراد در محیطهای متفاوتی زندگی میکنند نمیتوان برای سن شخصیتی عددی تعیین کرد؛ به همین دلیل همیشه یک ناهمگونی بین سن شخصیتی و سن شناسنامه ایی وجود داشته که گاها نمیتوان سن دقیقی را برای ازدواج تعیین کرد و برای ازدواج بیشتر از رشد سن شناسنامهای نیازمند رشد سن شخصیتی هستیم.
شعبانی با طرح این سئوالات که آیا یک پسر ۱۷ ساله یا یک دختر ۹ ساله از نظر جسمی و فیزیکال به اندازه کافی رشد کرده است؟ آیا یک دختر برای ازدواج میزبان است؟ آیا یک پسر شخص فعالی در حوزه ازدواج است؟ بیان کرد: در جامعه کنونی ما به دلیل تغذیه ناسالم و کم تحرکی گاهی اوقات فرزندان ما دچار بلوغ دیررس یا ضعف بدنی هستند.
این مشاور و مدرس آموزش خانواده گفت: علل عمده چنین اتفاقهایی بیشتر مسائل فرهنگی نظیر فرار از آسیبهای موجود در جامعه است، بسیاری از خانوادههای که تن به ازدواج فرزندان خود در سن پایین میدهند، به نوعی میخواهند رفع تکلیف کنند، آنها احساس میکنند فضای جامعه مسموم است و اگر فرزندان آنها در سن پائین ازدواج کند، از این فضا در امان هستند.
شعبانی ادامه داد: چنین خانوادههایی نجات فرزندان خود را از آسیبهایی چون دوستی یک دلیل قانع کننده برای ازدواج فرزندان خود میدانند اما غافل از اینکه فرزندان آنها هنوز از نظر جسمی و عقلی به حد مطلوب نرسیدهاند و بعد از ازدواج متوجه میشوند که در چه شرایطی قرار گرفتهاند، چرا که فرزندان ما در این شرایط قدرت تصمیمگیری نداشته و نمیتوانند با مرجع قدرت که پدر و مادر هستند، بجنگد و در نهایت تسلیم خانواده میشوند.
این کارشناس خانواده در عین حال گفت: خانوادهها بعد از ازدواج فرزندان خود در سن پائین با این تصور که آنها میتوانند برای خود تصمیم بگیرند؛ رهایشان میکنند، حال آنکه این افراد حتی ابتداییترین مسائل زندگی را هم نمیدانند.
وی یکی دیگر از دلایل این امر را ترس خانوادهها از بالا رفتن سن فرزندان خود دانست و افزود: متاسفانه در فضای کنونی جامعهی ما دوستی و روابط فرزندان، سختگیریهای تشریفاتی زائد و وارداتی توقعات برای تکمیل زندگی از نظر سخت ابزاری و همچنین وضعیت اشتغال و وضعیت مالی فرزندان ما را از سن مطلوب ازدواج دور کرده است.
شعبانی یکی دیگر از دلایل چنین اتفاقهایی را رسانههای بصری داخلی و خارجی برشمرد و گفت: رسانههای داخلی و خارجی از یک فرمول پیروی کرده و فیلمنامههای آنها کپی یکدیگر است؛ مسائلی که سطح انتظارات جامعه را بالا برده، به حدی که جوان تصور دارد باید با امکانات کامل وارد زندگی شوند.
وی افزود: در گذشته رسانهها؛ زندگی و ازدواجهای ساده و فارغ از تجملات را نمایش میداد اما اکنون شخص احساس این را دارد که وقتی قرار است زندگی خود را شروع کند باید امکانات کامل داشته باشد؛ حال آنکه این یک آسیب بزرگ به جامعه وارد کرده است.
این کارشناس اضافه کرد: ازدواج به معنای آن است که دو نفر در کنار هم دیواری را بسازند نه آنکه هر یک دیواری به موازات یکدیگر احداث کنند و هر فردی جداگانه تلاشی را انجام دهد و در نهایت رقابتی باشد و فراقت.
شعبانی رسانه را ملزم به آسیبشناسی مسائلی نظیر این موضوع دانست و گفت: در گذشته فیلمها و سریالهایی پخش میشد که مشکلات و آسیبهای جامعه را نشان میداد و در همان سریال کارشناس مربوطه راهکاری را برای حل موضوع ارائه میداد که کارگشا بود اما امروزه چنین رویکردی نداریم و پایان اکثر فیلمها و سریالها باز است.
وی گفت: در گذشته شاعران و ترانه سراهای ما چون سعدی، مولانا، حافظ و ... مهارتهای زندگی را در قالب شعر بیان میکردند اما امروزه چنین اتفاقهایی در جامعه کمرنگ شده و ترانهسراها، ترانه خوانها و هنرمندان ما هم از جدایی، یاس، خیانت، ناامیدی و فقر میسرایند و میخوانند.مشاور و مدرس آموزش خانواده با اشاره به اینکه دین اسلام دینی کامل و غنی است، مهمترین راهکار حل این مشکل را به روز کردن آموزشها در سطوح پائین آموزشی عنوان و تاکید کرد: لازم است درس زندگی را از مهدکودکها و با استفاده از زبان هنرهای نمایشی، داستانی و شعر و ... به فرزندانمان بیاموزیم.
شعبانی اعتقاد دارد که متولی اصلی این موضوع آموزش و پرورش است اما اگر سازمانها بهدنبال بهرهوری و سود بالا هستند باید در بحث خانواده و ارتباطات خانوادگی حداقل روی پرسنل خود کار کنند؛ چرا که وقتی کارمندی پمپاژ عاطفه و آرامش از سمت خانواده شود، تکریم اباب رجوع بهتری خواهد داشت و زمام بیشتر با دقت را برای کار خواهد گذاشت.
وی با بیان اینکه باید همه مجموعه های فرهنگی متولی این کار باشند و با همکاری دیگر سازمانها این اتفاق را نهادینه کنند، تاکید کرد: باید به سمت شناسایی آسیبهای نو پدید چون فضای مجازی و آسیبهایی که به بدنه و پیکره خانواده وارد میکند، مورد بررسی قرار داد؛ باید کلاسهای آموزش خانواده که امروزه کمرنگتر شده است را از سر گرفت و به سمت کیفی سازی برد، از آنجایی که چنین مشکلاتی دیگر با سخنرانی حل نمیشود، با توجه به تنوع و اختصاصی شدن مشکلات باید به سمت کارگاهی شدن آموزشها برویم.
شعبانی با اشاره به اینکه در حال حاضر ازدواج متعارف در جامعه کمرنگ شده است، افزود: در مقابل ازدواجهای نامتعارف با تقارن سنی افراد، نوع آشنایی و ... در حال رشد است.این کارشناس خانواده ادامه داد: ما در ازدواج با دو نوع مسیر سنت و مدرنیته مواجه هستیم؛ فرآیند ازدواج در مسیر سنتی مشخص شده اما با توجه به مسائل وارداتی در حوزهی فرهنگ ازدواج، امروزه با نوع مدرنی از آن مواجه هستیم و برخی خانوادهها نیز آن را پذیرفتهاند.
وی با تاکید بر اینکه آسیبهای زیادی از ازدواجهایی به اسم مدرن داشتهایم، گفت: کلمه مدرن کلمهی زیبایی است اما متاسفانه ما یک شیوه غلط را به اسم مدرن و یک شیوه درست را به اسم سنت تلقی میکنیم و در مقابل آن جبهه میگیرم.شعبانی اضافه کرد: ما نمیتوانیم صرفا با همان مسیر گذشته پیش برویم چرا که در جامعه کنونی ما بخشی از نیروی مولد را بانوان تشکیل میدهند و به دلیل تنوع جوانان ما در سن ازدواج با نمونههای مختلفی مواجه هستند، در صورتی که در گذشته چنین نبوده و ما نمیتوانیم همانند گذشته عمل کنیم.
این کارشناس مسائل اجتماعی و خانواده با اشاره به اینکه باید حد وسطی برای این امر قائل شد ادامه داد: باید در مرحله انتخاب به فرزندان خود اجازه تصمیم گیری بدهیم اما باید بقیه مراحل همانند گذشته مسیر سنت را طی کند.
شعبانی با بیان اینکه ازدواج درست، شروع آرامشی دو طرفه است، گفت: بهتر است خانوادهها فرزندان خود را درک و دخالتها و ناکامیهای زندگی گذشته خود را در مسیر بهبود زندگی فرزندان خود استفاده کنند؛ خانوادهی دختر سطح توقع خود را پایین آورده و خانواده پسر حمایت خود را از فرزند خود بدون شرط داشته باشند و به او قدرت انتخاب و اختیار بدهند.
انتهای پیام
نظرات